۵- روت بندیکت: فرهنگ شناختی است برای رفتار آموخته، رفتاری که با آدمی زاده نمی‌شود و بر خلاف رفتارهای زنبور‌ها و مورچه‌های اجتماعی توسط یاخته‌های نطفه تعیین نمی‌شود. بلکه هر نسل باید آن را از مردم بالغ بیاموزند.[۲۷]



۶- راد کلیف براون: فرهنگ فرایندی است که از راه آن در یک گروه یا طبقه اجتماعی معین زبان، باورها، تصورات، پسندها، دانستنی‌ها، چیره دستی‌ها و انواع عرف‌ها دست به دست از شخصی به شخصی و از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شود.[۲۸]

۷- جوزف روسک: فرهنگ به نحوه زیستی گفته می‌شود که هر جامعه‌ای برای رفع احتیاجات اساسی خود از حیث بقا، ادامه نسل و نظام امور اجتماعی اختیار می‌کند.[۲۹]

امام خمینی; فرهنگ را اساس ملت و ملیت می‌داند و ملت ایران را به حفظ فرهنگ اسلامی خود و جلوگیری از ورود فرهنگ استعماری دعوت می‌کند.[۳۰]

با توجه به آنچه گفته شد و تعریف امام خمینی;، تعریف فرهنگ را اینگونه بیان می‌کنیم:

«فرهنگ یک سیستم و نظامی متشکل از اجزاء می‌باشد که در طول تاریخ از شیوه زندگی مردم پدید می‌آید و ارکان و اجزای آن را عقاید، آداب و رسوم اجتماعی، مواریث ملی، خصلت‌های بومی، قومی و مذهبی تشکیل می‌دهند.»

۱-۲-۳٫ معنای لغوی و اصطلاحی «جامعه»


لفظ «جامعه» در زبان عربی اسم فاعل مؤنث از مصدر (جَمَعَ) به معنای «گردآوردن» و همچنین «دانشگاه» است.[۳۱] و در زبان فارسی به معنای «جرگه، اجتماع و مجتمع، حوزه، حلقه، هیئت و اجتماع مردم یک کشور یا یک شهر یا ده» می‌باشد.[۳۲]

و در معنای اصطلاحی آن گفته شده که جامعه گروهی متشکل از انسان‌ها که در سرزمینی زندگی می‌کنند و به طور نسبی از مشترکات فرهنگی، تشکل مدنی، سیاسی و اقتصادی برخوردارند و یا اینکه گروهی از افراد، مؤسسه‌ها و کشور‌ها که برای رسیدن به اهداف مشترک سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن ها به طور مشترک فعالیت می‌کنند.

در ادامه سعی می‌شود تا به اهمیت و جایگاه مدیریت و مخصوصاً مدیریت فرهنگی نیز پرداخته شود، لذا ابتدا به اهمیت مدیریت و فرهنگ به صورت جداگانه اشاره شده و سپس به اهمیت آن در اسلام و غیر اسلام پرداخته و در نهایت با اشاره به نقش مدیریت فرهنگی در سطح جامعه اسلامی به پایان می‌رسد.

۱-۳٫ اهمیّت مدیریت


در این زمینه می‌توان درخواست موسى از خداوند براى تعاون برادرش هارون با او در رهبرى و مدیریّت جامعه را مثال زد که نشانه اهمیت فوق العاده مدیریت است:

(وَ اجْعَلْ لی‏ وَزیراً مِنْ أَهْلی‏ ” هارُونَ أَخی‏ ” اشْدُدْ بِهِ أَزْری ” وَ أَشْرِکْهُ فی‏ أَمْری)[۳۳]

«و براى من دستیارى از کسانم قرار ده، ” هارون برادرم را، ” پشتم را به او استوار کن، ” و او را شریک کارم گردان.‏»

در دنیای صنعتی امروز که فن آوری ارتباطات، رکن اساسی آن را تشکیل می‌دهد، اداره‌ امور زندگی انسان ها به ساختار و نظام‌های اجتماعی وابسته است، بشر امروز برای دست‌یابی به مقاصد خود، راهی جز از طریق ورود به نظام‌های اجتماعی ندارد.

با توجه به نقش مهم و ارزشمند نظام‌های اجتماعی از جمله: نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … در زندگی انسان، باید ‌به این نکته نیز اعتراف کرد که جامعه زمانی در دست یابی به اهداف موفق است که در رأس آن ها مدیرانی توان‌مند و شایسته، زمام امور را در دست داشته باشند، زیرا کسی که باید در یک برنامه‌ریزی جامع، از منابع بالفعل و بالقوه جامعه اعم از منابع و امکانات مادی و فیزیکی و منابع نیروی انسانی، بهره‌برداری و نتیجه‌گیری کند، «مدیر» است و لذا موفقیت هر جامعه تا حدود زیادی به شایستگی و موفقیت مدیران بستگی دارد.

یکی از عوامل موفقیت مدیر، «فرهنگ» حاکم بر مدیر و حوزه مدیریت است، زیرا عامل مهمی که رفتار مدیر را شکل می‌دهد چیزی جز فرهنگ نیست. معمولا نظام‌های اجتماعی از لحاظ ساختاری تا حدود زیادی شبیه به یک دیگرند، ولی آن چه که آن ها را از هم متمایز می‌سازد فرهنگ حاکم بر مدیریت آن ها‌ است. امروز وقتی می‌گوییم مدیریت اروپایی، مدیریت آمریکایی، ژاپنی، کره ای، روسی و یا مدیریت اسلامی منظور این است که ارکان سازمان‌ها و ساختار‌های اجتماعی، از لحاظ ساختاری چندان تفاوتی ندارند بلکه وجه تمایز این تقسیم بندی ها، بیشتر فرهنگی است تا ساختاری.

به هر حال مدیران، سرمایه های ارزش مند انسانی هستند که موفقیت‌ها بر محور تعهد، تخصص و کفایت آنان به وجود می‌آید و بنا به گفته سیاست‌مدار هوش مند هندوستان، «جواهر لعل نهرو»: «می‌توان در ظرف دو سال ساختمان کارخانه ذوب آهن را به پایان رسانید ولی جهت تربیت یک مدیر برای این صنعت باید بیست سال وقت صرف کرد».[۳۴]

منزلت و جایگاه مدیریت از چنان اوجی برخوردار است که پیامبر اکرم ۶ فرمود:

«مَن ولی عَلی عشره کانَ لَهُ عقل اربعین، وَ مَن ولی اربعین کانَ لَهُ عقل اربعمأه»[۳۵]

«کسی که مسئول و مدیر امور ده نفر بشود باید عقل چهل نفر را داشته باشد و کسی که اداره امور چهل نفر را بر عهده بگیرد باید عقل چهار صد نفر را دارا باشد.»

۱-۴٫ اهمیت فرهنگ


فرهنگ در زندگی انسان چنان اهمیتی دارد که برخی از ‌اندیش‌وران انسان را در میان موجودات زنده به «موجود فرهنگی» تعریف کرده‌اند و کمتر مقوله‌ای است که قدرت فرهنگ را در اثرگذاری و ایجاد تحول داشته باشد، زیرا مایه‌های فرهنگی را در درون هر کس بریزند رفتارهای او را تغییر خواهد داد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیه الله خامنه‌ای نیز فرهنگ و هویت فرهنگی را اساس پیشرفت و موجودیت ملت‌ها می‌داند و می‌فرماید:

«فرهنگ، مایه اصلی هویت ملت‌هاست. فرهنگ یک ملت است که می‌تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، و نوآور و دارای آبروی جهانی کند. اگر فرهنگ کشوری دچار انحطاط شد و یک کشور، هویت فرهنگی خود را از دست داد، حتی پیشرفت‌هایی که دیگران به آن کشور تزریق می‌کنند، نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته‌ای در مجموعه بشریت برخوردار کند و منافع آن ملت را حفظ کند. اگر در جایی فرهنگ ملی و بومی به خاطر کهن سال بودن، ریشه دار بودن و برجسته بودن، مضمحل نشد و از بین نرفت، استعمارگرها و اشغال گرها نتوانسته‌اند مدت زیادی از آن جا، منافع خودشان را تامین کنند و ناچار شدند که آن منطقه را رها کنند».[۳۶]

۱-۵٫ اهمیت و ضرورت مدیریت فرهنگی در اسلام


« مطالعه تاریخ و تتبع در ز­­ندگی بشر نیز ضرورت مدیریت را اثبات می‌کند زیرا از آغاز تا به امروز در هر کجا که چند نفر انسان به گرد یکدیگر جمع می‌شدند تا زندگی خود را بر اساس تعاون و همکاری تکمیل نمایند نیاز به مدیریت در رأس نیازهایشان قرار می‌گرفته است و در نخستین گام و قبل از هر چیز آگاهانه و یا بدون توجه مدیریت محور و موضوع کلیه حرکت‌ها می‌شده است».[۳۷]

مقوله مدیریت آنقدر ضروری است که قرآن و آموزه های دین اسلام در موارد گوناگون و به شکل‌ها و شیوه های مختلف، به آن پرداخته است تا جامعه بشری را ‌به این اصل اساسی متوجه سازد. مطالعه در قرآن و قصص آن، سیره و سنت پیامبر۶و ائمه معصومین این معنا را بهتر روشن می‌کند.

از دیدگاه قرآن و روایات، مدیریت نقش اول را در تغییر و تحولات اجتماعی بر عهده دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...