کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 نشانه‌های عشق در مردان
 درآمد از محتوای آموزشی برای معلمان
 انتخاب باکس مناسب گربه
 درآمد از انیمیشن‌سازی با هوش مصنوعی
 بیماری بامبل فوت در پرندگان
 انتخاب باکس مناسب سگ
 بازاریابی خلاصه در شبکه‌های اجتماعی
 راهنمای استفاده از Copilot
 انتخاب نژاد مناسب گربه برای خانه
 از بین بردن شک در رابطه
 ایجاد امنیت روانی در رابطه
 درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 درآمد از تولید و فروش محصولات غذایی خانگی
 راهنمای نگهداری از ایگوانا
 شناخت طوطی اسکندر (شاه طوطی)
 دلایل احساس عدم پیشرفت در روابط عاشقانه
 درآمد از اجاره وسایل خانه آنلاین
 انتخاب شغل پردرآمد در ایران و اشتباهات رایج
 اشتباهات درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی مهارت‌های نرم
 کسب درآمد از نوشتن مقاله آنلاین
 فروش محصولات فیزیکی آنلاین
 تکنیک‌های سئو برای فروشگاه آنلاین
 معرفی محبوب‌ترین نژادهای سگ
 درآمد از نوشتن و فروش کتاب الکترونیکی
 انتخاب حیوان خانگی کم‌دردسر
 آموزش استفاده از ابزار Jasper
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



نتایج برخی از تحقیقات اهمیت جریان های نقدی را در مقایسه با سود مطرح می‌کنند. مثلا یافته های شیوا کمار(۲۰۰۲) نشان می‌دهد که رابطه جریان های نقدی با قیمت سهام قوی تر از رابطه سود با قیمت سهام است. همچنین آندریاس(۲۰۰۳) نشان داد که اولا ، جریان های نقدی محتوای اطلاعاتی بیشتری در تشریح بازده سهام و در مقایسه با سود دارند ثانیاً ، زمانی که سود داراری ثبات نمی باشد جریان های نقدی نقش با اهمیت تری در بازار سهام نسبت به سود ایفا می‌کنند و اهمیت بیشتری می‌یابند.(حقیقت و قربانی،۱۳۸۶) نارسائی محتوایی، اثر روش های مختلف اندازه گیری و ذهنی بودن سود ، از عواملی است که اهمیت جریان های نقدی را مضاعف می‌سازد.

اما امروزه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی به تنهایی نمی تواند به عنوان توانایی واحد تجاری برای ایجاد جریان های نقدی تلقی گردد. به دلیل اینکه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، نقدی است که نه تنها باید در دارایی های ثابت جدید سرمایه گذاری شود تا شرکت بتواند سطح جاری فعالیت های خود را حفظ نماید بلکه بخشی از آن نیز باید به منظور رضایت سهام‌داران با عنوان سود تقسیمی یا بازخرید سهام بین آن ها توزیع گردد. از این رو باید به جریان نقدی آزاد نیز مورد توجه قرار گیرد.(تهرانی و باقری،۱۳۸۷)

۲-۵-۳)معیارهای نرخ رشد

همواره دغدغه ای که سهام‌داران را تحت تاثیر خود قرار داده است پیش‌بینی تغییرات قیمت سهام می‌باشد. سرمایه گذاران با بهره گرفتن از مدل هایی نظیر قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای سعی در پیش‌بینی بازده سهام را داشته و دارند. یکی از این عوامل ضریب بتا است که در این مدل قیمت گذاری از آن استفاده می شود. اما تحقیقاتی که اخیراً در دنیا صورت گرفته است، شواهدی را ارائه داده‌اند که استفاده از ضریب بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک و بازده را برای دوره های بلندمدت از دست داده و لذا استفاده قیمت گذاری سرمایه گذاری را به چالش کشیده است.تحقیقات اخیر تاثیر متغیرهایی مانند رشد فروش و بحران های مالی بر بازده سهام به اثبات رسانده اند.(حقیقت و موسوی،۸۶)

مثلا میچیلیدیز و دیگران تاثیر رشد فروش و دو متغیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار را بر بازده سهام برای شرکت های پذیرفته شده در بورس آتن بین سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیقات آن ها حاکی از این بود که رشد فروش و دو متغیر دیگر قادر به پیش‌بینی بازده سهام می‌باشند. (Michailidis,2006)

رشد فروش، یکی از شاخص های ارزیابی فعالیت شرکت می‌باشد.رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری را برای شرکت در نظر بگیرد.جانسون و سوئنسن در تحقیقات خود ‌به این نتیجه رسیدند که شرکت هایی که نرخ رشد بالاتری دارند، سایر معیارهای عملکرد مالی آن ها نسبتا وضعیت بهتری را دارا می‌باشند. آن ها معتقدند که نرخ رشد تاثیر مثبتی بر سودآوری و در نتیجه جریان های نقدی خواهد داشت . آن ها در تحقیقات خود مشاهده نمودند که شرکت هائی قیمت سهام بالاتری دارند که نرخ رشد بالاتری دارند. (Johnson& Soenen,2003)

برخی از متخصصان امور مالی، رشد سود را شاخصی گمـراه کننده برای تعییـن عملکرد شرکت می داننـد

و عقیده دارند نرخ رشد به تنهایی معیار مناسبی نمی باشد زیرا شناسایی منشای این رشد مهمتر است.(جهانخانی و ظریف فرد،۱۳۷۴)

۲-۶) هزینه سرمایه[۳۳]

برای تعیین ارزش شرکت از طریق معیارهای ارزش افزوده اقتصادی و جریان نقدی آزاد نیاز است که ارزش فعلی این مقادیر محاسبه گردند. برای تعیین ارزش فعلی از معیار هزینه سرمایه استفاده می شود. هزینۀ سرمایه از مهمترین ملاحظاتی است که باید در تأمین سرمایه مورد توجه قرار گیرد و در این راستا، باید اطمینان حاصل شود سود حاصل از محل سرمایه گذاری‌ها بیش از هزینۀ سرمایۀ آن باشد. اگر نرخ بازده سرمایه گذاری، بیش از هزینه سرمایه آن باشد مابه التفاوت نرخ بازده و هزینه سرمایه به صورت سود نصیب سهام‌داران خواهد شد. ‌بنابرین‏، هزینۀ سرمایه حداقل نرخ بازده ای است که شرکت باید تحصیل نماید تا بازده مورد نظر سرمایه‌گذاران در شرکت، تأمین گردد. یعنی نرخ ‌بازدهی که تحصیل آن برای حفظ ارزش بازار شرکت یا قیمت سهام آن ضروری است و شرکت این بازده را از سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد تا بتواند انتظارات سرمایه گذارانی را تأمین کند که وجوه بلند مدت شرکت را فراهم آورده‌اند. هزینه سرمایۀ شرکت را برآوردی از «میانگین موزون» بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در اوراق بهادار می‌باشد.برای حل مشکلات مربوط به انجام برآورد بازده مورد انتظار، نگرشی ساده کننده وجود دارد که ‌بر اساس آن، برای هر شرکت به طور خاص ترکیبی از اوراق بهادار در ساختار سرمایه آن وجود دارد. اما مشکل در سطح کلی شرکت به وجود می‌آید زیرا نمی توان بازده را به صورت کمی و برای کل شرکت محاسبه نمود. محاسبۀ بازده در این رابطه اطلاعاتی را ‌در مورد وضعیت سودآوری، سرمایه گذاری و نحوۀ تصمیمات تأمین مالی را ارائه می کند که ممکن است بیشتر از بازده مورد توجه باشند. ( طالب پور ،۱۳۸۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:02:00 ب.ظ ]




در فرهنگ عمید هویت چنین تعریف شده است: هویت، یعنی حقیقت شی یا شخصی که مشتمل برصفات جوهری او باشد (معین). فرهنگ لغت آکسفورد(۲۰۰۲) هویت را اینگونه تعریف می‌کند: خصوصیات احساسات و باروهایی که باعث متمایز افراد از یکدیگر می‌شوند(ربیعی، ۱۳۸۷).

هویت عبارت است از افتراق و تمیزی که فرد بین خود و دیگران می‌گذارد(اکبری، ۱۳۸۷). هویت را مجموعه ای از عناصر شخصیت فرد تعریف کرده‌اند که به وی امکان می‌دهد تا موضع خود را نسبت به جهان و دیگران مشخص کند(گودرزی و شاملی، ۱۳۸۹).

اریکسون(۱۹۵۰، ۱۹۶۸) اولین کسی بود که هویت را به ‌عنوان دستاورد مهم شخصیت نوجوانی و گامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی ثمر بخش و خشنود، تشخیص داد. تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن چه کسی هستید، برای چه چیزی ارزش قایلید، و چه مسیری را می خواهید در زندگی دنبال کنید می توان هویت را به صورت نظریه روشن درباره خود به عنوان عامل منطقی، عاملی که برا اساس عقل عمل می‌کند، مسئولیت این اعمال را می پذیرد، و می‌تواند آن ها را توضیح دهد، تعریف کرد(موشمن۱، به نقل از برک ،۱۹۹۸،ترجمه سید محمدی ۱۳۸۴).شکل گیری هویت پدیده ای اساسی در رشد شخصیت انسان است. در این تحول به ترکیبی از مهارت ها، باورها و همانند سازی های کودکانه به نوعی تمامیت یگانه و همسان تبدیل می شود که هم احساس پیوستگی با گذشته و هم جهت گیری به سمت آینده را در فرد به وجود می آورد. از نظر اریکسون هویت یعنی احساس فردیت و یگانگی (برگر۲، ۲۰۰۱،به نقل ازمحمدی،۱۳۹۰).

۱.Moshman

۲.Berger

اریکسون احساس داشتن هویت را، ساماندهی پویا و خود ساخته از انگیزه ها، توانایی ها باورها و تاریخ مشخصی می‌داند که به صورت خود یکپارچه و مستقل، هدایت کننده مسیر در حال رشد زندگی فرد است. برزونسکی با رویکردی پسامدرن، هویت را غیر متمرکز، پویا، متعدد، وابسته به بافت، نسبی، سیال و چند بخشی می‌داند (گودرزی و شاملی،۱۳۸۹). شکل گیری هویت در طی یک توالی از مراحل رشدی روی می‌دهد.در صورت وجود یک محیط مساعد، شکل گیری هویت یک حادثه به طور طبیعی رخ دهنده در رشد شخصیتانسان است(مارسیا۱، ۱۹۸۷ به نقل از طالبیان شریف، ۱۳۸۲).

هویت یابی، در دوران نوجوانی و به موازات رشد فیزیکی شناختی، اجتماعی و عاطفی اهمیتی خاص می‌یابد. بسیاری از نوجوانان با شور زیادی از خود سؤال می‌کنند که جایگاه اجتماعی من کجاست؟ شغل آینده من چیست؟ رشته تحصیلی من چه خواهد بود؟ سرانجام با چه کسی ازدواج خواهم کرد؟ و بالاخره ارزش های مذهبی، اخلاقی و فلسفی من چه خواهد بود؟ انتخاب راه ها و ارزش های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست چرا که آن ها با طیف گسترده ای از انتخاب های ممکن مواجه می‌شوند و با توجه به تنوع انتخاب ، باید تصمیم بگیرند(سیاری ، ۱۳۸۸)

۲-۶٫ نظریه پردازی هویت

نظریه روانشناسان درباره هویت در اوائل دهه هفتاد مطرح شد. اندیشه‌های صاحب نظران این رویکرد با اعتقاد به روندهای روانی شخص که نقشی ضروری در ساخت و پرداخت هویت ایفا می‌کنند و عمدتاًً با دیدگاه شناخت اجتماعی همپوشی دارند، مطرح شد. این دیدگاه از دیدگاه های مسلط در روانشناسی اجتماعی است که بیشتر در قالب ساختهای شناختی تبیین بنیان های نظری و تجربی هویت می پردازد. هویت در روانشناسی یکی از مشخصات شخصیت افراد تلقی می شود (تاج مزینانی، ۱۳۸۴).

۲-۶-۱٫ اریکسون:

اریکسون معتقد است که در هر یک از مراحل زندگی ما با تکالیف یا چالش های تحولی مجزایی روبرو هستیم. اریکسون هشت مرحله زندگی را مشخص کرد شخص در هر یک از این مراحل با یک تکلیف تحولی که به اعتقاد وی در هر یک قطعی است مواجه می‌باشد (آقا محمدیان، ۱۳۸۴ )

۱.Marcia

اریکسون، تعارض روانی نوجوانی را هویت در برابر سردرگمی هویت نامید. او باور داشت که نتایج موفقیت‌آمیز مراحل پیشین، زمینه را برای حل مناسب این تعارض آماده می‌سازند. برای مثال، نوجوانانی که با درک ضعیف اعتماد به نوجوانی می‌رسند، به سختی آرمانهایی بیابند که به آن ها معتقد باشند. نوجوانانی که خود مختاری یا ابتکار ناچیزی دارند، گزینه ها را به طور فعال بررسی نمی کنند. و آنهایی که فاقد حس سخت کوشی هستند، نمی توانند شغلی را انتخاب کند که با تمایلات و مهارت‌های آن ها هماهنگ باشد. نوجوانانی که به فرایند تعمق و تأمل می پردازند، سرانجام به هویتی پخته دست می‌یابند. آن ها ویژگیهایی که خود را در کودکی توصیف می‌کردند بررسی نموده و با تعهدات جدید ترکیب می‌کنند. بعداً ، هنگامی که نقشهای متفاوتی را در زندگی روز مره انجام می‌دهند، این ویژگی‌ها را به صورت یک هسته درونی محکم و یکپارچه شکل می‌دهند که احساس همسانی در آن ها ایجاد می‌کند. بعد از اینکه هویت شکل گرفت، در بزرگسالی اصلاح می شود، و این زمانی است که افراد تعهدات خود را مجدداً ارزیابی می‌کنند.(برک، ۲۰۰۱،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۴)

اریکسون وجود بحران را یک شرط اساسی برای تشکیل هویت می‌داند که پس از شکل گیری هویت بر طرف می شود. در نظریه روانی اجتماعی اریکسون شکل گیری هویت با حل موفقیت آمیز بحران هویت همراه است. اریکسون رشد را به مثابه مجموعه از تعارض‌ها در سطوح سنی مختلف تلقی می‌کند که نتیجه تعامل بین محیط اجتماعی و رشد فردی است (ولوراس۱ و بوسما۲ ۲۰۰۵، به نقل از محمدی،۱۳۹۰).

اریکسون از نظر واژه شناسی به ریشه‌های یکسان «هویت » و «همانند سازی»۳ در زبان انگلیسی اشاره می‌کند. از نظر او همانند سازیها، انتظارات و فردیت مسیر کسب هویت است. افراد کم سن و سال به واسطه دیگران مورد شناسایی قرار می گیرند و بعدها در نوجوانی شروع به رها کردن خود با قید انتظارات مرتبط با این همانند سازیها می‌کنند.اریکسون متقد است که هویت زمانی که عمر این همانند سازیها به سر می‌رسد شروع به شکل گیری می‌کند. پس هویت نهایی از نظر اریکسون با غلبه بر همانند سازیهای پراکنده افراد در گذشته تثبیت می شود، در این مسیر نوجوان به اصلاح همانند سازی های مختلف و پراکنده پرداخته و آن ها را به یک مجموعه منطقی و بی نظیر تبدیل می‌کند(امیدیان، ۱۳۸۷)

۱٫Vleiovas

۲٫Bosma

۳Identification

۲-۶-۲٫ لوینگر:

لوینگر هویت را در یک جهت کل گرایانه به عنوان صفت سر آمد شخصیت می بیند، از دید او من یک وسیله گزینش است که به فرد اجازه می‌دهد واقعیت خارجی را به طریقی درک کند که اضطراب را کاهش دهد. او رشد منش اخلاقی، کنترل تکانشی و درونی ساختن قواعد رفتار را جزء کنش های من می‌داند که «من» این قابلیت ها را به مرور کسب می‌کند. در روان تحلیل گری نسبتی این کنش ها شبیه کنش های فرامن است و نشان می‌دهد که لوینگر منزلت من را بالا برده و آن را مهم در نظر گرفته است(کروگر۱ ، ۱۹۹۶)

۲-۶-۳٫ گلاسر۲:

گلاسر معتقد است که هر فردی یک هویت متصور دارد، که بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت نسبی می‌کند. او هویت را تصوری می‌داند که فرد از خودش دارد و این تصور ممکن است با تصوراتی که دیگران از او دارند. هماهنگ و یکسان و یا اینکه با آن ها کاملاً متفاوت باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]




۵- تحقیقی در سال ۱۳۹۱ ناظمی و خریدار تحت عنوان «تأثیر ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه بر توانمندی‌های رقابتی در صنایع غذایی و آشامیدنی شهر مشهد »انجام شد. آن ها بیان کردند که این تحقیق تأثیر ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه را بر توانمندی‌های رقابتی موردبررسی قرار می‌دهد. برای دستیابی ‌به این هدف، رابطه بین ابعاد زنجیره تأمین یکپارچه )یکپارچگی داخلی و یکپارچگی خارجی( و توانمندی‌های رقابتی )هزینه، کیفیت، تحویل، نوآوری محصول( با بهره گرفتن از یک مدل مفهومی موردمطالعه قرارگرفته است. داده ها از مدیران ۴۴ شرکت متوسط و بزرگ صنایع غذایی و آشامیدنی فعال در مراکز صنعتی مشهد، به روش پیمایشی جمع‌ آوری‌شده است. در این پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی توسط نرم‌افزار Smart pls و رویه هالاند به منظور بررسی مدل‌های اندازه‌گیری و ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که یکپارچگی داخلی پیش‌نیازی برای یکپارچگی خارجی می‌باشد. مطالعه همچنین نشان می‌دهد که یکپارچگی داخلی و یکپارچگی خارجی تأثیر مثبتی روی بهبود توانمندی‌های رقابتی شرکت دارند. قابل‌ذکر است که یکپارچگی داخلی توانمندی‌های رقابتی را از طریق یکپارچگی خارجی نیز، بهبود می‌دهد.

۶- تحقیقی در سال ۱۳۹۲ توسط حسینی و شیخی تحت عنوان «یکپارچگی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت در صنعت مواد غذایی ایران» انجام شد. آن‌ ها بیان می‌کنند که در طول دو دهه گذشته، دیدگاه‌های مختلفی از منظر پژوهشگران مختلف در زمینه‌ی مدیریت زنجیره تأمین موردبررسی قرارگرفته است که یکی از مباحث مهم در این زمینه، مفهوم یکپارچگی زنجیره تأمین است. در واقع، یکپارچگی زنجیره تأمین فرصت‌های عمدهای برای شرکت فراهم می‌سازد تا سطح عملکرد و موقعیت بازار خود را ارتقا دهد. امروزه، زنجیره تأمین به عنوان یک اصل مهم موردتوجه مدیران شرکت‌ها قرارگرفته است و مدیران علاوه بر تمرکز بر فعالیت‌های داخلی شرکت خود، در پی برقراری روابط بلندمدت و مبتنی بر تعهد و اعتماد با تأمین‌کنندگان و مشتریان خود هستند. این پژوهش درصدد است تا مبحث یکپارچگی زنجیره تأمین و چگونگی اثرگذاری آن بر عملکرد شرکت را موردبررسی قرار دهد. انجام این مورد از طریق شناسایی روابط سه‌جانبه میان سطح یکپارچگی زنجیره تأمین، بهره‌گیری از عملیات مدیریت زنجیره تأمین و عملکرد شرکت حاصل می‌شود. بدین ترتیب، راهبرد یکپارچگی زنجیره تأمین می‌تواند با راهبرد رقابتی شرکت همسو شود و ‌بنابرین‏، مجموعه‌ای از راهبردهای مفید فراهم شود. با توجه با نتایج حاصل از تجزیه‌و تحلیل داده ها از طریق نرم‌افزار لیزر در بررسی شرکت‌های تولیدی مواد غذایی در ایران، می‌توان عنوان نمود که یکپارچگی زنجیره تأمین دارای اثر مستقیم بر عملکرد شرکت نیست، بلکه این اثرگذاری به طور غیرمستقیم، از طریق متغیر میانجی عملیات مدیریت زنجیره تأمین، صورت می‌پذیرد؛ به عبارت دیگر، یکپارچگی زنجیره تأمین، در ابتدا، عملیات مدیریت زنجیره تأمین شامل عملیات تدارکات، تولید و توزیع را بهبود می‌دهد و از طریق این عوامل، عملکرد شرکت را ارتقا می‌بخشد.

۷- تحقیقی در سال ۱۳۹۲ توسط شجاعی و قجاوند تحت عنوان «همکاری میان سازمانی و عوامل مؤثر در بهبود آن در زنجیره تأمین» انجام شد. آن ها بیان می‌کنند که همکاری میان سازمانی، به عنوان یکی از مفاهیم نوین در مدیریت زنجیره تأمین، موردتوجه بسیاری از محققین و پژوهشگران واقع‌شده است؛ ازاین‌رو در پژوهش حاضر، ارتباط دودسته عوامل درون‌سازمانی که دربرگیرنده متغیرهایی همچون استراتژی و فناوری سازمان هستند و عوامل میان سازمانی که اعتماد میان طرفین و منابع ورودی مشترک را شامل می‌شوند با سطح همکاری میان سازمانی در زنجیره تأمین ایران‌خودرو مورد آزمون قرارگرفته است. در این تحقیق از دو نرم spss و لیزرل برای تحلیل داده ها و آزمون متغیرهای تحقیق استفاده شده و درنهایت مدل معادلات ساختاری از متغیرهای افزار تحقیق طراحی گردیده است. نتایج به دست‌آمده نشان می‌دهد به‌استثنای فناوری، میان سایر عوامل با همکاری میان سازمانی، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.

۸- تحقیقی در سال ۱۳۹۳ شفیعی و تارمست تحت عنوان «تأثیر فرایندهای مدیریت زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی (مطالعه موردی شرکت ساپکو)»انجام شد.آن ها بیان کردند که در طی چند سال اخیر در نظریه ها و تحقیقات مختلفی، مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک سازه اصلی مرتبط با عملکرد سازمانی مطرح‌شده است. با توجه به گسترش روزافزون رویکرد مدیریت زنجیره تأمین، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آن بر عملکرد سازمانی از طریق مداخله مزیت رقابتی پرداخته است. ‌به این منظور پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش و با بهره گرفتن از روش توصیفی پیمایشی و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین اعضای مجموعه زنجیره تأمین شرکت طراحی و تأمین قطعات ایران‌خودرو (ساپکو)، فرضیه‌های پژوهش را با استفاده روش معادلات ساختاری و رگرسیون موردسنجش قرار داده‌اند. نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت زنجیره تأمین به طور مستقیم مزیت رقابتی و نیز عملکرد سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین مزیت رقابتی با عملکرد سازمانی رابطه معنی‌دار دارد؛ اما با مداخله مزیت رقابتی، شدت رابطه میان مدیریت زنجیره تأمین و عملکرد سازمانی تقویت می‌شود. درنهایت آزمون برازندگی مدل بیانگر برازندگی مدل و مناسب بودن آن برای مجموعه زنجیره تأمین شرکت ساپکو است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]




۲-۱- مخالفت با اصول حقوق تجارت در معاملات تجاری

در بیشتر موارد، در قراردادهای تجاری، به ویژه قراردادهای تجاری بین‌المللی اجرای عین تعهد بعد از نقض قرارداد، مطلوب طرفین نیست و در پاره ای از موارد هم، حتی عقلایی و اصلاً امکان پذیر نیست، چون فرایند طولانی پیش‌بینی شده برای این امر، موجب بروز خسارتی می شود که کمتر قابل تدارک است و با اصل سرعت در معاملات تجاری معارض است.[۱۵۰]

در حقوق تجارت، به خصوص تجارت بین الملل، مهمترین دغدغه ، خلف وعده تجّار است زیرا هر تاجری سرمایه محدودی دارد که ابزار کار وی محسوب می شود و انجام تعهدات او بستگی تام به انجام به موقع تعهدات و وعده های شرکای تجاریش دارد، تخلّف آنان منجر به تخلّف وی نیز می شود و در نتیجه موجب از دست رفتن اعتبار تجاری شخص می‌گردد و او را به ورطه ورشکستگی می کشاند به همین ترتیب اگر این اتفاق برای سایر تجار رخ دهد، اقتصاد جامعه متزلزل می شود، لذا قانون‌گذار باید ترتیبی مقرر نماید که ‌به این نتیجه نامطلوب و حتی کندی در روند معاملات تجاری منجر نشود.[۱۵۱] از دیدگاه تجاری نقض کننده قرارداد مجرم، متخلّف و یا حتی همیشه خطاکار نیست، بلکه در بسیاری از مواقع اجرای تعهد با موانعی رو برو می شود که از نظر اقتصادی نه تنها مقرون به صرفه نیست، چه بسا زیانبار هم هست. ‌بنابرین‏ عدم اجرای قرارداد در پاره ای از موارد منطقی و اقتصادی است و به نفع متعهدله؛ جامعه و متعهد است. نتیجه کلام آنکه، اصرار بیش از حد بر انجام عین تعهد با اصول اولیه حقوق تجارت، سازگاری ندارد. با توجه به رشد جوامع، توسعه و پیچیدگی روابط و مبادلات اقتصادی در جهان امروز به قواعدی نیازمندیم که اقتضای سرعت و مشخص شدن سریع سرنوشت معاملات را در پی داشته باشد لذا اکثر نظامهای حقوقی حق فسخ یا گرفتن خسارت و اجبار را در عرض و به موازات هم پذیرفته اند.

۳-۱- ضرری بودن نظریه و ایجاد عسر و حرج بر اساس آن

در نظام کامن لا، طرف متضرر می‌تواند به عنوان یک حق، مطالبه خسارت از سوی نقض کننده قرارداد را بنماید و محکمه نمی تواند بدون دلیل محکمی، حکم پرداخت خسارت به او را صادر ننماید ولی صدور حکم دایر بر اجبار به انجام تعهد یا خودداری از نقض تعهد، کاملاً به نظر دادگاه بستگی دارد و طرف متضرر نمی تواند به عنوان یک حق خواستار آن شود، دادگاه در صدور اینگونه حکم، عوامل متعددی را مثل، جبران نشدن ضرر به طور کامل در صورت حکم به پرداخت خسارت؛ عدم ایجاد ضرر برای متعهدله، متعهد و جامعه؛ عدم ایجاد عسر و حرج برای متعهدله و متعهد و… در نظر می‌گیرد[۱۵۲]. این حقیقت که این راه حل، یعنی اجرای عین تعهد، ممکن است به علت عسر و حرج توسط دادگاه پذیرفته نشود. از دعوای «Patel v. Ali» در سال ۱۹۸۴ قابل استنباط است. در این دعوا، اجبار به انجام تعهد در یک قرارداد فروش خانه رد شد ‌به این دلیل که فروشنده به بیماری سختی مبتلا شده بود و ناچار باید نزد اقوامش زندگی می کرد و اجرای عین تعهد برای او عسر و حرج خاصی به دنبال داشت دادگاه به دلیل این مشقت، حکم به اجبار انجام تعهد نکرد و راه حل را در مطالبه خسارت اعلام کرد.[۱۵۳]

در نظام های حقوق موضوعه ای چون ایران هم، با توجه به طولانی بودن دادرسی ها و مشکلات عملی، الزام متعهدله جهت رجوع به دادگاه و تقاضای اجبار، در پاره ای از موارد، یک حکم ضرری است و باعث عسر و حرج متعهدله می شود. فرض کنید شخصی برای مراسم بسیار مهم خود با رستورانی قرارداد می بندد که در تاریخ معینی از مهمانان او پذیرایی نماید. چند روز مانده به آن تاریخ، یکی از بستگان نزدیک صاحب رستوران فوت می‌کند و به شخص متعهدله اعلام می کند در تاریخ مقرر رستوران تعطیل است و یا خود شخص از اوضاع و احوال متوجه این امر می شود. حال آیا در مثل چنین صورتی، اصرار به اجرای عین تعهد، منطقی و ممکن است؟ آیا متعهدله و حتی متعهد در اثر این اصرار متضرر نمی شوند؟ پاسخ قطعاً مثبت است.

در فقه نیز دیدگاه لزوم حقی عقد مطرح شده است. در مواردی که عقد قابل اقاله نیست؛ مانند نکاح، لزوم عقد لزوم حکمی است. امّا در مواردی که عقد قابل اقاله است مانند؛ بیع، لزوم عقد لزوم حقی است.[۱۵۴] حقی است برای طرف غیرناقض. او می‌تواند از این حق خود استفاده کند و طرف ناقض را به ایفای تعهد قراردادی وا دارد؛ یا اینکه از این حق خود بگذرد و خود را از قید عقد رها سازد. با امتناع طرف ناقض از اجرای عقد، در واقع او حق خود مبنی بر لزوم عقد را از خود سلب ‌کرده‌است. بهمین خاطر طرف غیرناقض مانعی برای فسخ ندارد، اگر طرف غیرناقض را مجبور کنیم به اینکه حتماً صبر کند تا طرف ناقض به عقد عمل کند و یا دادگاه این کار را بکند هم برای او ضرر است و هم اینکه مودای قصد و خواست اولیه طرفین از انعقاد عقد این نیست؛ و حتی با امتناع طرف ناقض از اجرای عقد انصراف او از عمل به عقد معلوم می شود. اما معلوم نیست چه مبنایی غیر ناقض را مجبور می‌کند که حتماً دعوی الزام به عقد بخواهد؟ قطعاً قانون در صورتی این دعوی را به غیرناقض تحمیل می‌کند که بخواهد نفع ناقض را تأمین کند اما وقتی که خود ناقض نمی خواهد، پس مبنایی هم برای اجبار غیرناقض برای رجوع به دادگاه و تقاضای عمل به عقد باقی نمی ماند.[۱۵۵]

با عنایت به اینکه از نظر حقوق ایران، ادّله لاضرر و لاحرج[۱۵۶] بر ادلّه احکام اولیه و مقررات وارد بر موضوعات بدون در نظر گرفتن عوارضی چون ضرر و حرج، مقدمند و به نحوی موضوع آن احکام و مقررات را در بر می دارند، می توان گفت که درخواست و حکم به اجرای عین تعهد در صورت ایجاد عسر و حرج و ضرر برای هر یک از متعهد یا متعهدله صحیح، قانونی و مشروع نیست. فقهای عظام هم در این چنین مواردی که اعمال یک حکم یا قاعده، منجر به ورود ضرر و خسارت بیشتری می شود، آن را غیرمنطقی و غیرجایز می دانند و آن حکم را به قاعده لاضرر نفی می‌کنند.[۱۵۷]

۲- چالش های اجرایی و عملی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]





“رابینسون و بنت(۲۰۰۰) و مولکی[۸۶] و دیگران (۲۰۰۶) رفتار های انحرافی را به عنوان تخطی از هنجار های مورد قبول و تأکید سازمان با هدف آسیب رساندن به افراد و سازمان تعریف کرده و رفتار های معطوف به همکاران نظیر سوء استفاده،‌ تمسخر و ضرب و جرح فیزیکی و رفتار های معطوف به سازمان نظیر بی تفاوتی و عدم متابعت آشکار و نهان از قوانین،‌مقررات و دستورالعمل ها را همراه با بی توجهی و تخریب اموال و امکانات را در زمره‌ی این رفتار ها دانسته اند” (گل پرور و دیگران،۱۳۹۱،ص ۸۱). “هم چنین به اعتقاد مولکی و دیگران(۲۰۰۶) منظور از رفتارهای انحرافی، مجموعه رفتارهایی است که طی آن ها رسوم، قواعد و مقررات سازمان نقض می‌گردد و از این طریق اثر بخشی وسلامت سازمانی دستخوش مخاطره می شود”.( واثقی و جوادیان،۱۳۹۱ص۵۹).


“اسپکتور[۸۷](۱۹۹۸) و فوکس و دیگران (۲۰۰۱) رفتار های انحرافی در درون سازمان را اساسا پاسخی به عوامل فشار زای شغلی محیط کار می دانند. بر اساس این الگو افراد پس از بررسی و ارزیابی وقایع و رخداد های محیط کار،‌عواملی که موجب تهدید بهزیستی آن ها می شود را به عنوان فشار آور های شغلی که موجب واکنش های هیجانی نظیز خشم و اضطراب می شود در نظر می گیرند. پیامد این ارزیابی پاسخ های مختلف نظیر فشار روانی (نارضایتی شغلی)، فشار فیزیکی (سردرد و افزایش فشار خون) و واکنش های رفتاری(نظیر رفتار های انحرافی) خواهد بود”. (گل پرور و دیگران،۱۳۹۱ص ۷۱).

“به اعتقاد گرویز و ساکت[۸۸] (۲۰۰۳) رفتار های انحرافی محیط کار به رفتار هایی اطلاق می شود که به گونه ای عمدی توسط اعضای سازمان انجام می گیرند و با اهداف و علائق سازمان در تضادند.”(ارشدی،پیریایی و زارع،۱۳۹۱،ص۲۲۲).

۲-۳٫ طبقه بندی رفتار انحرافی

“نوع شناسی رفتا های انحرافی کارکنان برای توسعه‌ مطالعات سیستماتیک در این زمینه مفید است و مارا قادر می‌سازد که به تئوری جامعی ‌در مورد آن ها دست یابیم. طبقه بندی های زیادی از رفتار های کاری انحرافی صورت گرفته است مطالعات صورت گرفته این رفتارها را در طبقات مختلف دسته بندی ‌کرده‌است از جمله: انحراف سازنده و مخرب، انحراف تولیدی، مالی، سیاسی و تهاجم شخصی و انحراف فردی و سازمانی” (سلمانی و رادمند،۱۳۸۸،ص۳)


۲-۳-۱٫ رفتار های انحرافی سازنده و مخرب

“رفتار های انحرافی آنطور که به نظر می‌رسد همیشه مخرب نیست بلکه جنبه مثبت و سازنده نیز می‌تواند داشته باشد. هرچند بیشتر تحقیقات در زمینه انحرافات مخرب بوده و با وجود اهمیت انحرافات سازنده تحقیقات کمی در این زمینه انجام شده است (سلمانی و رادمند،۱۳۸۸، ص ۵۲).

ودرا[۸۹] ( ۲۰۱۳)معتقد است همچنان که سازمان‌ها غیر متمرکز، انعطاف پذیر، عمل گرا و جهانی می‌شوند، لازم است تا کارکنان نسبت چگونگی انجام کارشان خلاق تر و نو آور تر شوند. گاهی اوقات اتفاق می افتد که با چنین کاری،‌کارمندان از هنجار ها و روش های تثبیت شده‌ سازمانشان منحرف می‌شوند. هرچند پژوهش های زیادی نشان داده که انحراف از هنجار ها زیان آور خواهد بود اما انحراف می‌تواند مفید و کارساز هم باشد و به بهبود اثر بخشی سازمانی کمک شایانی نماید.هرچند تبعیت از هنجار های سازمانی برای حفظ ثبات و بقای سازمان ضروری است، اما تبعیت بی چون و چرا از تمام هنجار ها کارکنان را از کشف راه های نو آورانه برای حل مسائل کاری محروم می‌سازد.

انحراف سازنده یک مفهوم گسترده است که طیف وسیعی از رفتار ها را در بر می‌گیرد. انحراف سازنده به روش های متفاوت و البته مشابه تعریف شده است. برای مثال اسپریتزر و سونشین[۹۰](۲۰۰۴) انحراف سازنده را به عنوان رفتاری عمدی که به صورتی پسندیده و شایان تعریف، از هنجار های گروه مرجع جدا شده است تعریف کرده‌اند. منظور این پژوهشگران آن است که گروه مرجع به آن رفتار صفت پسندیده و شایان تعریف بدهد.

گالپرین[۹۱](۲۰۰۳) انحراف سازنده را به عنوان رفتار های داوطلبانه که هنجار های سازمان را زیر پا می‌گذارد تا به بهبود سازمان، اعضای آن یا هردو کمک کند تعریف می‌کند.

ودرا و دیگران(۲۰۱۳) محرک های انحراف سازنده را تحت سه مکانیزم سازماندهی کرده‌اند:

۱٫انگیزش ذاتی ۲٫ احساس اجبار ۳٫ قدرت روانی

بنا بر این رفتارهای انحرافی سازنده رفتارهایی ارادی هستندکه بانقض هنجارهای سازمانی به سلامتی سازمان ‌و اعضایش کمک کرده و دستیابی به اهداف سازمان را تسهیل می‌کند مثل رفتارهای خلاقانه در نقش، عدم سازگاری با دستورات غیر کاربردی و انتقاد از سرپرستان نالایق. برخی رفتارهای ارادی در جهت نقض هنجارها در سازمان منبع مهمی برای نوآوری و کارآفرینی محسوب شده و به ایجاد مزیت رقابتی کمک می‌کند.

از نظر گالپرین و بورک[۹۲](۲۰۰۶) “رفتارهای انحرافی مخرب رفتارهایی ارادی هستندکه با نقض هنجارهای سازمانی سلامتی سازمان و اعضایش را تهدید می‌کنند مثل دزدی و خرابکاری ” .(سلمانی و رادمند،۱۳۸۸،ص۲).

تفاوت اصلی بین خرابکاری و مفهوم کلی انحراف این است که خرابکاری صراحتا بر ضرر رساندن تأکید دارد در حالی که انحراف بر هنجارشکنی تأکید می‌کند. هرچند هم پوشانی قابل توجهی بین این دو ساختار وجود دارد؛ زیرا انحراف به طور بالقوه مضر است یا احتمالا ‌به این صورت ادراک می شود؛ اما می‌تواند کاربردی و حتی مفید هم باشد؛ در حالی که طبق تعریف خرابکاری نمی تواند اینگونه باشد. خرابکاری سازمانی رفتاری است به معنی آسیب زدن ، از هم گسیختن یا متوقف ساختن کارکردهای سازمانی با غریزه شخصی خرابکاری به واسطه تبلیغات منفی،هرج و مرج،کم رویی، آسیب رساندن به دارایی ها ، تخریب روابط کاری یا ضرر زدن به کارمندان یا مشتریان (امبورس[۹۳] و دیگران،۲۰۰۲).

“برخلاف سایر رفتارهای سازمانی، عمل خرابکاری هم بخاطر انواع مختلفش و هم بخاطر تنوع کاربردش در موقعیت های مختلف، پدیده‌های مختلفی را شامل می شود که فهم ،توضیح و دریافتش را دشوار می‌سازد. پیشینیان مانند میلر[۹۴](۱۹۲۰) این پدیده را به ع
نوان عملی مستقیم برای متوقف کردن ماشین صنعت سرمایه داری با فرآیندهایی مطمئن که ضرورتا خشمانه و نابودگر نیست تعریف کرده‌اند. برون[۹۵] (۱۹۷۷) واژه خرابکاری (sabotage) را نشأت گرفته از لغت فرانسوی(sabot) به معنی شدید، عمیق، ناشیانه و عمدی می‌دانست. تیلور و والتون[۹۶](۱۹۷۱) خرابکاری را به عنوان از کار انداختن روش های تولید تعرف کردند”.(آنالویی[۹۷]، ۱۹۹۵،ص۴۹)

تلاش جامعه شناسان برای آشکارکردن ماهیت این رفتارسازمانی منجر به تعریف آن به عنوان رفتار انحرافی(بکر[۹۸]،۱۹۶۳)، قانون شکنی(اسشف[۹۹]،۱۹۶۶)، شایعه پراکنی در محیط کار(مارس[۱۰۰]،۱۹۸۲)، اشتباهات گاه و بی گاه(دی تون[۱۰۱]،۱۹۷۷)، و محدود کردن خروجی و ایجاد شکاف اجتماعی در صنعت(کولینز[۱۰۲] و دیگران،۱۹۴۶) شده است. (همان،ص۴۹)

۲-۳-۲٫ رفتار های انحرافی تولیدی، سیاسی، مالی، تهاجم شخصی

رابینسون و بنت(۱۹۹۵) یک گونه شناسی دو بعدی از رفتار های منفی در محل کار ارئه کرده‌اند:خفیف در برابر شدید و فردی در برابر سازمانی. ‌بنابرین‏ انحراف در محل کار در یکی از این چهار طبق قرار می‌گیرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ب.ظ ]