(۲۰۰۱)
مدیریت دانش یعنی ایجاد فرایند های لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آن ها به تصمیم ها و اقدامات سازمان و افراد.
کارل ویگ[۶۵] (۲۰۰۲)مدیریت دانش کار بسط دانش، بینش، درک، چگونه دانستن و به کار بستن، تکنولوژی و سنت ها با آمیخته ای از علم مدون است.مایرتل بیچ[۶۶] (۲۰۰۳)مدیریت دانش ترکیب فرایندهای اداره، کنترل، خلاقیت، کد گذری، اشاعه و اعمال قدرت دانش در سازمان است و هدف اصلی آن اطمینان از این است که شخص نیازمند، دانش مورد نیاز خود را در زمان مقتضی به دست می آورد، به گونه ای که توانایی تصمیم گیری به موقع و درست برای او ممکن می شود.
داقفوس[۶۷]
(۲۰۰۳)
مدیریت دانش انجام دادن کارهای درست به جای درست انجام دادن کارها است. تأکید روی اثربخشی است نه کارایی؛ وجود کارایی بدون اثربخشی به شکست سازمان منجر می شود.
مالهوترا[۶۸]
(۲۰۰۴)
مدیریت دانش، فرایند گسترده ای است که امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی سازمانی را مورد توجه قرار میدهد.
سید جوادین
(۱۳۸۸)
در اغلب تعاریفی که از مدیریت دانش شده است، فرایند استفاده از دانش بیش از همه مورد اشاره قرار گرفته و کم تر به خلق دانش به عنوان عنصر اصلی پرداخته شده است. در حالی که مدیریت دانش زمانی میتواند نقش مؤثری در جامعه ایفا کند که در تولید و خلق دانش توفیق داشته باشد(الوانی،۱۳۸۸: ۴۱۴).
۲-۱-۶ فرایند مدیریت دانش
مدیریت دانش از یک فرایند چند مرحله ای پیروی میکند؛ یعنی اینکه دانش آفرینی سازمان دارای مراحلی است که شناسایی هریک از آن ها در درک مدیریت دانش مفید است. این مراحل به صورت زیر بوده و به چرخه ی حیات مدیریت دانش معروف است:
ـ خلق، تسخیر یا تولید دانش؛
ـ سازماندهی دانش؛
ـ ذخیره، کدگذاری یا رسمی سازی دانش؛
ـ توزیع، تسهیم یا انتقال دانش؛
ـ کاربرد یا استفاده از دانش.
موضوعی که وجود دارد این است که درهر یک از مراحل چرخه ی حیات دانش، عواملی وجود دارد که اجرای هریک از مراحل را ممکن میسازد. برای مثال در سازماندهی و ذخیره دانش، تکنولوژی اطلاعات نقش اصلی را بازی میکند یا در بحث تسهیم دانش، منابع انسانی نقش مهمی ایفا می کند و با خلق اعتماد میان افراد، تسهیم دانش صورت میگیرد(محمدی فاتح و همکاران،۱۳۸۷: ۱۸).
بر اساس جمع بندی انجام شده توسط فریا[۶۹] می توان گفت که فرایند مدیریت دانش از سه مرحله زیر تشکیل
شده است:
خلق (ایجاد) دانش:[۷۰] این مرحله دربرگیرنده فعالیت هایی است که مرتبط با ورود دانش جدید به سیستم است و شامل توسعه، کشف و تسخیر دانش می شود. از نظر نوناکا این مرحله از چهار فرایند فرعی زیر تشکیل شده است: الف) جامعه پذیری، ب) بیرونی سازی، ج) انتشار و د) درونی سازی.
انتقال دانش[۷۱]: اشاره به فعالیت هایی دارد که در ارتباط با جریان دانش از یک بخش یا یک نفر به بخش یا نفر دیگر را شامل می شود و دربرگیرنده ارتباطات ترجمه، تبدیل، تفسیر و تصفیه دانش میباشد. انتقال دانش از طریق دو نوع فرایند فرعی انجام می شود:
الف) انتشار[۷۲]: در این مرحله، دانش ضمنی کارکنان به شکل آشکار و صریح در آمده و در سطح سازمان گسترش پیدا میکند. ب) ادغام: یکپارچه سازی دانش در سطح سازمان.
کاربرد دانش (بهره برداری از دانش[۷۳])؛ شامل فعالیت هایی می شود که در ارتباط با اجرای دانش در فرایندهای سازمانی هستند. در شکل ۲-۳ ارتباط بین سه مفهوم خلق دانش، انتقال دانش و به کارگیری دانش را تحت عنوان فرایند مدیریت دانش نشان میدهد.
شکل۲- ۳ فرایند مدیریت دانش (فریا، ۲۰۰۳)
فرایند مدیریت دانش روی جریانهای دانش متمرکز است. تحقیقهای موجود و همچنین مطالعات مفهومی در شناخت مدیریت دانش به عنوان مجموعه پویا از فعالیت ها، فرآیندهای مدیریت دانش نامیده میشوند، که جریانهای دانش سازمان را، بهبود میبخشند. بنابرین، دربرخی از تحقیقات، ابعاد فرایندهای مدیریت دانش با تمرکز بر مطالعات موجود در جدول (۲ـ۴) طبقه بندی شده اند. بررسی ها نشان میدهد که فرایند مدیریت دانش به طور گسترده روی خلق دانش، سازماندهی دانش، تسهیم دانش و کاربرد دانش متمرکز شده است(میشرا و باسکار[۷۴]،۲۰۱۱).
فرآیندهای مدیریت دانش
نویسنده
اکتساب دانش، ذخیره دانش، انتقال دانش، کاربرد دانش، حمایت دانش
هدلوند[۷۵] (۱۹۹۴)
سازماندهی دانش، تجسم دانش، انتشار و کاربرد دانش، حفظ و پالایش دانش
دیجارنت[۷۶] (۱۹۹۶)
فرایند یا شیوه خلق، کسب، ضبط، تسهیم و کاربرد دانش
کوینتیس و همکاران[۷۷] (۱۹۹۷)
سازماندهی دانش، انتشاردانش، تجسم دانش، کاربرد چرخه مدیریت دانش در سازمانهای غیر انتفاعی
دمارست[۷۸] (۱۹۹۷)
کسب دانش، ایجاد دانش، انتشار دانش، توسعه دانش، اجرا دانش
زولینگن و همکاران[۷۹] (۲۰۰۱)
اکتساب دانش، تدوین، ذخیره، بازیابی، انتشار و ارائه، کاربرد، خلق
لتیری[۸۰] و همکاران (۲۰۰۴)
شش فرایند مدیریت دانش؛ اکتساب، خلق، ذخیره، توزیع، کاربرد و حفظ دانش
فانگ و چوی[۸۱] (۲۰۰۹)
خلق دانش: اساساً یک فرایندی است که با بهره گرفتن از جمع آوری و ادغام دانش موجود منجر به تولید دانش جدید می شود(شوچن کائو[۸۲] و همکاران،۲۰۱۱).
سازماندهی دانش: عبارت است از ذخیره، ثبت، ضبط و نگهداری دانش در شکل و یا چارچوبی که پیوستگی اجزای آن را حفظ کند و قابلیت بازیابی و استفاده توسط کارکنان سازمان را داشته باشد (رادینگ،۱۷۹:۱۳۸۳).
تسهیم دانش: به اشتراک گذاری و انتقال دانش به گونه ای که بین خلق کننده دانش و گیرنده ی دانش ارتباطی برقرار شود، که این انتقال دانش شامل اطلاعات، ایده ها وپیشنهادهایی بین افراد و کارشناسان میباشد(چچن لیائو[۸۳] و همکاران، ۲۰۱۳).
کاربرد دانش: به کارگیری دانش در فعالیت های روزمره سازمان و استفاده ی اثربخش و کارآمد از دانش موجود برای حل مشکلات سازمان، بهره گیری از دانش است(محمدی فاتح و همکاران ،۱۳۸۷ :۲۰).
۲-۱-۷ مدل های مدیریت دانش
هر برنامه مدیریت دانش به منظور دستیابی به موفقیت باید دارای مبنای نظری قوی باشد. فعالیت های اصلی در چرخه مدیریت دانش نیازمند چارچوبی مفهومی برای عمل اند، در غیر این صورت نه تنها با همدیگر هماهنگ نخواهند بود بلکه مزایای مورد انتظار مدیریت دانش حاصل نخواهد شد. مهم ترین مدلهای مدیریت دانش را نوناکا و تاکیوچی (۱۹۹۵)، بویسوت[۸۴] (۱۹۹۸)، چوو[۸۵] (۱۹۹۸)، جاشاپرا[۸۶] (۲۰۰۴)و ویزکاینو[۸۷](۲۰۰۹) ارائه کردهاند. همه این مدلها دیدگاه های مختلفی را درباره عناصر مفهومی کلیدی مدیریت دانش؛ که زیرساختار آن را شکل میدهند؛ بیان میکنند، و تاکنون جمع وسیعی از دست اندر کاران، دانشگاهیان و محققان آن ها را نقد و بررسی کردهاند که در این فصل هریک به منظور دستیابی به درک روشنی از فرایند مدیریت دانش توصیف می شود.
۲ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۱ مدل مارپیچ دانش نوناکا و تاکیوچی[۸۸] :
در این مدل، طیف پنهان / آشکار اشکال دانش و مدل فرد / گروه / سازمان یا سه سطحی تسهیم دانش، هر دو به منظور خلق دانش و نوآوری مورد نیازند. نوناکا و تاکیوچی بحث میکنند که اساس موفقیت شرکتهای ژاپنی در نوآوری، مدیریت دانش پنهان است.
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 03:43:00 ب.ظ ]
|