فایل های مقالات و پروژه ها – خصوصیات کودک – 5 |
![]() |
پژوهشگران معتقدند که الگوهای فعال یا ساختار های شناختی که نمایانگر نظم در الگو های ارتباطی بین شخصی میباشد. در هدایت رفتار در حیطه والد گری دارای نفوذ هستند(بوگنتال،۱۹۹۱).
اغلب نظریه پردازان خواه آنهایی که رویکرد رشد شناختی دارند یا طرفدار نظریه دلبستگی و روانپویایی، همه بر اهمیت محیط و پاسخگو بودن مراقبان و به خصوص مادر در رشد عزت نفس و آگاهی از خود به عنوان یک عامل فعال که میتواند بر روی محیط فیزیکی و اجتماعی تاثیر بگذارد، تأکید دارند. از دیدگاه نظریه های رشدی – شناختی و دلبستگی، تجربه یک مراقبت با ثبات، پاسخگو و وابسته، این امید را در کودک ایجاد میکند که دیگران پیشبینی پذیر بوده و همیشه در دسترس هستند و این وضعیت به نوبه خود بر روی احساس کارآمدی کودک مؤثر است. کودکانی که علائم ارسالی از طرف آن ها نادیده گرفته می شود و به طور با ثباتی به آن ها پاسخ داده نمی شود، می آموزند که نیاز ها و رفتار های آن ها اثری بر رفتار های دیگران ندارد و این انتظار را در خود به وجود می اورند که نیاز هایشان بر آورده نخواهد شد. این انگاره های درونی عمل یا طرحواره های آن ها از خود و روابط، باعث می شودکه خودشان را فاقد شایستگی و ارزش و دیگران را فاقد اعتماد ببینند(کمبل ترجه صیاد لو،۱۳۸۶).
حمایت اجتماعی
خانواده و دوستان حمایت های گوناگونی را مهیا می کنندکه تاثیر عمده ای بر والد گری دارد. آن ها ممکن است مساعت های مالی یا کاری، تشویق یا ارزیابی مثبت از عملکرد والد گری و اطلاعاتی همچون راهکار های دستیابی به یک هدف تربیتی را فراهم کنند. از میان تمام منابع حمایتی ممکن، نقش همسر اهمیت اهمیت فوق العاده ای دارد چرا کهد حمایتگری او به طور چشمگیری با خودکارامدی والدینی مادران در ارتباط است(الدر و همکاران،۱۹۹۵ به نقل از طهماسیان).نظریه خودکارامدی بیان میکند که حمایت های زناشویی به گونه ای مثبتی بر خود کارآمدی والدگری تاثیر میگذارد. بر طبق این نظریه، زنانی که انتقادات زیاد و حمایت اجتماعی کمی را دریافت میکنند، انتظار می رود که احساس فقدان یا عدم شایستگی را نسبت به خودشان به وجود آورند(بندورا، ۱۹۷۷). حمایت اجتماعی نیز به مثابه سپری در مقابل استرس های مادرانه بر روابط مادر با فرزندشان عمل میکند(ویور[۶۱] و همکاران،۲۰۰۸).
تحصیلات
طبقه اقتصادی، اجتماعی خانواده، به ویژه سطح تحصیلات مادر با بسیاری از جنبههای رفتار والد گری، در کشور های مختلف در ارتباط میباشد. لوستر و کاین (۱۹۸۷) مطالعه ای را به منظور بررسی عواملی که بر خود کارآمدی والدگری مؤثر است، انجام دادهاند. تحلیل رگرسیون چند گانه در این مطالعه بعد از کنترل سن والدین و تعداد فرزندان نشان میدهد که تحصیلات به گونه ای مثبتی با تصور والدین از خود کارآمدی شان رابطه دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که تحصیلات یک پیشبینی کننده مثبت خود کارآمدی والدینی میباشد(بورن و استین،۲۰۰۳؛ به نقل از ویور و همکاران،۲۰۰۸).
جنسیت
پژوهشگران بر این عقیده اند که مادران نسبت به پدران ، به عنوان یک والد احساس شایستگی کمتری میکنند. همان گونه که این پژوهشگران پیشبینی میکردند نتایج نشان داد که مادران نسبت به پدران شایستگی والد گری کمتری را گزارش کرده بودند. این پژوهشگران معتقدند که علت این امر بدان خاطر است که در جوامع غربی تصور می شود که بیشترین مسئولیت برای تمام جنبههای رشد کودک متوجه مادران است(گی[۶۲]،۲۰۰۶).
سن
کنراد و همکاران(۱۹۹۲)با به کار گیری نظریه خود کارآمدی بندورا به عنوان مبنای مطالعه شان، رابطه میان شایستگی والد گری به عنوان تصور مادر ان از کارآمدی شان در مدیریت تکالیف و موقعیت های والد گری تعریف شده است. اطلاعات جمعیت شناختی که در این مطالعه گرد آوری شده است، شامل سن، نژاد، تحصیلات و در آمد مادران بود. نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری میان شایستگی والدگری مادران و سن مادران وجود دارد. مادران سنین بالاتر اعتماد به نفس بیشتری در تکالیف و موقعیت های والد گری نسبت به مادران جوان نشان میدادند. نویسندگان بیان میکنند که امکان دارد مادران سنین بالاتر به این نکته معتقد باشند که راهکارهای مؤثری را در والد گری با فرزندانشان به وجود آورده اند و نیز ممکن است که انتظار واقع گرایانه تری از خودشان داشته باشند(طالعی،۱۳۸۸).
خصوصیات کودک
خلق و خوی کودک
بازخورد تعاملات والد- کودک اولین منبع اطلاعات مربوط به شایستگی است و از این رو می بایست تاثیر قابل توجهی بر تصورات والدین از تواناییهای خودشان برای مقابله با چالش های والد گری داشته باشد(کولمن و کاراکر،۲۰۰۰).
خلق و خوی کودک اثر به سزایی بر تصور والدین از خودشان بر تعاملات مادر- کودک دارد. خود کارآمدی والدینی نسبت به ادراک مادر از خلق و خوی کودک با طبقه بندی آسان یا دشوار تحت تاثیر قرار میگیرد. احساس مادر از کفایت و اثر مند بودن با داشتن فرزندی که قابل پیشبینی و مدیریت بوده ، به طور مؤثر نیاز های خود را ابراز میکند و به آسانی آرام می شود افزایش یافته و تقویت می شود و بر عکس خود کارآمدی والدینی، در مواجه با کودکانی کج خلق هستند، پایین میآید(هس[۶۳] و همکاران،۲۰۰۴).
مشکلات رشدی کودک
بین مشکلات رفتاری و رشدی کودک و خودکارآمدی مادر به واسطه عوامل دیگر ارتباط وجود دارد. مادرانی که کودکان آن ها دچار مشکلات رشدی و رفتاری هستند دچار افسردگی یا استرس والد گری میشوند که ناشی از درگیری های ست که در نتیجه مشکلات پرورشی این نوع از کودکان ایجاد می شود(هس و همکاران،۲۰۰۴).
سن کودک
در هر دوره از مراحل رشدی کودک، والد باید از راهبرد های جدیدی را برای آرام سازی، تحریک، نظارت و تربیت آن به کار ببرند. بر طبق نظریه خود کارآمدی، کسب مهارت های جدید با وجود خود کارآمدی بالاتسهیل می شود. پژوهش های طولی برای بررسی میزان خود کارآمدی در طول زمان انجام شده که بر اساس آن ها این شاخصه در والدین با نوسان هایی رو به روست(طهماسیان،۱۳۸۹).
در بررسی خود کارآمدی والدینی با واژ ه های متفاوتی مواجه میشویم که معنای مشابهی با این سازه دارند. از این رو مقایسه و استفاده از نتایج را با مشکل مواجه میسازد. این ناهمخوانی میان تعاریف و مفاهیم و استفاده از آن ها در پژوهش ها بیانگر این نکته است که با مفاهیم آن گونه که به نظر میرسند پخته و رشد نکرده اند یا میان دو یا چند مفهوم آمیختگی وجود دارد.
عزت نفس والدینی: مفهومی است که معمولا همراه با خود کارآمدی والدینی است، ولی ثابت شده است که متفاوت از آن میباشد. بدان مفهوم که عزت نفس ، قضاوت، خود ارزشمندی است، در حالی که خود کارآمدی قضاوت توانمندی شخصی است(بندورا،۱۹۷۷؛ ابارشی،۱۳۸۸).
اعتماد در والد گری : یک مفهوم مرتبط و در عین حال متفاوت با خود کارآمدی والدینی میباشد. بندورا نیز به دوسو گرایی بین این دو مفهوم اشاره کردهاست. به نظر بندورا (۱۹۷۷) اعتماد یک اصطلاح غیر توصیفی است که اشاره به قدرت یک باور دارد که ولی میزان قطعیت آن را دقیقا بیان نمی کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:40:00 ب.ظ ]
|