فایل های دانشگاهی| ملاک های رفتار نابهنجار در کودکان – 9 |
تعاریف مفهومی(نظری):
-
- اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه: بر اساس چهارمین راهنمای آماری و تشخیص (DSM IV)افرادی که نشانه های فقدان توجه- بیش فعالی و تکانشگری را بیش از شش ماه و به حدی ناسازگارانه نشان میدهند که میزان آن با سطح رشدی سنخیت نداشته باشد، به عنوان فردی دارای اختلال بیش فعلی/ نارسایی توجه شناسایی میشوند(نیک خو، ۱۳۸۳).
-
- درمان شناختی – رفتاری: این درمان رویکردی فعال، جهت بخش و از لحاظ زمانی محدود و سازمان دار است و بر این منطق استوار است که مشکلات فرد به میزان زیادی تحت ارزیابی او از وقایع است. به عبارتی دیگر در این روش افکار بیمار را تجزیه و تحلیل میکنند(هاوتون و همکاران، ۲۰۰۳، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۳).
- خودپنداره: نظریه پردازان شناختی – رفتاری، خودپنداره را به عنوان ساختار شناختی توصیف میکنند که میانجی دنیای درون و بیرون است، اطلاعات و حوادث را پردازش میکند، می اندوزد، سازمان میدهد و بر مبنای این سازماندهی با محرکات و وقایع بعدی درگیر می شود( کین، ۲۰۰۵).
تعاریف عملیاتی
-
- اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه: نمره به دست آمده بر اساس پرسشنامه کانزر.
-
- درمان شناختی- رفتاری: در این پژوهش این درمان عبارتند از ۸ جلسه درمان به صورت دو روز در هفته و هر جلسه یک ساعت میباشد که به منظور افزایش مهارتهای اجتماعی، خشم، تکانشگری و افزایش خود کنترلی به صورت گروهی اجرا می شود.
- خودپنداره: نمره به دست آمده در مقیاس خودپنداره پیرز- هریس کودکان.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی یک اختلال رشدی در کودکان است که با الگوی پایدار بی توجهی یا بیش فعالی/ تکانشگری مشخص می شود که نشانه ها در مقایسه با سطوح رشدی کودکان فراوان و شدید هستند (انجمن روانشناسی آمریکا، ۱۹۹۴، به نقل از واکر[۱]،۲۰۱۰).همچنین این اختلال یکی از شایعترین اختلالات رفتار کودکان است. که در ۴ درصد سنین مدرسه تأثیر میگذارد. تحقیق طولی اخیراًً نشان میدهد که بیش از ۵۰ تا ۷۰ درصد کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تا بزرگسالی نشانه های عمده بالینی را خواهند داشت (عطائی، ۱۳۹۰).
بسیاری از نوجوانانی که تشخیص اختلال نارسائی توجه/بیش فعالی دارنداز کودکی نسبت به نوجوانان عادی مشکلات بیشتری را تحمل میکردند، این مشکلات شامل افزایش مشکلات عقلی، مشکلات بین فردی، رها کردن مدرسه، آمار بالای تصادفات و استفاده از مواد روانگردان بود ( اسمیت[۲] و همکاران، ۲۰۰۰).
اختلالهای دوران کودکی
اکثر کودکان در جریان رشد، مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی پیدا میکنند که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است. کودکان در اثر رشد و نمو سریع، جمعیت منحصر به فردی هستند. هر یک از نظریه های موجود، بر عامل خاصی به مقوله سبب شناسی این مشکلات در کودکان تأکید میکند. ولی ضعف نظریه ها در تبیین کامل رشد در سنین مختلف و در حوزه های مختلف، منجر به پذیرش دیدگاه جامع تری به نام بوم شناختی شده است. دیدگاهی که عوامل درون کودک، خانواده و اجتماع را که تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر کودک دارند، در نظر میگیرد. در این دیدگاه پیشرفت های رشدی کودک در یک حوزه با پیشرفت های رشدی کودک در حوزه های دیگر رابطه دارد. وانگهی داشتن مشکل در هر یک از حوزه های اصلی رشد بر رشد کودک در آینده تأثیر میگذارد(دادستان، ۱۳۶۶).
ملاک های رفتار نابهنجار در کودکان
در سالهای اخیر به دلایل مختلف توجه به بررسی علمی اختلالهای دوران کودکی فزونی گرفته است. نخست اینکه بسیاری از مشکلات کودکان پیامدهای بلند مدت برای کودک، خانواده و جامعه داشته است. دوم آنکه بسیاری از اختلالات دوران بزرگسالی در دوران کودکی ریشه دارند و در نهایت فهم بهتر فرایند تحول کودک و اختلالهای تحولی به پاس پیشرفت روانشناسی مرضی تحولی، پیشگیری و مداخلات مؤثر را امکان پذیر کردهاست( ماش[۳] و بار کلی، ۲۰۰۳).
گر چه رفتارهای نابهنجار افراطی و شدید غالباً به آسانی قابل بازشناسی است اما بسیاری از رفتارهای نابهنجار به خصوص آن ها که تجلی خارجی آشکار ندارند از نابهنجاری های دیگر قابل تشخیص و تفکیک نبوده و حتی تمییز آن ها از رفتارهای عادی و سالم نیز دشوار است. بر این اساس روانشناسان و روانپزشکان سعی کردهاند بر اساس معیارهای خاص علمی، رفتارهای هنجار را از نابهنجار متمایز سازند (شاملو،۱۳۷۳). آنان نابسامدی آماری[۴]، تخطی آماری[۵] ، آشفتگی شخصی[۶] ، کارکرد مختل[۷] ، و نقص در عملکرد[۸] را از مؤلفه های رفتار نابهنجار به حساب می آ ورند.(بارلو، ۲۰۰۲).
مناسب ترین تعریف اختلال روانی در راهنمای تشخیصی آماری انجمن روانپزشکی آمریکاارائه شده است. از نظر این نظام تشخیصی، هر اختلال روانی به عنوان نشانگان[۹] یا الگوی رفتاری یا روانی قابل ملاحظه بالینی در نظر گرفته شده است که در یک فرد ظاهر می شود و با ناراحتی فعلی (مثلاً یک نشانه دردناک) یا ناتوانی (یعنی اختلال در یک یا بیش از یکی از زمینههای کارکردی) و یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ ، درد، ناتوانی و یا از دست دادن رابطه دارد، به علاوه این نشانگان یا الگو نباید در واکنش به یک رویداد خاصی باشد که از لحاظ فرهنگی موجه و قابل انتظار است مانند مرگ یک فرد محبوب(هالجین و ویتبورن[۱۰]، ۲۰۰۲، ترجمه سید محمدی،۱۳۸۷).
این حساسیت ها نسبت به تفکیک بهنجاری و نابهنجاری در کودکان و تعیین تفاوت های بین اختلالهای روان شناختی کودکی و بزرگسالی موضوعی نسبتاً ساده است. نظریه های قدیمی کودکان را بیشتر بزرگسالان کوچک تصور کرده و تفاوت های هیجانی و شناختی بین دو گروه سنی را مورد توجه قرار نمی دادند( کاسلو[۱۱]۲۰۰۰، ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۳).
ما اخیراًً نظریه پردازان با مطالعه فرایندهای مربوط به رشد کودکان و نوجوانان به پیشرفت قابل توجهی در مطالعه اختلال های کودکی و ایجاد یک سیستم طبقه بندی معنی دارتر رفتارهای غیرانطباقی نایل شده است ، به نحوی که در بهترین و مورداستفاده ترین نظام طبقه بندی تشخیصی گردآوری شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا، اختلال ها به ۱۶ طبقه اصلی تشخیصی و یک بخش اضافی تحت عنوان سایر اختلالهایی که ممکن است مورد توجه بالینی باشند، گروه بندی شده اند (شاملو،۱۳۷۳).
طبقه بندی اختلا لهای کودکان
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 03:34:00 ب.ظ ]
|