از دیدگاه قرآن شادکامی به دو صورت حق و غیرحق است :(آیه ۷۵ سوره غافر) : این قهر و عذاب به شما کافران بدان سبب است که در دنیا از پی باطل بودید و دائم به نشاط سرگرم شدید.

 

شادی صحیح و حق، شادی است که ظاهر و باطل آن یکی باشد یعنی در ظاهر همان جلوه باطنی شادی تجلی کند و اندوهی در پی آن نباشد اما شادی کاذب و باطل شادی است که فقط ظاهر دارد ولی باطل آن غم اندوه است. به عبارتی دیگر در دل هر شادی کاذب اندوه صادقی است و هنگامی که قیامت شود و باطل اشیاء آشکار شود صاحبان چندین شادیهایی اندوهگین می‌شوند زیرا اندوه باطنی آن ها بر ملا می‌گردد.(جوادی آملی، ۱۳۷۸).

 

در روایات اسلامی نیز به بحث شادکامی و راه های کسب آن اشاره بسیار شده است.

 

شادی در سایه اطاعت
علی(ع): شادی مؤمن به طاعت پروردگار می‌باشد وحزنش بر گناه و عصیان است.
شادی در پرتو پرهیز از گناه
پیامبر اسلام(ص):بهترین بندگان خدا کسانی هستند که وقتی نیکی می‌کنند خوشحال می‌شوند و زمانی که بدی کردند ناراحت هستند و طلب استغفار می‌کنند.
احیای ارزش ها
امام صادق(ع): شادی به سه خصلت است: وفاداری،رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاری ها و مشکلات.

 

احیای حق یا از بین بردن باطل
حضرت علی: شادی باید به خاطر احیای حق یا نابودی باطل باشد.(اکبری،۷۲)

 

۲-۳-۲ دیدگاه یونان باستان

 

یونانیان همواره سعی داشته اند شادی رااز وقایع تاریخی و اجتماعی دور نگه دارند آن ها شادکامی را مستقل از ثروت سلامتی و فراز و نشیب های زندگی روزانه معنا می‌کردند و معتقد بودند شادی یک امر کلی است و نمی توان ان را به اجزاء مختلف تقسیم کرد. یونانیها شادی را یک عمل کاملا منطقی قلمدار می نمودند ومعتقد بودند عقل یک ویژگی ذاتی است و کاربرد آن شادی خالص و حقیقی را برابر فرد به ارمغان می اورد (اناس۳ ،۱۹۹۹).

 

ارسطو پیرامون شادی دو دیدگاه دارد که هر دو آن ها تفکرات بشری امروزی را تحت تاثیر قرار داده است.

 

شکوفایی انسان: در این دیدگاه شادکامی را به یافتن مؤلفه‌ های آن تجزیه ‌کرده‌است . طبق این دیدگاه یک سری مؤلفه‌ هایی از قبیل سلامتی ثروت شهرت و …… در حوزه شادکامی قرار دارند. وی معتقد است وقتی انسان بیمار می شود سلامتی بسیار مهم به نظر می‌رسد و وقتی ورشکسته می شود ثروت برای او مهمترین عنصر شادی بخشی می‌باشد.

 

عقلانیت: در این دیدگاه ارسطو اندیشه متفکرانه و عقلانیت را برابر با شادی می‌داند و مدعی است که بیشترین و کامل‌ترین استفاده از عقلانیت جنبه الهی زندگی را نشان می‌دهد. بر اساس این دیدگاه کسانی که توانایی عقلانی بیشتری دارند بهتر از عهده وظایفشان بر می‌آیند و این برای آن ها شادی افرین است.(رورتی[۱۳] ،۱۹۸۰).

 

 

 

۲-۳-۳ دیدگاه شناختی

 

تئوری پردازان دیدگاه شناختی شادکامی را احساسی می دانند که حاصل پیشرفت منطقی در جهت رسیدن به هدف می‌باشد. در این دیدگاه شادی به دروندادهای حسی و ادراک های حاصل از آن محدود نمی شود و هر چه فرد گام هایی در راه رسیدن به هدفش بردارد بر میزان شادیش افزوده می شود. بر خلاف شادی مورد نظر مکتب هرونیزم که خود هدف است در دیدگاه شناختی شادی ماخوذ از هدف و به عبارت دیگر هدف انگیخته است. (پرودوکسی، ۱۹۹۵ به نقل از دریکوندی،۱۳۸۱).

 

 

 

 

 

۲-۳-۴ نظریه عقلانی_ عاطفی

 

این نظریه در دهه ۵۰ توسط البرت الیس ابداع شده است.اساس نظریه وی را مدل ABC تشکیل می‌دهد که ‌در شناخت و تغییر شخصیت به کار می رود.

 

رویدادهای فعال کنندهA پیامدهای رفتاری و هیجانی دارند اما این پیامدها معلول رویدادهای فعال کننده نیست بلکه تا حدودی زیادی معلول نظام اعتقادی B می‌باشد. در صورت خوشایند بودن رویدادهای فعال کننده، عقاید به میان آمده بی ضرر خواهد بود ولی در صورت ناخوشایند بودن عقاید نامعقول IB[14] به میان می‌آیند که غالبا پیامدهای رفتاری هیجانیC مشکل سازی دارند (شارف۲،۱۳۸۸ ).

 

آدم ها هنگام ناراحتی به شیوه ای نا کار آمد و خود ناکام کن فکر-احساس-عمل می‌کنند و وقتی ناراحتی خود را رفع می‌کند که برخی شناخت ها واکنش های هیجانی و افعال خود را به طور همزمان تغییر بدهند.

 

رفتار درمانی عقلانی هیجانی در تبدیل باورهای نامعقول به باورهای معقول و به تبع آن بهبود کارکردهای هیجانی ورفتاری همواره ادغام گرا بوده است. رفتار درمانی عقلانی هیجانی از روش های چند بعدی زیادی استفاده می‌کند از جمله روش های شناختی هیجانی ورفتاری (لازاروسی ،۱۹۸۸ به نقل از نینان و داریدن،۱۳۸۸ ).

 

۲-۴ تعاریف شادکامی

 

بنا به نظر ارسطو سه نوع شادکامی وجود دارد. در نازلترین سطح به نظر مردم عادی لذت شادی را همراه دارد. در سطح بالاتردر نزد بزرگان شادی معادل عملکرد خوب است و در سطح آخر که عالی ترین نوع شادی است شادی بر پایه زندگی متکفرانه است ( آیزنک[۱۵]، ۱۳۷۵).

 

افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می‌کند که عبارتند از قوه تعقل یا استعدلال ،احساسات و امیال . افلاطون شادی را از آن انسانی می‌داند که بین این سه عنصر تعادل و هماهنگی ایجاد کرده باشد. (دیکی۲، ۱۹۹۹).

 

کانت شادکامی را ارضای تمامی امیال می‌داند(آیزنک ،۱۳۷۷).

 

بنابه اعتقاد آرگایل(۲۰۰۱) شادکامی سه جزء اساسی دارد که عبارتند از : هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان عواطف منفی . همچنین روابط مثبت با دیگران،هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی و دوست داشتن دیگران از اجزای شادی هستند.

 

مالتز۳(۱۳۷۲) نشاط را احساس شادکام بودن، راضی بودن، آرامش، آزادی، پاسخ به زندگی، خوب بودن وبا علاقه به زندگی نگریستن می‌داند. آیزنک(۱۳۷۵) با اقتباس از برادبورن۳ شادکامی را حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفه منفی تعریف می‌کند.

 

شوارتز و استراک۴ (۱۹۹۱)معتقدند که افراد شادکام کسانی هستند که درپردازش اطلاعات در جهت خوش بینی و خوشحالی سو گیری دارند. یعنی اطلاعات راطوری پردازش می‌کنند که به شادکامی آن ها منجرمی شود.

 

فورادیس(۲۰۰۰)معتقد است شادکامی یک هیجان است نه بیشتر نه کمتر. شادی هیجان مثبت یا احساسی که به وسیله خرسندی احساس بهزیستی، رضایت و… توصیف می شود.

 

۲-۵ نظریه های شادکامی

 

آرگایل(۱۳۸۲)به نظریه های زیر که می‌تواند شروعی در نظریه پردازی درباره شادی تلقی شود اشاره ‌کرده‌است.

 

۲-۵-۱ نظریه تبیین های فیزیولوژیک

 

خلق مثبت از طریق انتقال دهندهای عصبی چون دوپامین و سروتین ایجاد می شود.این انتقال دهندها را می توان به وسیله دارو و نیز از طریق فعالیت مرتبط با هدف فعال ساخت. ورزش و تمرین به علت فعال سازی آندروفین باعث شادی می شود. الکل اصظراب را کاهش می‌دهد.ماری جوانا هیجان و تحریک تولید می‌کند. این هیجانات را می توان بدون دارو نیز ایجاد کرد و به همان اندازه دارو نیز می‌توانند مؤثر باشند. احتمالا به نظر می‌رسد که هیجانات ایجاد شده به واسطه موفقیت و یا موسیقی همان مناطقی از مغز را فعال می‌سازد که مستقیما توسط داروها تحریک می‌شوند.(آرگایل،۱۳۸۲).

 

۲-۵-۲ نظریه روابط و فعالیت‌های اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...