مقاله های علمی- دانشگاهی | مبحث سوم: ضرورت و اهمیت تحقیق – 9 |
ایران میتواند با تقویت مناسبات منطقهای از جمله گسترش تجارت با کشورهای واقع در این منطقه، فرایند یکپارچگی اقتصادی را به گونهای مطمئن و با حفظ منافع ملی فراهم آورده و مبانی امنیت و اقتدار ملی کشور را تحکیم و تقویت کند.
بنابرین تعامل منطقهای با کشورهای واقع در منطقه اکو میتواند فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب شود. قرار گرفتن ایران در مرکزیت جغرافیایی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، نقش مهمی برای ایران در برقراری ارتباط تجاری و اقتصادی فیمابین کشورهای عضو ایجاد کردهاست. ایران میتواند در چارچوب همکاریها و موافقتنامههای مختلف تجاری، در ترانزیت کالاهای صادراتی و وارداتی کشورهای عضو نقش مؤثر داشته باشد.
موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه مذکور اهمیت ویژهای به این کشور به لحاظ ترانزیت کالا و عبور خطوط لولههای نفت و گاز در اقتصاد جهانی بخشیده است. ایران با بهرهگیری از این مزیت میتواند منافع بسیاری را به دست آورد و جایگاه اقتصادی خود را در سطوح منطقهای و جهانی ارتقا بخشد. این مهم مستلزم درک واقعیت، بهرهگیری از فرصتها و کسب آمادگی لازم برای رقابت با رقبای منطقهای و بینالمللی است.
از سوی دیگر وضعیت بینالمللی جمهوری اسلامی ایران سبب شده که اتحادیه اروپا از کانال اکو و همچنین به صورت مستقیم در پی ارتباط با ایران بوده و به مذاکره با ایران در خصوص مسائل هستهای بپردازد.
مبحث سوم: ضرورت و اهمیت تحقیق
تا پیش از تأسیس جامعه اقتصادی اروپا صادرات ایران به کشورهای عضو آن با مسئله خاصی روبرو نبود، اما از سال ۱۹۵۸ که جامعه اقتصادی اروپا تأسیس شد، صادرات کالاهای ایرانی با دشواریهایی روبرو شد. این دشواریها حاصل اتخاذ سیاست مشترک گمرکی از سوی کشورهای عضو بود. برای رفع این مشکلات ایران از سال ۱۹۶۲ با جامعه اقتصادی اروپا وارد مذاکره شد که به امضای یک قرارداد بازرگانی بین طرفین در سال ۱۹۶۳ منتهی شد. بر اساس این قرارداد حقوق گمرکی برای برخی از کالاهای صادراتی ایران کاهش یافت. مدت این قرارداد پنج سال بود اما تا ۱۹۷۲ تمدید شد.
با انقلاب اسلامی ایران، روابط ایران با جامعه اقتصادی اروپا دچار فراز و نشیب زیادی شد که تا امروز ادامه دارد. بر این اساس روابط ایران با اتحادیه اروپا را میتوان به چند دوره تقسیم کرد.
دوره اول، دوره (۱۹۹۷-۱۹۹۲) است که اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی با ایران» را اتخاذ کرد و از سیاست آمریکا که تحریک اقتصادی ایران بود، پیروی نکرد. با وجود این روابط اقتصادی ایران با اتحادیه همچنان غیر فعال بود.
دوره دوم، مربوط به سالهای (۲۰۰۱-۱۹۹۷) است. در این دوره سیاستی مبنی بر تنشزدایی و انعطاف بیشتر در مناسبات منطقهای و بینالمللی، فصل جدیدی در روابط اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا گشوده شد. به طوری که اتحادیه سیاست «گفتگوی انتقادی» را کنار گذاشت و بجای آن سیاست جدیدی که مبتنی بر «مشارکت اقتصادی» در طرحهای توسعه اقتصادی ایران بود، در پیش گرفت. در این مورد میتوان به مشارکت اروپا در طرحهای نفت و گاز ایران اشاره کرد.
تنشزدایی در روابط ایران با اتحادیه بسیار مهم میباشد زیرا اقتصاد ایران از دیرباز به اروپا گره خورده است. اروپا از مهمترین شرکای تجاری ایران است و صنایع ایران از نظر تجهیزات، لوازم یدکی و قطعات به اروپا نیاز شدید دارد. با توجه به اینکه صنایع نفت و گاز ایران نیاز فوری به سرمایه و دانش فنی داشت و اروپا نیز نیازمند نفت ایران بود، در این راستا اروپا پس از آمریکا میتوانست این نیاز را تأمین کند. کشور ما همواره یکی از سه کشور تأمین کننده نفت اتحادیه اروپا بوده است. علاوهبر آن، نیاز صنایع نفت ایران به سرمایهگذاری خارجی و ایجاد انگیزه فراوان برای شرکتهای نفتی اروپایی جهت سرمایهگذاری سبب شد که اتحادیه اروپا قانون داماتو را که از سوی آمریکا وضع شده بود رد کند. با توجه به این قانون، شرکتهای غیر آمریکایی که بیش از ۴۰ میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند، مورد تحریم و مجازات اقتصادی آمریکا قرار خواهند گرفت.
پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دوره سوم آغاز شد. در این دوره چرخش مهمی در روابط اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا صورت گرفته است و مواضع اتحادیه اروپا در برابر ایران به مواضع آمریکا نزدیکتر شده است. به گونهای که اتحادیه اروپا ادامه گفتگو با ایران را مشروط کردهاست. این گفتگوها در مورد انعقاد یک موافقتنامه تجارت و همکاری بوده است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا در ژوئن ۲۰۰۳ با تصویب بیانیهای، ادامه مذاکرات با ایران را مشروط به پیشرفت مثبت ایران در زمینه احترام به حقوق بشر، جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای، تروریسم و روند صلح خاورمیانه دانستند.
در میان این مسائل، فعالیت های هستهای ایران ابعاد وسیعتری به خود گرفته است. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۳ وزرای خارجه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان برای مذاکره درباره برنامه هستهای ایران به تهران آمدند. به دنبال آن با صدور بیانیهای اعلام شد که ایران پروتکل الحاقی موسوم به ۲+۹۳ را امضاء خواهد کرد. موضع اروپا و آمریکا نسبت به برنامه هستهای ایران بسیار به هم نزدیک است، زیرا دولتهای آن ها نمیخواهند انحصار قدرت هستهای از دست آنان خارج شود و در دسترس کشورهای دیگر قرار بگیرد. به نظر میرسد موضع فنآوری هستهای ایران، روابط آمریکا و اروپا را که پیش از این به خاطر مسائل عراق رو به واگرایی بود، همگرا کردهاست. هر چند در بررسی تاریخچه روابط ایران با اتحادیه اروپا، شاهد بودهایم که در مواقع بروز بحران در روابط این دو، اتحادیه اروپا همواره حل مسائل را با گفتگو و در بلندمدت امکانپذیر کرده و به آن اعتقاد داشته است. البته این مسئله خللی در مبادلات تجاری ایران با اتحادیه اروپا ایجاد نکرده است و اتحادیه همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران است.
مبحث چهارم: چارچوب نظری
همزمان با رشد و گسترش منطقهگرایی در عرصه عملی، در عرصه نظری نیز نظریهپردازان مختلفی برای تبیین تحولات در این حوزه تلاش کردهاند. در نظریه های مختلف از دیدگاههای گوناگون، همگرایی منطقهای توصیف و تحلیل شده است و در هر کدام، برخی پیششرطها و سازوکارها در موفقیت روند منطقهگرایی بیان شده است. جمعبندی بسیاری از نظریه ها نشان میدهد که همگرایی منطقهای، پدیدهای کثیرالاضلاع است که برای تبیین آن، باید از نظریه های همساز استفاده کرد و فقط با یک نظریه یا تأکید بر یک دلیل، نمیتوان به تبیین آن پرداخت. نظریه های نوکارکردگرایی[۱] و صلح دموکراتیک، از مهمترین نظریه ها در این زمینه هستند .
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:25:00 ب.ظ ]
|