بیرد [۱۱۹] و همکاران ( ۱۹۸۸ ) یک بررسی همه گیر شناسی دو مرحله ای را بر روی یک نمونه احتمالی از جمعیت ۴ تا ۱۶ ساله در پورتوریکو انجام دادند . بیشترین تشخیص اشتراک را در اختلالات از هم گسیختگی ( ۹/۹ درصد ) ، اختلالات رفتار مقابله ای و اختلال کمبود توجه ( ۵/۹ درصد )، اختلال افسردگی ( ۹/۵ درصد )، شب ادراری ( ۷/۴ ) درصد اختلال سازگاری ( ۲/۴ درصد ) و فویبای ساده ( ۶/۲ درصد نشان داده شده است (خانجانی ، ۱۳۷۹).

فرگوسنو همکاران ( ۱۹۸۹) در مطالعه ای د رنیوزلند میزان شیوع اختلالات رفتاری ۳/۲۷ درصد گزارش نمودند . در این مطالعه شیوع بیماری در دختران بیشتر از پسران بود ( ۹/۳۲ درصد در مقابل ۶/۲۱ درصد ) ( فرگوسن ، ۱۹۸۹ ).

لاک[۱۲۰] و همکاران ( ۱۹۷۵ ) در تحقیقی که بر روی ۸۵۵ کودک د رهنگ کنک و چین انجام دادند ، میزان شیوع اختلالات رفتاری خفیف را ۱۸ درصد و اختلالات رفتاری شدید را ۲/۵ درصد گزارش کردند سن متوسط شروع اختلال سلوک در پسران پایین تر از دختران است . پسران اکثرا در فاصله ۱۰ تا ۱۲ سالگی واجد ملاک‌های تشخیص اختلال سلوک می‌شوند ، در حالی که دختران قبل از اینکه مشمول ملاک ها شوند به ۱۴ تا ۱۶ سالگی رسیده اند . در اختلال رفتار مقابله ای ، سن شروع سه سالگی است و دیرتر از نوجوانی آغاز نمی گردد ( کاپلان و سادوک ، ۱۹۹۶، ترجمه پورافکاری ، ۱۳۸۰).

اختلال سلوک در بین پسران شایع تر از دختران است ونسبت آن ۴ به ۱ تا ۱۲ به ۱ فرق می‌کند همچنین اختلال رفتار مقابله ای قبل از سن بلوغ در پسران شایع تر است و پس از آن نسبت سنی احتمالا برابر می‌گردد ( کاپلان و سادوک ، ۱۹۹۶ ، ترجمه پور افکاری ، ۱۳۸۰).

رابرت گیلفورت و روزنبلات [۱۲۱] ( ۱۹۹۸ ) در چهار دهه گذشته ۵۲ مطالعه را که همگی در زمینه شیوع اختلالات کودکان و نوجوانان انجام شده بود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و نتایج حاصله را بدین شرح گزارش نمودند ؛

۱ – اکثر مطالعات حول و حوش دهه ۱۹۸۰ انجام شده است .

۲ – حجم نمونه ها بین ۵۸ تا ۸۴۶ نفر گزارش شده است .

۳ – مطالعات در ۲۰ کشور جهان انجام شده است که عمده آن ها در ایالت متحده و انگلستان بوده است .

۴ – دامنه سنی آزمودنی‌ها بین ۴ تا ۱۸ سال گزارش شده است .

۵ – برای تعریف مورد ( تعیین آسیب شناسی ) از معیارهای آزمون راتر بیشترین استفاده شده است که البته مطالعاتی که جدید ترند ، معیارهای DSM را نیز به کار برده اند .

۶ – همه محاسبه های انجام شده طبق محاسبه راتر بوده و معمول ترین زمان صرف شده برای اجرای این مطالعات بین ۶ ماه تا ۱ سال بوده است .

۷ – برآورد میزان شیوع اختلالات بین ۱ تا ۱۵ درصد و با میانگین ۸/۵ درصد که نرخ متوسط شیوع اختلالات برای دوره پیش دبستانی ۸ درصد و برای دوره قبل از بلوغ ( مقاطع ابتدایی و راهنمایی ) ۱۲ درصد و برای دوره بلوغ و نوجوانی ۱۵ درصد و برای ‌گروه‌های سنی بالاتر ۱۸ درصد بوده است (پور افکاری ، ۱۳۷۳).

آمینگر [۱۲۲] ( ۱۹۹۹ ) در تحقیق که بر روی ۱۸۳ کودک دارای اختلال رفتاری ، صورت گرفت و آن را به مدت ۱۸ سال تحت نظر داشت ثابت کرد که بین اختلالات رفتاری کودک و ابتلا به سایکوز در بزرگسالی ارتباط وجود دارد .

کامپولا [۱۲۳] ( ۱۹۹۸ ) در یک پیگیری دراز مدت بر روی ۱۱۲۸ کودک ۸ ساله آمریکایی نشان داد که با وجود اینکه اختلالات رفتاری در پسران بیشتر است ولی با افزایش سن از میزان آن در پسران کاسته شده و بر میزان شیوع در دخترها افزوده می‌گردد (عیسی زاده ،‌۱۳۸۶).

پیشینه مطالعات همه گیر شناسی در ایران

اولین مطالعه همه گیر شناسی در ایران توسط باش ( ۱۳۴۱ ) بر روی ۵۰۵ نفر ا زاهالی روستاهای قاسم آباد ، زنگی آباد و کناره در استان فارس انجام شده است . د راین بررسی که افراد بالای ۶ سال مورد مطالعه قرار گرفته اند تعداد ۵۰ نفر یعنی ۹/۹ % از نمونه به انواع اختلال‌های روانی مبتلا بودند .

در این بررسی میزان شیوع اختلال‌های روانی در زنان دو برابر مردان بوده است ( داویدیان ، ۱۳۵۳ ). صفایی طی مطالعه ای دریافت که :

۱ – کودکان محروم از پدر به ویژه دختران تفاوت معنی داری در زمینه اختلالات رفتاری با کودکان عادی داشتند و در این زمینه اختلالات بیشتری ا زخود نشان می‌دهند .

۲ – محرومیت از پدر می‌تواند برای دختران اختلالات رفتاری زیادی به دنبال داشته باشد ولی ‌در مورد پسران این مسئله کمتر صادق است ( صفایی ، ۱۳۸۷ ).

در سایر تحقیقات انجام شده نتایج زیر به دست آمده است :

نیک نژاد ( ۱۳۸۲ ) در مناطق پنج گانه اصفهان با بررسی ۳۵۴۶ دانش آموز بیشترین میزان اختلالات اضطرابی با تمرکز بر مدرسه هراسی را در دانش آموزان اول و سوم گزارش نموده است .

کسائیان معتقد است بی اطلاعی ا زنحوه برخورد و تربیت کودک بروز مشکلات رفتاری در کودک می‌گردد ( کسائیان ۱۳۷۸ ).

در پژوهشی که متقی در تهران انجام داد در یافت که اختلالات رفتاری در دختران نسبت به پسران کمتر می‌باشد ( متقی ، ۱۳۸۱ ).

اختلالات رفتاری در بیماران عقب مانده ذهنی شایعتر از جمعیت کلی است اما تعیین مرز مشخص اختلال و اینکه کدام رفتار در یک عقب مانده انطباقی و بهنجار است و کدام ناسازگارانه و نابهنجار کدامیک نسبت به عقب ماندگی ذهنی اولیه است و کدام ثانوی ، و در نهایت تعیین ابعاد شدت طبقه بندی اختلال ، اغلب پیچیده و دشوار است در پژوهشی که در مرکز توانبخشی شهید فیاض بخش صورت گرفته مشاهده شد که از بین ۱۷۵ بیمار این مؤسسه‌ ۶/۳ % علائم اختلال پسیکوتیک وجود داشت ۲۰ % علائم اختلال خلقی نشان دادند . ۲۷ % پرخاشگری و ۳۰ % رفتارهای ناسازگارانه داشتند. میزان شیوع خود آزاری ۶/۸ % بیش فعالی ۲۰ % و بالاخره رفتارهای کلیشه ای ۱۴ / ۳ % بود (نابدل ، ۱۳۷۸ ) فرضی ، فاطمه ریوفیان و عسگری ( ۱۳۸۱ ) مشخص کردند که ریشه بسیاری ا زمشکلات رفتاری و انحرافات شخصیتی در کودکان را باید در الگوهای تربیتی والدین و ویژگی‌های آنان جستجو نمائیم ( فرضی و همکاران ، ۱۳۸۱ ).

سالاری ( ۱۳۸۰ ) طی مطالعه ای نشان داد که هیچ یک از متغیرها مانند سن کودک ، ترتیب تولد ، سن مادر ، تحصیلات مادر و غیره با اختلالات رفتاری رابطه معناداری ندارد و حتی داشتن پدر و نداشتن پدر نیز بر کودکان تحت پوشش کمیته امداد تاثیر ندارد . چیزی که به عنوان عامل اصلی به نظر می‌رسد شرایط و اوضاع اقتصادی است . این کودکان از تقویت های سایر کودکان محرومند و شرایط خانوادگی ، امنیت کافی را برای آن ها تامین نمی کند . مادران این کودکان ، بار اصلی زندگی بر دوششان سنگینی می‌کند ، این دسته از مادران ، همچون مادران دیگر توانایی ایجاد تعامل با کودکان خود را ندارند پدران کودکان واجد پدر نیز ، همان گونه که قبلا ذکر شد ، به علت نقایص و بیماری‌های جسمی و روانی ، پدرانی مثبت و کارآمد نیستند که حضورشان ، آنچنان مؤثر باشد . مادران این خانواده ها نیز به علت مشکلات اقتصادی و محرومیت از زندگی مشترک سالم و مثبت ، به نحوی دچار افسردگی و نگرانی می‌باشند (سالاری ، ۱۳۸۰ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...