1. ارزشیابی بیشتر بدهی ها ( شباهنگ، ۱۳۸۲).

از نظر اسمیت و اسکوسن محافظه کاری یعنی انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کم تر دارایی‌ها و درآمدهابیانجامد و کم ترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد. ولک و همکاران محافظه کاری را تمایل حسابداران به شناسایی همراه با تأخیر سودها و ارزشیابی هرچه کمتر دارایی‌ها می‌دانند. بلیس معتقد است محافظه کاری شناسایی تمامی زیان‌های بالقوه و عدم شناسایی سودهای محتمل است. باسوبیان می‌کند محافظه کاری، استفاده از درجات بالاتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت سودها ‌و اخبار خوشایند افزایش ارزش‌ها و در مقابل، استفاده از درجات پایین تر قابلیت اتکاء برای شناسایی و ثبت زیان‌ها و اخبار ناخوشایندکاهش ارزش‌ها است. محافظه کاری به عنوان کم نمایی پیوسته ی ارزش دفتری خالص دارایی‌ها نسبت به ارزش بازار آن‌ ها نیز تعریف شده است.در مفاهیم نظری حسابداری، محافظه کاری به عنوان “واکنش محتاطانه در مقابل عدم اطمینان و به منظور حمایت از حقوق و ادعاهای صاحبان سهام و اعتباردهندگان شناخته می شود؛ به طوری که برای شناسایی اخبار خوب در صورت‌های مالی نسبت به اخبار بد سطح بالاتری از قابلیت رسیدگی تأییدپذیری را الزامی می‌کند.

واتز محافظه کاری را ساز ‌و کاری مؤثر در انعقاد قرارداد بین شرکت و اعتباردهندگان و سهام‌داران می‌داند که از آن ها در مقابل فرصت طلبی‌های مدیریت محافظت می‌کند. علاوه براین، محافظه کاری ممکن است پوشش مناسبی برای جلوگیری از مطرح شدن دعوای قضایی علیه شرکت شود که نه تنها ریسک طرح دعاوی را کاهش می‌دهد؛ بلکه موجب کم شدن هزینه های مرتبط می‌شود. با وجود فقدان تعریف جامع برای محافظه کاری، در ادبیات حسابداری دو ویژگی مهم بررسی شده است. نخست، تمایل به سریع کردن شناسایی زیان‌ها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو عنوان شده است. دوم، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که فلتهام و اولسون آن را مطرح کرده‌اند.(محمدی، ۱۳۹۰).

۲-۳-۱) اهمیت محافظه کاری

از نظر بیور[۷۶]۱ (۱۹۹۸) رفتار محافظه کارانه به گونه ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمد‌های بیشتر) و هزینه های بیشتر (نسبت به هزینه های کمتر) می شود و زیان­های تحمل نشده را شناسایی می‌کند، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون[۷۷]۲ (۱۹۹۵) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد (شروف و همکاران، ۲۰۰۴) [۷۸]۳.

نمونه ­هایی از رویه‌های حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگام­تر اخبار بد می­شوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیان­های کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای دارایی‌های بلند مدت و حسابداری زیان‌های احتمالی در مقابل سود های احتمالی. با تأکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می شود رویه‌های حسابداری ترجیح می‌دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیار‌های تأیید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می دانند (همان منبع)

سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریان‌های نقدی جاری و آتی مورد انتظار شرکت ارائه می‌کند مربوط به قیمت سهام است و از این رو، بر ارزش بازار شرکت تاثیرگذار می‌باشد ( واتز و زیمرمن،۱۹۸۶). از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده، نظریه بازارهای کارا نشان می‌دهند که به طور سیستماتیک، روش‌های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری»[۷۹]۶موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی شوند ( همان منبع،ص۵)۷. از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا ۱۹۹۲ و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره ۲)، سرمایه گذاران باید درجه ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریان‌های نقدی آتی به کار گیرند (اسکات،۲۰۰۳)[۸۰]۸.

۲-۳-۲) جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری

هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۸۱]۲ که در سال ۱۹۸۰ شروع به فعالیت خود نمود، محافظه کاری را این گونه تعریف می‌کند:محافظه کاری یک واکنش محتاطانه نسبت به شرایط ابهام[۸۲]۳ است و سعی دارد ابهام و ریسک‌های ذاتی موجود در موقعیت‌های تجاری، به اندازه کافی مورد توجه واقع شوند و مراقبت لازم از آن‌ ها به عمل آید.

در استانداردهای حسابداری فعلی، رویکرد ترازنامه ای(نگهداشت سرمایه ثابت ) جایگزین رویکرد سود و زیانی شده است که برای سال‌های زیادی در حسابداری رایج و مورد تأیید نظریه پردازان بود. در رویکرد ترازنامه ای داراییها و بدهیها به صورت اختصاصی تعریف، شناسایی و اندازه گیری می‌گردد. اگر این امر به درستی انجام گردد درآمدها به عنوان افزایش در داراییها (کاهش در بدهیها ) و هزینه ها به عنوان کاهش در داراییها (یا افزایش در بدهی‌ها) اندازه گیری می‌شود. در صورت دسترسی به ارزش منصفانه می توان از آن برای اندازه گیری، بدون اینکه اصول رایج حسابداری مثل تطابق و اصل بهای تمام شده به کار رود، استفاده نمود. رویکرد ترازنامه ای با گرایش به سمت ارزش منصفانه،برای مفهوم محافظه کاری فضای کوچکی باقی می‌گذارد، به هر حال گرچه مبانی نظری استانداردهای حسابداری مبتنی بر چشم اندازهای تئوریکی است که در نگاه اول فضای کمی برای محافظه کاری یا اصول حسابداری رایج باقی گذاشته است،اما این مبانی کاملا عاری از این عوامل نیستند،برای مثال مفهوم تطابق درآمد و هزینه همچنان می‌بایست به اجرا در آید اما:

“اعمال مفهوم تطابق درآمد وهزینه تحت این چارچوب نظری اجازه شناسایی اقلامی رادر ترازنامه که با تعریف داراییها یا بدهیها مطابقت ندارد مجاز نمی شمرد ” (بند ۳۴_۴ مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ).

۲-۳-۳) کاربرد‌های محافظه کاری در بازار سرمایه و صورت‌های مالی

به سادگی مشخص است، اگر محافظه کاری مفهومی است که در عمل از آن بسیار استفاده می شود هر چند که در تئوری دستوری توجهی به آن نشده است با توجه به تقاضای گسترده استفاده کنندگان می‌بایست به ‌عنوان بخشی از تئوری توصیفی مورد توجه قرارگیرد.مفهوم محافظه کاری در حوزه تحقیقات توصیفی حسابداری مزایای زیادی خصوصاً از زمان جلسه ویژه انجمن حسابداران آمریکا[۸۳]۴ از خود نشان داده است(هلمن،۲۰۰۷)[۸۴]۵.

پنمن و ژانگ[۸۵]۱ (۲۰۰۲) می نویسند:

“به وسیله حسابداری محافظه کارانه در واقع روش حسابداری و برآوردی انتخاب می شود که ارزش دفتری خالص داراییها را نسبتا پایین نگاه دارد”.

به هر حال، سود تحت تاثیر عملکرد محافظه کارانه قرار می‌گیرد،اما تاثیر بر روی سودها بسیار به شرایط بستگی دارد. پیتون و لیتلتون[۸۶]۲ (۱۹۴۰) تاثیر محافظه کاری بر روی سود در زمان به کار بردن قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار را اینگونه بیان می‌کنند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...