۲- کمال گرایی دیگر مدار

 

بعد مهم دیگر کمال گرایی شامل عقاید و انتظارات ‌در مورد قابلیت های دیگران است. کمال گرایی دیگر مدار یک بعد بیان فردی است که شامل تمایل داشتن معیار های کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت بسیاری دارند. از آنجایی که کمال گرایی دیگر ندار با عدم اعتماد و احساس خصوصیت نسبت به دیگران همراه می‌باشد، این بعد کمال گرایی ممکن است به روابط بین شخصی دشوار منتهی می‌گردد.

 

۳- کمال گرایی القا شده اجتماعی

 

این بعد، از بیان فردی دیگران ساخته شده است. عقیده ای است که دیگران انتظار اغراق آمیز و غیر واقعی را بر شخص اعمال می‌کند اگر چه برآوردن آن ها مشکل است، ولی شخص باید ‌به این استاندارد ها قائل آیند تا مورد پذیرش دیگران قرار گیرد. چون این معیار های افراطی از طرف دیگران به عنوان معیار های تحصیل شده خارجی تجزیه می‌شوند این احساس در فرد به وجود می‌آید که غیر قابل کنترل هستند و منجر به احساس شکست، اضطراب ، خشم درماندگی، نا امیدی می شود، که با تفکرات خود کشی و افسردگی مرتبط می‌گردند و با سطوح بالای کمال گرایی القا شده اجتماعی و بر خورد با معیار های دیگران نگران می‌شوند. آن ها از ارزیابی منفی دیگران می ترسند و از عدم تأیید دیگران اجتناب می‌کنند و اهمیت بیشتری برای دستیابی توجه دیگران نشان می‌دهند.

۲-۱-۳-۲ نظریه های کمال گرایی

 

۲-۱-۳-۲-۱ نظریه فروید[۱۸]

 

فروید (۱۶۷۵؛ به نقل از نجاریان و رحمی، ۱۳۸۹) این تئوری را بیان می‌دارد؛ کمال گرایان پایبند به قوانین اخلاقی شدید می‌باشند، بدین معنا که محرک اصلی در زندگی آن ها خوشبختی نیست، بلکه تکامل یافتن و برتری یافتن است. زندگی آن ها در یک سلسله (حتماً باید فلان کار را انجام داده باشد) خلاصه می شود. آن ها باید در هر کاری به حد کمال برسند و بهترین نحو آن را انجام دهند و گرنه راضی نخواهند بود. شخصی با این خصوصیات باید در قضاوت صد در صد اشتباه نکند. اگر این گونه افراد به ایده آل های خود ساخته و بسیار دشوار خود نرسند، اضطراب و احساس تحقیر به آن ها دست خواهد داد و خود را سرزنش می‌کنند. نه تنها برای این که در حال حاضر موفق به رسیدن به ایده آل های خود نیستند، بلکه برای شکست هایی که در گذشته نیز در این راه نصیب آن ها شده است. حتی اگر این افراد تحت شرایط دشواری قرار گیرند؛ احساس می‌کنند که این عوامل نباید از رسیدن به مقاصد آن ها جلو گیری بنماید، زیرا که به تصور خود باید به آنقدر قوی باشند که بتوانند تمام سختی ها را تحمل کنند.

 

۲-۱-۳-۲-۲ نظریه کاری هورنای

 

هورنای در تحلیل خود از نظریه فروید اظهار می‌دارد : به نظر فروید ، روان رنجور ها به وسیله کشش یا احتیاج به کامل بودن دائم، به طرف هدف رانده نمی شوند، بلکه آن ها احتیاج دارند، به وانمود کردن یا تظاهر نمودن ‌به این که در جست و جوی کمال هستند. البته درست است که این افراد به واسطه ی داشتن قوه ی (فرا خود) ظاهراًً خود مختاری و استقلال زیادی تری از خود نشان می‌دهند، تا انواع دیگر روان نژند ها. ولی این استقلال نتیجه ی عصیان و عناد است، نه نتیجه سلامت فکر . این افراد با وجود تظاهر به استقلال فکری و عاطفی بسیار کم اراده بوده و دائما برای اخذ تصمیم به دیگران متکی می‌شوند . یعنی این که احساسات و افکار و رفتار آن ها بر اساس آنچه حس می‌کنند، دیگران از آن ها انتظار دارند، می‌باشند. همچنین به شدت روی عقاید دیگران نسبت به خود حساب می‌کنند و این که دیگران آن ها را اشخاص کامل و بی عیب و نقص بدانند، بسیار برای آن ها حائز اهمیت است. البته ، تمایل انسان به حفظ ظاهر و نیاز او به کامل بودن امری طبیعی است ولی آنچه در شخص روان نژند مورد بحث و قابل توجه است، این است که این تظاهر به قدری اغراق آمیز می شود که همه ی شخصیت او مبدل به یک ماسک می شود، به طوری که احتیاجات واقعی او تحت الشعاع میل قرار می‌گیرد . تمایل به کامل بودن ممکن است به صورت های مختلفی که مورد پسند اجتماع است ظاهر گردد: از قبیل نظم و ترتیب ، پاکیزگی، پشتکار، لیاقت ، سخاوت، مهارت در کار های هنری ، عملکرد های متفاوت و امثال آن . در این که در کدام یک از این موارد شخص میل به تکامل پیدا می‌کند، به عوامل مختلف بستگی دارد . از قبیل : استعداد های فکری ، و بالاخره نوع اضطرابی که به وسیله کامل بودن ، موفق شدن ، از شدت آن کاسته می شود( هورنای، ۱۹۵۴؛ به نقل از نجاریان و مقدم، ۱۳۹۳).

 

یکی از عواملی که باعث می شود (خود واقعی) که طور طبیعی رشد نکند، این است که چون مهم ترین احتیاج کودک و در شرایط نا مساعد از بین بردن اضطراب ، رفع تضاد و آرامش درونی است، دیگر چندان توجهی به احساسات، تمایلات و علایق و آرزو های واقعی و اصیل خود ندارد و به دنبال این است که خود را از آزار دیگران در امان نگه دارد. در نتیجه از وجود خود واقعی غافل و بی خبر می‌گردد . نهایت این که فرد راه حل همه مشکلاتی که تا کنون برای او ایجاد شده در تخیل و تصور جستجو می‌کند، یعنی ‌به این طریق موفق می شود که اولاً خود را بر جسته تر از دیگران تصور می‌کند و احساس کوچکی و حقارت خود را تسکین دهد : ثانیاًً سعی می‌کند تخیل و تضاد های خود را حل نماید، بدین معنی که در تصور ایده آلی که از خودش ترسیم کرده هیچگونه تضاد نمی بیند. از سوی دیگر چون فرد نمی تواند، خود فعلی را آن طور که هست، تحمل کند، خود ایده آل خود را کم و بیش را متعلق به خود تصور می‌کند . از خود انتظار دارد که باید به هر طریقی که شده به خود ایده آل برسد ، اما چون خود ایده آلی اساس واقع ندارد و بسیار بالا و بی نقص است ، شخص هرگز نمی تواند به آن برسد . این است که با خودش دشمن می شود، عناد و کینه می ورزد . فرافکنی در این خود بدین طریق صورت می‌گیرد ، که همان انتظار بلند پروازی هایی که از خودش انتظار دارد از دیگران هم پیدا کند . یعنی از آن ها می‌خواهد که آیده آل باشند و چون نیستند آن ها را هم خیلی پست و حقیر و ناقص می بیند (هورنای، ۱۹۵۴؛ به نقل از نجاریان ، عطاری و زرگر، ۱۳۸۸).

 

۲-۱-۳-۲-۳ نظریه آدلر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...