همچنین، از حسن شهرت و مراقبت حرفه ای برای حفظ ویژگی های واقعی کیفیت حسابرسی و کیفیت درک شده لستفاده می شود. به علاوه، باید در نظر داشت که مراقبت حرفه ای حسابرس کیفیت اطلاعات صورت های مالی را افزایش می‌دهد، در حالی که حسن شهرت حسابرس چگونگی درک ذینفعان از اطلاعات مذکور را متأثر می‌سازد (جبارزاده و همکاران، ۱۳۸۹، ۲).

گزارش حسابرسی به عنوان محصول نهایی فرایند حسابرسی می‌باشد که این کالای عمومی همانند سایر کالاها و خدمات باید از کیفیت مناسبی برخوردار باشد تا تقاضا برای آن استمرار داشته باشد. ‌بنابرین‏ صورت های مالی که با کیفیت بالا حسابرسی شده اند، از قابلیت اتکا و اعتماد بیشتری نزد مصرف کنندگان این کالا برخوردار خواهند بود. پژوهش های انجام شده نشان می‌دهد که متغیرهای متعددی بر کیفیت حسابرسی مؤثرند؛ اندازه مؤسسه حسابرسی، ساعات کار حسابرسی، شهرت مؤسسه حسابرسی و حق- الزحمه حسابرسی، نمونه هایی از این متغیرها هستند.

۲-۲-۷٫مفاهیم اندازه گیری کیفیت حسابرسی

پالرموس (۱۹۸۸) در رابطه با اندازه گیری کیفیت واقعی حسابرسی از میزان دعاوی حقوقی علیه حسابرسان استفاده می‌کند و مضافاً نشان داد که کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه حسابرسی با یکدیگر همبستگی مثبت دارند.

دایز و گیروس[۳۲] (۱۹۹۲) بررسی کنترل کیفیت در مؤسسات را معیاری برای سنجش کیفیت واقعی حسابرسی تلقی می‌کند.

لام و چانگ (۱۹۹۴) در کشور سنگاپور از آنجایی که سود پیش‌بینی شده نیز به طور جداگانه حسابرسی و تأیید می شد نشان می‌دهند که اختلاف در سود پیش‌بینی شده و سود گزارش شده مستقل از کیفیت حسابرسی نمی باشد.

کریشنان و شوئر[۳۳] (۲۰۰۰) مقیاس اندازه گیری کیفیت واقعی را گزارش عدم رعایت اصول حسابداری توسط مؤسسات می‌داند.

کیفیت حسابرسی باید برای هر پروژه حسابرسی به طور جداگانه (بر مبنای خدمت به خدمت) تعریف شود، زیرا مؤسسه حسابرسی ممکن است تمام حسابرسی های خود را در یک سطح کیفی مشابه اجرا نکند. به عبارت دیگر، کیفیت حسابرس مبتنی بر مفهوم ” کیفی بودن حسابرسی های مؤسسه حسابرسی است، در حالی که کیفیت حسابرسی مبتنی بر مفهوم کیفیت واقعی هر یک از پروژه های حسابرسی “است. ‌بنابرین‏، تمایز قائل شدن بین این دو مفهوم در پژوهش های مربوط به کیفیت حسابرسی ضروری است.

بسیاری از مطالعات به دلیل دشوار بودن اندازه گیری کیفیت واقعی حسابرسی، برداشت از کیفیت حسابرسی را آزمون کرده‌اند. ” دی آنجلو” (۱۹۸۱) استدلال می‌کند که مؤسسات حسابرسی بزرگتر، انگیزه کمتری برای رفتار فرصت طلبانه دارند و از این رو، برداشت استفاده کنندگان از کیفیت حسابرسی این گونه مؤسسات حسابرسی در وضعیت بهتری است. ” بالسام و دیگران” (۲۰۰۳) در تحقیقات خود ‌به این نتیجه رسیده اند که تخصص گرایی حسابرسان منجر به برداشت از حسابرسی با کیفیت می شود.

اگرچه، اندازه گیری کیفیت واقعی حسابرسی مشکل است، اما اندازه گیری برداشت عموم از کیفیت حسابرسی میسر بوده و می توان واکنش بازار در مقابل اطلاعات حسابرسی شده را مشاهده کرد. اصولاً در بازار کارآ برداشت از کیفیت حسابرسی باید معرف کیفیت واقعی حسابرسی باشد. تحقیق انجام شده توسط “لی” (۱۹۹۴) توانسته است تا حدودی ابعاد این قضیه را روشن کند. وی در تحقیق خود به بررسی این موضوع پرداخت که آیا برداشت از کیفیت حسابرسی توسط استفاده کنندگان، معرف کیفیت واقعی حسابرسی است یا خیر. نتایج تحقیق وی نشان داد که برداشت استفاده کنندگان از کیفیت حسابرسی معرف کیفیت واقعی حسابرسی است. هر تحقیقی در زمینه ارتباط بین برداشت عموم از کیفیت حسابرسی و متغیرهای دیگر می‌تواند پاسخگوی بسیاری از ابهامات در زمینه کیفیت واقعی حسابرسی باشد. اگر بازار در شرایط خاصی نتواند کیفیت واقعی حسابرسی را به درستی ارزیابی کند، برداشت از کیفیت حسابرسی دیگر معرف کیفیت واقعی حسابرسی نخواهد بود (پور ایراندوست، ۱۳۹۱، ۹۲).

۲-۲-۸٫ درک از کیفیت حسابرسی

دی آنجلو (۱۹۸۱) نتیجه می‌گیرد که مؤسسات حسابرسی بزرگتر، انگیزه کمتری برای رفتار فرصت طلبانه داشته و از این رو برداشت استفاده کنندگان از کیفیت حسابرسی، آنان را در وضعیت بهتری قرار می- دهد.

موریلند[۳۴] (۱۹۹۵) نشان داد که الزامات کمیسیون بورس اوراق بهادار برای مؤسسات حسابرسی بزرگ دنیا موسوم به ۸/۶/۵/۴ بزرگ منجر به درک بهتر از کیفیت حسابرسی بالا توسط استفاده کنندگان شده است.

لی دانگ (۲۰۰۴) تحقیق وی نشان داد که برداشت استفاده کنندگان از کیفیت حسابرسی معرف کیفیت واقعی حسابرسی است.

در بین پژوهش های انجام شده بیشتر متغیر اندازه مورد استفاده قرار گرفته و فرض شده است که مؤسسات حسابرسی بزرگ کیفیت حسابرسی بالاتری نسبت به مؤسسات کوچکتر دارند. البته دو پیش فرض اصلی (اولاً مؤسسات حسابرسی برای تمام صاحبکاران در تمام دوره های مالی کیفیت حسابرسی یکسانی ارائه کرده و ثانیاًً کیفیت تمام مؤسسات حسابرسی بزرگ با کوچک یکسان می‌باشد) خود مورد چالش قراردارد.

در اظهارنظر حرفه ای، حسابرس به دنبال آگاهی از یک واقعیت عینی بوده ودستیابی به آن معمولاً غیر ممکن خواهد بود. اعتقاد واقعی که همان آگاهی از واقعیت عینی است به نگرش ذهنی باورکننده و هم چنین وجود یک واقعیت بستگی دارد.

۲-۲-۹٫ تفاوت بین کیفیت حسابرسی و کیفیت حسابرس

یکی از مشکلات اساسی در تعریف کیفیت حسابرسی تمایز بین کیفیت حسابرسی و کیفیت حسابرس است. بسیاری از مطالعات، هیچ تفاوتی بین این دو اصطلاح قایل نشده و اغلب آن را معادل یکدیگر به کار می‌برند. تحت شرایط خاصی ممکن است کیفیت حسابرسی با کیفیت حسابرس معانی یکسانی داشته باشند. طبق فرض اساسی دی آنجلو (۱۹۸۱) از تعریف کیفیت حسابرسی، هنگامی که حسابرس فقط بخش اول از تعریف کیفیت حسابرسی (احتمال کشف تحریفات با اهمیت) را فراهم می‌کند، کیفیت حسابرسی با کیفیت حسابرس را می توان یکی فرض کرد. شواهد تجربی گواه آن است که بسیاری از مؤسسات حسابرسی بزرگ در کار خود با قصور و اشتباه مواجه می‌شوند. ‌بنابرین‏، کیفیت حسابرس باید به عنوان کیفیت کلی خدمات حسابرسی در تمام حسابرسی های مؤسسه حسابرسی تعریف شود. لام وچنگ (۱۹۹۴) خاطر نشان می‌کنند که کیفیت حسابرسی باید برای هر پروژه حسابرسی به طور جداگانه (بر مبنای خدمت به خدمت) تعریف شود، زیرا مؤسسه حسابرسی ممکن است تمام خدمات حسابرسی خود را در یک سطح کیفی مشابه اجرا نکند. به عبارت دیگر، کیفیت حسابرس مبتنی بر مفهوم کیفی بودن حسابرسی های مؤسسه حسابرسی است، در حالی که کیفیت حسابرسی مبتنی بر مفهوم “کیفیت واقعی هر یک از پروژه های حسابرسی” (خدمت به خدمت) است (فاطمی، ۱۳۹۱، ۲۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...