۱- اعمال حسی – حرکتی :

می توان گفت که زنها ، نسبت به مردها ، در تشخیص رنگ‌ها و ادراک سریع اندازه ها برتری قابل ملاحظه ای دارند. حتی اگر افراد کور رنگ را کنار بگذاریم ، باز هم برتری زنها بر مردها ، از نظر ادراک رنگ ، به راحتی تأیید می شود. از نظر اعمال حرکتی ، نیروی ماهیچه ای ، سرعت ودقت در اعمالی که گستردگی بیشتر دارند ، تفاوت‌ها به نفع مردهاست ، اما از نظر قابلیت و مهارت انگشتان باز هم برد با زنهاست . شنوایی زنها قویتر از شنوایی مردهاست و در عوض ، بینایی مردها قویتر از بینایی زنهاست.

۲-اعمال ذهنی :

در زمینه توانایی‌های ذهنی ، که با آزمون ها اندازه گیری می شود ، باز هم تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد . به نظر می‌رسد که زنها ، نسبت به مردها ، در آزمون‌های کلامی و حافظه بصری امتیازهای بیشتری کسب می‌کنند ، حال آنکه مردها در آزمون‌های غیر کلامی ، مخصوصا در آزمونهایی که استعدادهای تجسم فضایی را می سنجند ، برتری نشان می‌دهند.

۳- عواطف ، نگرش‌ها و ‌رغبت‌ها :

در این زمینه ها نیز تفاوت‌های زن و مرد کاملا آشکار است اما تفسیر آن ها کار آسانی نیست . مردها بیشتر از زنها رفتار سلطه جویانه و پرخاشگرانه نشان می‌دهند . مردها بیشتر پرخاشگری فیزیکی نشان می‌دهند اما زنها بیشتر پرخاشگری کلامی دارند . این تفاوت حتی در دوران خردسالی مشاهده می شود. پسر بچه ها بیشتر به اشیا و دختر بچه ها بیشتر به روابط اجتماعی علاقه نشان می‌دهند.

زمینه دیگری که در آن بین زن و مرد ، تفاوت‌های مهمی می بینیم عبارت است از تمایل به نوروتیک بودن ، هیجانی بودن یا بی ثباتی هیجانی . تعداد رفتارهای نوروتیک ، مثلا ، جویدن ناخن و مکیدن انگشت ، در بین دختر بچه ها بیشتر از پسر بچه هاست . جلوه های غیر ارادی هیجان نیز در زنان چشمگیر تر از مردان است مثلا ، آستانه درد زنان پایینتر از آستانه درد مردان است و به همین دلیل در مقابل کوچک‌ترین آسیب احساس درد می‌کنند . اجرای پرسشنامه های خودشناسی ، پرسشنامه هایی که سوالات آن ها به نشانه های نوروتیک بودن مربوط می شود ، نتایج زنها را بیشتر از مردها نشان می‌دهد. در مقابل می توان اختلال‌های رفتاری دیگری نام برد که در اکثر فرهنگ‌ها ، بیشتر از جانب مردها سر می زند ، مثلا بزهکاری ( دزدی ، چاقوکشی ، اعتیاد ، آدم کشی و … )

اگر همه تفاوت‌ها مشاهده شده بین زن و مرد راجمع آوری کنند، تهیه آزمونهایی که بتوانند تفاوت‌های روانی آن ها را آشکار سازند امکان پذیر خواهد بود. این آزمونها نشان خواهد داد که یک مرد چقدر از صفات مردانه و یک زن چقدر از صفات زنانه را دارا است . اعتقاد بر این است که اگر در این آزمونها ، توزیع نتایج یک زن بر توزیع نتایج مردان و ، بر عکس توزیع نتایج یک مرد بر توزیع نتایج زنان به طور کامل منطبق باشد ، زیاد خوشایند نخواهد بود . اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد ، مردانی که برخی صفات زنانه و زنانی که برخی صفات مردانه دارند ، بهتر می‌توانند سازگاری نشان دهند . مثلا مردانی که معتقدند حتما باید صفات مردانه نشان دهند و زنانی هم که تنها صفات زنانه نشان می‌دهند ، در زندگی زناشویی سازگاری کمتری دارند.

۴- تفسیر اعمال مردان و زنان :

اینکه در یک فرهنگ معین ، مردان و زنان ازنظر شخصیت تفاوت‌های آشکاری دارند ، واقعیتی است که با قاطعیت به تأیید رسیده و با دقت تحلیل شده است . تفسیر ریشه این تفاوت‌ها کار آسانی نیست . بدیهی است که ‌در مورد بعضی از آن ها ، مثلا نیروی بازو ، عوامل زیستی نقش بسیار مهمی بر عهده دارند . ‌در مورد بعضی دیگر ، تمیز سهم عوامل زیستی و نقشهای اجتماعی کار دشواری است . مثلا ، برتری پسر بچه ها بر دختر بچه ها ، در زمینه استعدادهای مکانیکی ، شاید ‌به این علت باشد که در فرهنگ ما پسربچه ها را از همان دوران خردسالی تشویق می‌کنند که با اسباب بازی‌های مکانیکی بازی کنند ، حال آنکه دختر بچه ها را از بازی کردن با این نوع اسباب بازی‌ها باز می دارند ، در عوض ، دختر بچه ها را تشویق می‌کنند که عروسک بازی یا مهمان بازی کنند . این نوع ملاحظات را می توان ‌در مورد سیار زمینه‌های تفاوت نیز مشاهده کرد . در این خصوص ، موضوع روان شناسان امروزی به شرح زیر است : ازنظر توانایی‌های جسمی ، ذهنی و ویژگی‌های شخصیتی ، بین زن و مرد تفاوت‌های آشکاری وجود دارد . این تفاوت‌ها تا اندازه زیادی معلول عوامل محیطی است . با این وجود این ، باید پذیرفت که در اثر عوامل محیطی و دامنه تفاوت‌های دو جنس ، تحت کنترل عوامل زیستی است . محیط می‌تواند تفاوت‌ها را افزایش یا کاهش دهد ، اما هیچ محیطی نمی تواند ، به طور کامل ، مرد را به زن و زن را به مرد تبدیل کند یا تفاوت‌های آن ها را به طور کلی از بین ببرد .

ب : سن

ساخت شخصیت هر فرد به همراه افزایش سن او تغییر می‌یابد. این تغییر ، با اینکه تحت نفوذ مجموعه ساختهای بدنی ، دستگاه غدد درون ریز و دستگاه عصبی است ، بیشتر تحت تاثیر بلوغ زیستی است . در این خصوص ، نقش برخی مراحل اهمیت ویژه دارد ، مراحلی که در آن ها بحران‌های زیستی به وجود می‌آید.

بدون آنکه بخواهیم نقش عوامل زیستی در رشد شخصیت را کم ارزش جلوه دهیم ، لازم است یادآوری کنیم که بحران‌های زیستی و بحران‌های روانی به طور همزمان به وجود می‌آیند . بلوغ جنسی ، یعنی عبور از مرحله کودکی به مرحله بزرگسالی ، در فرهنگ‌های پیشرفته معمولا با دشواری طی می شود. همان طور که ‌در مورد اثر جنس در شخصیت اشاره کردیم ، عوامل زیستی و عوامل محیطی در اینجا نیز دست به دست می‌دهند و در تغییر شخصیت نوجوان مؤثر واقع می‌شوند (گنجی ، ۱۳۹۰).

ج- عوامل عصبی – غددی

در تعیین شخصیت هر فرد ، نقش غدد درون ریز ، که عملکرد آن ها را دستگاه عصبی مرکزی هماهنگ می‌کند ، از اهمیت خاصی برخوردار است . یکی از علل اصلی تفاوت های جنسی ، تفاوت در ترشح غدد درون ریز است و حتی رشد عمومی فرد را نیز تا اندازه زیادی همین غدد کمترل می‌کنند . در حیوانات برداشتن بعضی غدد ، در رفتار آن ها ، تغییرات کاملا اختصاصی ایجاد می‌کند . ‌در مورد انسان‌ها نیز اختلال در ترشح غدد درون ریز تغییراتی را در شخصیت به وجود می آورد ( تحریک پذیری کسانی که غده تیروئید آن ها ترشح زیادی دارد ، عدم حساسیت کسانی که تیروئید آن ها ترشح کمی دارد ، ضعف عصبی افرادی که غده فوق کلیوی آن ها ترشح لازم را ندارد) .

برخی مولفان ، سعی کرده‌اند نشان دهند که غدد درون ریز در تعیین شخیصت نقش بسیار قطعی دارد. تلاش‌های این افراد بسیار جالب و درخور توجه است اما هنوز به نظر نمی رسد که یافته های آن ها از طرف همه صاحب نظران مورد قبول واقع شود. درست است که نقش عوامل عصبی – غددی در تعیین نوع شخصیت مورد قبول است ، به نظر می‌رسد که آثار هورمونها ‌در مورد انسان‌ها به مراتب بیشتر از حیوانات است ، زیرا با آثار روانی محیط درهم می آمیزد و پیچیده تر می شود(گنجی ، ۱۳۹۰) .

د- عوامل اجتماعی شخصیت :

عوامل اجتماعی مؤثر در شکل گیری شخصیت ، ‌ساخت‌هایی را در بر می گیرند که از عناصر زیر تشکیل می‌شوند : محیط خانواده ، گروهی از خانواده به آن تعلق دارد و فرهنگی که گروه به آن وابسته است .

عوامل اجتماعی معمولا تحت عنوان عوامل نهادی به کار می‌روند و منظور از نهادی بودن آن ها این است که به طور ارادی وارد عمل می‌شوند و استمرار دارند (گنجی ، ۱۳۹۰).

ذ: تعلیم و تربیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...