در قرون وسطی بازرگانان در میادین مخصوصی گرد هم می شدند و داد و ستد می‌کردند. به تدریج بازارهایی برای کالاهای مختلف به وجود آمد که در آن ها عرف تجاری و بورسی انجام می شد. از سال ۱۴۰۹ میادین مبادله کالا و پول و سایر وسایل و خدمات در بورژ مرکز فنلاند واقع در شمال غربی بلژیک به وجود آمد که افراد همه روزه در میدان توبوئوس واقع در جلوی خانه بازرگان بزرگ به نام وارزر بورس به داد و ستد اوراق بهادار می پرداختند. به همین مناسبت ‌به این اجتماعات نام بورس را دادند(صفرنواده، ۱۳۸۰).

۲-۲-۲- تعریف بورس اوراق بهادار :

بورس به عنوان یک بازار رسمی و دایمی اطلاق می شود که در یک محل تشکیل می‌گردد و در آن خرید و فروش انواع کالاها و یا اوراق بهادار تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاص صورت می‌گیرد. امروزه بورس های متعدد و متنوعی در نقاط مختلف جهان به فعالیت اشتغال دارند و برخی از آن ها توانسته اند در سطح بین‌المللی اعتبار و اهمیت ویژه ای برای خود کسب کنند. بورس اوراق بهادار بازاری جهت معامله اسناد مالی است که در آن شرکت‌ها و مؤسسات در صورت احراز شرایط لازم می‌توانند تحت حمایت قانون با عرضه سهام، پس اندازها و سرمایه های راکد را در فعالیت خود سهیم نموده و از این طریق بخشی از سرمایه مالی مورد نیاز خود را تامین نمایند( صفرنواده، ۱۳۸۰).

« بورس محلی است برای انجام معاملات ثانویه روی سهام شرکت‌های پذیرفته شده .» از این تعریف ساده اینطور برمی آید که قبلا باید سرمایه گذاری مشخصی انجام شده و مثلا کارخانه ای تأسيس شده باشد ( بازار اولیه ) و با تامین شرایط مشخصی این شرکت در بورس پذیرفته شده باشد، تا حالا بتوان سهام آن را روی میز بورس معامله کرد( بازار ثانویه).

اما تعریف دقیق تر برای بورس با در نظر گرفتن ابزارهای جدید مالی که امروزه در بورس ها معامله می شود عبارت است از:

« بورس مکانی است که در آن اوراق بهادار مانند سهام عادی، اوراق قرضه، اختیار معاملات اوراق بهادار و قرار دادهای آینده مورد داد و ستد قرار می گیرند و در واقع همان بازار سرمایه می‌باشد.»

۲-۲-۳- بورس اوراق بهادار و نقش آن در توسعه اقتصادی :

فشار جمعیت و تنوع نیازهای جمعیتی در جهان امروز باعث گردیده که تامین این نیازها جز با عرضه خدمات و تولیدات اساسی به شکل انبوه میسر نباشد. در چنین شرایطی برای ایجاد یا توسعه فعالیت‌های یک واحد صنعتی، بازرگانی و یا مالی لازم است عوامل و امکانات پراکنده به نحوی جذب شوند و در جهت ایجاد یا تقویت آن واحد مورد استفاده قرار گیرند. از جمله این عوامل « سرمایه » است که باید به شریان واحدهای فعال تزریق شود تا دستمایه لازم برای تداوم و توسعه آن ها فراهم آید. مشارکت هرچه وسیعتر مردم در تامین سرمایه مالی واحد های صنعتی یا بازرگانی و سهیم شدن آن ها در مالکیت واحد ها، ضمن آنگه مدیریت را نسبت به عملکرد واحد های تحت مدیریت در برابر تعداد بیشتری از سهام‌داران مسئول و متعهد می نمایند، به تدریج زمینه لازم را جهت ارتقای کارایی مدیریت فراهم می‌سازد . گرچه یک واحد تولیدی یا بازرگانی ممکن است در بدو تأسيس شمار معدودی سهامدار یا مالک داشته باشد، لیکن با بازتر شدن افق های توسعه، نیاز به گسترش مالکیت و تامین سرمایه بیشتر خواهد بود و در صورت فراهم بودن شرایط، بورس می‌تواند نقش مثبتی در این زمینه داشته باشد تا از طریق فروش سهام واحد ها به مردم، سرمایه های مالی مورد نیاز جمع‌ آوری شود.

بازارهای سرمایه در تمام طول نیمه دوم قرن بیستم بخصوص پس از جنگ بین‌المللی دوم ( دهه ۱۹۵۰ به بعد) نقش بسیار مهمی در بسیج پس اندازها و توسعه اقتصادی داشته اند که نمونه هایی از آن می‌تواند به تامین مکانیزم کارا برای تعیین نرخ بهره و ارزش سهام مورد معامله در بورس کشورها بیانجامد. از جمله بازارهای سرمایه در کشورهای در حال رشد بورس اوراق بهادار است. این بازار از آن چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان شاخصی برای میزان توسعه و اوضاع کلی اقتصادی هر کشوری مورد استفاده است. بورس اوراق بهادار یکی از نهادهای بسیار مهم در تجهیز منابع سرمایه یک کشور است و اساسا و اصالتاَ وظیفه آن این است که نقدینگی های سرگردان را جذب و به سمت و جای خاصی هدایت می‌کند. بورس اوراق بهادار با جذب نقدینگی و سرمایه های اندک و عمدتاً سرگردان مردم در توسعه بازار سرمایه و فعال شدن چرخهای تولید جامعه و همچنین در اجرای پروژه های جدید عمرانی و صنعتی، اصلاح ساختار مدیریتی شرکت‌های دولتی، کمک به تامین درآمد دولت، اصلاح سیستم مالی و پولی، تامین کسر بودجه دولت و کاهش میزان تورم نقش مؤثری دارد و موجب فعال و پویا شدن سیستم اقتصادی کشور می شود. از دیگر فعالیت‌های مؤثر بورس، القای تدریجی فکر مالکیت در مردم می‌باشد و موجب می شود آنان خود را در واحد های اقتصادی سهیم بدانند. ‌بنابرین‏ مشارکت هرچه بیشتر اقشار مختلف مردم در مالکیت واحدهای اقتصادی نشانه سلامت عملکرد یک اقتصاد است( صفرنواده، ۱۳۸۰).

یکی از حوزه های مورد علاقه مطالعات دانشگاهی در سال‌های اخیر حوزه ریز ساختار بازار بوده است که به تحلیل چگونگی تاثیر ساز و کار معاملات و تدوین مقررات بر فرایند شکل گیری معاملات و قیمت می پردازد . ریز ساختار بازار به حوزه هایی از بازار سرمایه مانند هزینه معاملات(شکاف عرضه و تقاضا) ، ساز و کارهای معاملات، اندازه و تناوب معاملات، قیمتهای پایانی، قوانین و مقررات، مکانیزم‌های اطلاع رسانی و شفافیت و فرایند کشف قیمت می پردازد.

اندازه و تناوب معاملات یکی از اجزاء ریزساختار بازار می‌باشد و مرور بر تئوری ریز ساختار بازار نشان می‌دهد که اندازه معاملات با دریافت اطلاعات و نوسان قیمت رابطه دارد. این مسئله شاید از آن جهت باشد که ریزساختارهای بازار همه از ابزارهای توسعه بازار سرمایه هستند. و حرکت بازار سرمایه به سمت کارایی نیاز به ارتقاء اجزاء ریزساختارها و مکانیزم‌های بازار دارد . و همچنین ریزساختارها ابزارهای حل مشکلات دنیای واقعی بازار سرمایه هستند. ‌بنابرین‏ اندازه و تناوب معاملات می‌تواند به عنوان ابزارهایی باشند که در نوسانات قیمت، کارایی و توسعه بازار تاثیر می‌گذارند( حمیدوند، ۱۳۸۷ ).

یک نظریه وجود دارد و آن این است که قیمت سهام به صورت سینوسی حرکت می‌کند. وقتی قیمت سهمی خیلی نزدیک به پائین ترین قیمت آن باشد تمایل به افزایش قیمت دارد. سرمایه گذاران قبل از اینکه اقدام به خرید و فروش سهمی بکنند روند قیمت آن سهم را برای چند هفته متوالی بررسی می‌کنند. در واقع خیل زیادی از سرمایه گذاران هر روز صفحات مربوط به سهام شرکت‌ها را در روزنامه های معتبر بررسی می‌کنند و بر همین اساس برای خرید ها یا فروش های آتی خود برنامه ریزی می‌کنند. وقتی که قیمت سهمی همواره در یک دامنه خاص تغییر کرده و همیشه تا یک سطح قیمتی خاص پیش رفته است به پائین ترین قیمت خود نزدیک می شود( صفرنواده، ۱۳۸۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...