ج) هدف تحقیق

در مباحث و موضوعات مختلف حقوق بین الملل پژوهش ها شده است اما کمتر کسی درمورد اینکه چگونه بایددراین رشته تحقیق و پژوهش کرد ، پژوهش ‌کرده‌است . ازآنجایی که در درس سمـینار، روش های شکلی پژوهش و مراحل آن به دانشجویان آموزش داده می شود جای این مباحث ، یعنی هدایت صحیح ذهن برای کشف حقایق و مصون ماندن از خطاهایی که نادانسته اکثر پژوهشگران به دام آن می افتند ، خالی است و می‌تواند به عنوان یک نمونه خوب آموزشی برای دانشجویان باشد؛ چرا که در عین پرداختن به قواعد ماهوی تحقیق، سعی شده در توضیح شرایط شکلی تحقیق نیز هدف تحقیق را دنبال کند ومی تواند راهنما و راهبر دانشجویان باشد انشا الله . از آنجا که این حوزه بسیار وسیع است و شاید خود بتواند یک پایان نامه چند صد صفحه ای باشد لذا به اختصار مطالبی بیان شده که برای عموم دانشجویان علی الخصوص دانشجویان حقوق مفید باشد

د)اهـمیـّت مــوضــوع

معمولاً روش شناسیِ یک علم ، برای دانشجویان وپژوهنده گان آن علم مغفول واقع می شود.

چندی است که نهضت نرم افزاری و بحث تولید علم درکشور، مطرح شده امّا چرا دانشجویان و پژوهش گران ما هنوز نتوانسته اند بندهای تقلید و ترجمه را بگسلند ؟ چرا اکثر پژوهش های ما، در واقع گرد آوری خلاصه ی کتاب ها و سایت های اینترنتی شده است ؟ حتّی آنچه که آزمایشِ آزمایشگاهی و تحقیق می‌دانی و عینی می نامیم بی توجه به نکاتی است که تحقیق و پژوهش را به بی راهه می‌برد. وظیفه کیست و وظیفه چه علمی است که ما را از خطا مصون دارد و برای ما علم حقیقی به ارمغان آورد ؟ مگر اینهمه برنامه های آموزشی و اقتصادی و اجتماعی که در کشور اجرا نشد و اینهمه هزینه و وقت، صرف آن ها نگشت که پس از چندی ناکارآمدی آن اثبات شد و روش دیگری آزموده شد ؛ مگر اجرای آن ها برپایه تحقیق نبوده اند؟ پس لازم است یک محقّق، قبل از تحقیق، روش تحقیق را بشناسد؛ اَلالخصوص، روش مصون ماندن از خطاهاى ذهنى که همان رویکرد فلسفى در روش شناسى است .

آنچه در این پژوهش آمده است همان آموزش صحیح شناخت وچگونگیِ حصولِ علم دریک رشته از دانش بشری است . آنچه مبانی فلسفی تحقیق و پژوهش است و در واقع راهـــبر و جهت دهنــده هر پـــژوهشی می‌باشد ، برای پژوهندگــان مامهجورواقع شده است . درحالی که دانستن آن ها از لوازم اصلی پژوهش است . چرا که حتّی نتیجه ی تحقیق و پژوهش را متأثر می‌سازد .

چنان که وقایع تاریخی یک حقیقت بیش ندارد اما مورّخ ایرانی ‌در مورد نادر شاه چیزی می نویسد و مورّخ هندیِ اهلِ دهلی، چیز دیگر. کدام راست می‌گویند؟ مگر برای علوم تجربی، حقیقتی جز تجربه و حس، قائل هستیم که عدّه ای آن علوم را مطلق و مورد اطمینان کامل می دانند وعدّه ای، نسبی می پندارند ؟ مگر کاغذ تورنوسل همیشه با اسید قرمز نمی شود ؟ و مگر در اقصای عالم نه بسی گشته ایم و پژوهش کرده ایم و این حکم علمی را صادر کرده ایم که همه پستانداران ، بچه زا هستند آیامی شود، چیزهایی مشاهــده ی ما و دیدن ما را به خطا ببرد ؟ آیا در پس زمینه ی می شود که چیزهایی مشاهده ند حتی فلسفه ی ی فلسفه ای دارد . ستانداران ، بچه زا هستند .می شود ؟ و مگر در اقصای عالم نه بسی گشته دیدن ما و ذهن ما عــوامل دیگری بوده اند که همچون غباری مانع رؤیت حقیقت شده باشند ؟ برای همین است که هرچیزی فلسفه ای دارد . فلسفه تاریخ ! فلسفه علم ! فلسفه هنر! و فلسفه سیلست! فلسفه حقوق وفلسفه حقوق بین الملل و حتی فلسفه ی فلسفه . حال اینجا سخن از« فلسفه پژوهش» است آن هم در ساحت رشته حقوق بین الملل. پرداختن به پژوهش بدون شناخت روش آن چندان با توفیق همراه نخواهد بود از این رو امروزه شناخت پژوهش جایگاه ارجمندی پیدا ‌کرده‌است .

البته آموختن روش شناسی حقوق بین الملل تنهابرای پژوهشگراین رشته ضرورت ندارد؛ قضات دادگاه های بین‌المللی نیز برکناراز این موضوع نیستند. قاضی بین‌المللی نیز باید بداند چرا وچگونه این قاعده را معتبر می‌داند. قاضی باید بداند که قواعد موجود حقوق بین الملل با چه روش هایی قابل تشخیص است. محدودیّت های آن روش ها را بشناسدو… به طور مثال: راه معمولی برای یک قاضی در رسیدگی این است که پیش از اعمال یک قاعده، تعیین کند که آن قاعده وجود دارد واعتبارآن را نشان دهد. قواعد موضوعه هنگام ملاحظه قواعد حاکم بر صلاحیت، آیین دادرسی مورد عمل و… بررسی می‏ شود. این روشی است که باید مورد استفاده قرار گیرد. قاضی بین‌المللی اطمینان می‏ دهد که قاعده یا در معاهده‏ای مندرج است که به‏طور معتبر منعقد شده و در زمان موردنظر قدرت اجرایی داشته است و یا ناشی از اقدام یک‏ جانبه‏ای است که به‏طور معتبر اتخاذ شده و دارای (ارزش حقوقی) است.

تعیین قواعد وضع شده مانند هر قواعد دیگری، نمی‏تواند از تعیین محتوای آن جدا باشد. تا آنجا که ‌به این نوع قواعد – یعنی قواعد نوشته – مربوط می‏ شود، تعیین هر قاعده‏ای نخست ما را به متنی می‏رساند که اعتبارش ثابت شده است، پس از آن مسأله تفسیر آن متن مطرح می‏ شود. ‌به این ترتیب، در تفسیر یک قاعده و محتوای آن دو مرحله متوالی وجود دارد و در طی مرحله دوم است که روش های مختلف تفسیر می‏تواند مورد استفاده قرار گیرد. پس می بینیم که قاضی بین‌المللی در تمام مراحل صدور حکم محتاج شناخت روش شناسی حقوق بین الملل است. در واقع روش شناسی حقوق بین الملل مثل (اصول فقه) برای (علم فقه) است.

هـ) روش کــار

هرچند روش های پژوهش یا راه های گردآوری اطلاعات ‌و پردازش آن ها در حقوق بین الملل ویژگی خاصی ندارد و همسان سایرعلوم است چنان که درپایان نامه های کارشناسی ارشدیا دکتری وقتی قرار است در فرم پرپوزال یا مقدّمه ی پژوهش ، روش کار بیان شودمعمولاً از اصطلاحاتی نظیر: روش تتبّع و گردآوری[۱] ویا روش تدبّروپردازش[۲] استفاده می شودواز اصطلاحاتی نظیر: «روش عقلی» یا «روش نقلی» یا «روش تجربی» استفاده نمی شود ؛ روش های دسته اول ودسته دوم نسبت به هم رابطه عموم خصوص من وجه دارند . برای بیان روش کار در این پژوهش، با توجه به ماهیّت آن، اگراز اصطلاحات دسته ی دوم استفاده شود بهتر است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...