دولت- شهرهای یونان اقدام به تشکیل شوراهایی کردن تا روابط میان خود را تثبیت کنند و لذا پیمان ترک مخاصمه را میان خود، جهت تعلیق روابط خصم آمیز در حین بازی‌های المپیک منعقد ساختند. سپس دولت روم را برای شهروندان خود مطرح کرد تا از این طریق در سرتاسر امپراطوری، درگیری مسلحانه را متوقف سازد. بعدها کلیسای کاتولیک روم، فرمان مشهور ترک مخاصمه الهی را در ۱۰۴۱ میلادی صادر کرد که جنگ را در زمان‌های معینی محدود می ساخت. با این همه، صلح کلی یا جزعی به ‌عنوان یک رؤیا باقی ماند. با ظهور کشورها در اروپا پس از رهایی از قید استعمار و با پیدایش اختلافات مذهبی میان انسان ها، شدت و قلمرو درگیری ها افزایش یافت. ‌به‌تدریج‌ در پایان قرن ۱۸ این تفکر بال و پر گرفت که انسان‌ها باید مسئول اعمال خود شناخته شده و به همین دلیل توسل به زور مورد انتقاد واقع شد. سرچشمه این حرکت را می توان در اواخر قرن ۱۵ از بازتاب تغییر نگرش به طبقه پادشاهان در اصلاحات انجام گرفته در قوانین اساسی بازیافت.(فیلیپ بابیت،۲۰۰۲،۸۹)

یکی دیگر از جریان‌های کاری نهضتهای صلح، ضدیت در مقابل خدمت وظیفه و سربازگیری بوده است که اغلب به مفاهیم لیبرالسیم حقوق مدنی یا آزادی افراد ربط داده می شد حتی قبل از اینکه سربازگیری مدرن در فرانسه در سال ۱۷۹۳ آغاز شود، جنگ و نظام وظیفه بارها در خیلی از کشورها با اعتراض مستمندان و افراد بیسواد روبرو شده بود.

از اوایل قرن نوزدهم، حامیان صلح دریافتند که کمتر می‌توانند به طور انفرادی در تحقیق آرمان خود کامیاب باشند، ‌بنابرین‏ اولین انجمن ها در سال‌های ۱۸۱۵ و ۱۸۱۶ در انگلستان و سپس در ۱۸۲۸ میلادی در آمریکا تشکیل شد. تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۰۵ شورای ملی صلح تأسیس گردید که فدراسیونی از ‌گروه‌های موجود بود. جریان تأسیس ‌گروه‌های مدافع صلح نیز در فرانسه در ۱۸۶۷ و در آلمان در ۱۸۹۱ آغاز شد و متعاقب این جریان ها بود که دوستداران صلح درصدد بر آمدند تا در سطح جهانی مبادرت به تشکیل «اداره صلح بین‌المللی» در سال ۱۸۹۲ بنمایند.[۷]

کنگره وین در سال ۱۸۱۵ میلادی طلیعه روند تدریجی تکامل اندیشه صلح را اعتبار بخشید. در طول سال‌های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۱ کنفرانس‌های متعددی در خصوص اهمیت صلح بر پا شد و این جریان دوباره در سال ۱۸۹۹ با حضور ۲۶کشور در اولین کنفرانس صلح جهانی احیا شد و پیامد آن کنگره های سالیانه ی صلح جهانی تا قبل از بر افروخته شدن آتش جنگ جهانی اول در کشورهای مختلف تشکیل گردید و این در حالی بود که کنگره های صلح و داوری ملی در ایالات متحده در بین سال های ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۵ پنج بار برگذار شد.

ظهور جنبش های مدرن صلح در دهه ی ۱۸۶۰ به بعد با پیکار برای نجات و رهایی بردگان سیاه، رقم خورد. بدین ترتیب دو دوره ی اوج فعالیت های نهضت ها ی صلح در قرن بیستم، قبل و بعد از جنگ بزرگ اروپایی بین سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ شکل گرفت. دوره ی اول، سال‌های واپسین دهه ی۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴و دوره ی دوم از دهه ی ۱۹۲۰ تا نیمه ی دهه ی ۱۹۳۰ در اروپا و آمریکا ایجاد شد. در دوره ی اول، فعالیت مبتنی بر توسعه ی گروه ها و سازمان های صلح بود که در این زمینه، رشد تحسین بر انگیزی به وجود آمد. اما در دهه ی ۱۹۲۰ به بعد شاهد رشد ‌گروه‌های مخالف جنگ و موافق برابری زن و مرد هستیم. توسعه ی روح دموکراسی نیز در طول قرن ۱۹ در پیشبرد حرکت نهضتهای صلح سهیم بود. در طول جنگ جهانی اول، فعالیت‌ها برای تأسیس جامعه ی ملل یک سو شد و پس از جنگ دوم جهانی هم، گروه هایی برای تقویت ملل متحد و خلع سلاح تسلیحات هسته ای ایجاد گردید.( ساعد وکیل، ۱۳۹۲،۱۱۲)

پیش از تأسیس سازمان ملل متحد کوشش‌های پیش از تشکیل جامعه ی ملل در راه استقرار بعمل آمد. در زمینه ی سیاسی، عمل مهمی که انجام گرفت، انعقاد قراردادهای «لوکارنو» در اول دسامبر ۱۹۲۵ بود که به موجب آن چند دولت اروپایی، مرزهای سیاسی را قرارداد ورسای بین آن ها به وجود آورده بود، تضمین می‌کردند. از قراردادهایی که در عمل، اهمیت زیادی نداشت ولی از نظر حقوق بین الملل دارای ارزش های فراوانی است، پیمان بریان- کلوگ می‌باشد که در ۲۷ اوت ۱۹۲۷ انعقاد یافت. در ماده ی اول این پیمان که پاریس نیز خوانده می شود، برای اولین بار در تاریخ بشر، جنگ به طور کلی از نظر حقوقی، غیر قانونی شناخته شده و دول امضا کننده، رسماً جنگ را به ‌عنوان وسیله ی حل اختلافات بین‌المللی تحریم کردند. در ماده ی دوم این پیمان، دولت‌ها متعهد شدند که کلیه اختلافات خود را از هر ماهیت و منشأیی که باشد با شیوه های مسالمت آمیز حل و فصل کنند. در مواجه با نقصان جامعه ی ملل و از هم پاشیدگی روابط بین الملل در جنگ جهانی دوم، قدرت‌های بزرگ تصمیم گرفتند تا سازمان امنیت جمعی جدیدی را طرح ریزی کنند. طی سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ اقداماتی انجام گرفت که اساس آن پرداختن به موضوع تأسیس یک سازمان بین‌المللی بود.(ذو العین،۱۳۷۷،۲۸۶)

دیگر نقطه ی عطف تاریخی این نهضت ها را باید در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ سراغ گرفت. جنبش‌های معاصر صلح با هماهنگی خود جوش ۱۲ پایتخت اروپایی و دیگر شهرهای مهم در سال ۱۹۸۱ حیاتی تازه را به خود دیدند. افزایش بی سابقه ی مخالفین فعالیت های هسته ای در اکتبر و دسامبر ۱۹۸۱ در آتن، اسلو، آمستردام، استکهلم، بخارست، برلین شرقی و غربی، بروکسل، پاریس، رم، کپنهاک، مادرید، لندن، و هلسینکی موجب شد تا روح یک اتحاد فرامرزی شکل بگیرد. در اروپا این سلسله اقدامات در شرایط جنگ سردی نو، اثر قاطع خود را در تصمیمات دسامبر ۱۹۷۹ناتو، استفاده از نسل جدیدی از موشک ها و ناتمام گذاشتن مذاکرات جدی خلع سلاح بعد از پیمان «سالت دو» که تصویب نشده باقی ماند، حفظ کرد. اکنون جنبش صلح بر اساس اهداف، شیوه های عملکرد و استراتژی های متخذه به چند گروه تقسیم می شود ولی این مجموعه به طور خاص به سوی برخوردی جدی با فجایع جنگ گام بر می‌دارد. (ساعد وکیل،۱۳۹۲،۱۱۴)

گفتار سوم: مفهوم صلح و امنیت بین‌المللی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...