غنی سازی شغل

«غنی سازی شغل[۹۸]» به موردی اطلاق می‌شود که کارها یا وظایف افراد در سازمان از نظر عمودی بسط و گسترش یابد. غنی‌سازی شغل باعث می‌شود که فرد (شاغل) در فرایند برنامه‌ریزی، اجراء و ارزیابی کارهایش نقش بیشتری ایفاء کند. در سازمانی که برنامه غنی‌سازی شغل به اجرا در می‌‌آید کارکنان می‌توانند فعالیت یا کاری را به صورت کامل انجام دهند، آنان از آزادی عمل، خود مختاری و استقلال بیشتری برخوردار می‌شوند، مسئولیت ‌شان افزایش می‌یابد، نتیجه فعالیت‌ها بازخور می‌شود و در نتیجه افراد می‌توانند کارهای خود را ارزیابی و اشتباهات را اصلا کنند و عملکرد را بهبود بخشند. (رابینز، ترجمه پارسائیان و اعرابی، ص ۳۳۸)

مشاوره (رایزنی)

«مشاوره[۹۹]» از این لحاظ مشارکت تلقی می‌شود که کارکنان ‌در مورد تصمیم‌های مؤثر برزندگی کاریشان مورد مشورت قرار می‌گیرند. (قاسم، ۱۳۷۷، صص ۲۰-۴۲) در روش مشاوره، ساختار اختیارات و مسئولیت دچار تحول و دگرگونی نخواهند شد، بلکه مدیران با کارکنان تحت سرپرستی به رایزنی می‌پردازند تا آنان برانگیخته شوند و به شور و هیجان آیند و درباره موضوعات مختلف بیندیشند و نظرات خود را قبل از تصمیم‌گیری از سوی مدیر، ارائه دهند. مدیران در سهم کارها با کارکنان به رایزنی نمی‌پردازند، ولی فضایی را به وجود می‌‌آورند که بیانگر آن است که مدیر علاقمند به رایزنی می‌باشد.

مدیرانی که از شیوه مشاوره استفاده می‌کنند، از نظرات کارکنان در مواقع خاص بهره‌مند می‌شوند. گرچه با توجه به از این شیوه، مدیر نظرات کارکنان و کارشناسان داخل و خارج سازمان را اخذ می‌کند، لیکن چون مشورت به صورت مقطعی و در موارد خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد به عنوان یک روش تصمیم‌گیری نهادینه شده، تلقی نمی‌گردد. به همین دلیل گاهش افراد از ارائه مشورت خودداری می‌کنند. مشورت شکل ساده و ابتدائی مشارکت یا مدیریت مشارکتی است.

از طریق بهره‌گیری از مشورت کارکنان و کارشناسان، مدیران می‌توانند ساختار تصمیم‌گیری خود را بهبود بخشند و به تدریج زمینه را برای تصمیم‌گیری مشارکتی فراهم نمایند. (طوسی، ۱۳۷۷، صص ۷۴-۷۵) مشورت را می‌توان به صورت یک ارزش یا هنجار فرهنگی در میان مردم به طور عام و در میان سازمان‌ها به طور خاص، گسترش داد و آن را به صورت یک شیوه رفتاری تبدیل نمود. عادت کردن به مشورت با دیگران راه را برای استقرار ساز و کارهای پیچیده‌تر مشارکت هموار می‌سازد و افراد به به صورت آرام و غیر مستقیم در جهت پذیرش روش‌های پیشرفته‌تر مشارکت بر می‌انگیزد. مشورت کردن با دیگران در حقیقت نمادی از پذیرش اهمیت و ارزش وجودی دیگران است. مشورت کردن نه تنها وسیله استفاده از خرد و تجربه دیگران را آسان می‌سازد بلکه موجب ایجاد پیوند عاطفی و برقراری روابط احترام‌آمیز و دوستی و محبت میان افراد

    1. . Corporate ↑

    1. . Business ↑

    1. . Functional ↑

    1. . Employees participation ↑

    1. . Lee perston & james post ↑

    1. . Warres Bennis ↑

    1. . David .E. Hussey ↑

    1. . Task- Focused ↑

    1. . Developmented ↑

    1. . Turn round ↑

    1. . Paternalistic ↑

    1. . Task- Focused ↑

    1. . Developmented ↑

    1. . Turn round ↑

    1. . Paternalistic ↑

    1. . Strategy ↑

    1. . Human Resource Strategy ↑

    1. . Participation ↑

    1. Employee influence ↑

    1. Human resource flow ↑

    1. Reward systems ↑

    1. Work systems ↑

    1. Business level ↑

    1. Functional ↑

    1. conceptualization ↑

    1. Practitioner-oriented. ↑

    1. – business Strategy. ↑

    1. – Determinants. ↑

    1. – Delineation. ↑

    1. – Focal. ↑

    1. – Subdisciplincs. ↑

    1. – Micro – Perceptive. ↑

    1. – Patterns of planned HR deployments and activities. ↑

    1. Human capital resource pool ↑

    1. – Empirical World. ↑

    1. – Descriptive typologies. ↑

    1. – Construct. ↑

    1. Strategic theories of HRM ↑

    1. Resource – Based View of the firm ↑

    1. – Externally focused portions. ↑

    1. – Firm resource heterogeneity. ↑

    1. – Firm resource immobility. ↑

    1. – Target / thrust matrix. ↑

    1. – Downstream. ↑

    1. – Upstream. ↑

    1. – Distinctive competencies. ↑

    1. – Strategic Unity. ↑

    1. Practice orientrd ↑

    1. – Heterogeneous. ↑

    1. – Utility formulas. ↑

    1. – Unique historical condition. . ↑

    1. – Causal ambiguity. ↑

    1. – social Complexity. ↑

    1. THE BEHAVIORIAL SERSPECTIVC ↑

    1. Rationale ↑

    1. menu ↑

    1. . Lawler ↑

    1. . Power ↑

    1. . Information ↑

    1. . Knowledge ↑

    1. . Rewards ↑

    1. . Delaney and Huselid ↑

    1. . Progressire practices ↑

    1. . Second generation ↑

    1. . Dimensions of Participation ↑

    1. . Degree of Participation ↑

    1. . Keith Davis ↑

    1. . J.G. March & H.A.Simon ↑

    1. . F.Heller & G.Yuki ↑

    1. . Scope of Participation ↑

    1. . J.Schregle ↑

    1. . Extent of Participation ↑

    1. . Charles King & M. Van de vall ↑

    1. . Participation Base ↑

    1. . B. Macy & M,Peterson ↑

    1. . Level of Participation ↑

    1. . R.J. Love ridge ↑

    1. . David Guest ↑

    1. . N.R. Ponsford & P.J.Carpenter ↑

    1. . Forms of Paticipation ↑

    1. . Varieties of Participation ↑

    1. . Organizational Level ↑

    1. . Degree of Contro ↑

    1. . Range of Issues ↑

    1. . Ownership ↑

    1. . Colin Gill & Hubert Krieger ↑

    1. . Co.Determination ↑

    1. . F. Heller ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...