فایل های مقالات و پروژه ها – ۱ – دستکاری و عوام فریبی محرومیت از مشارکت – 2 |
-
- استفاده از جاذبه های مشارکت برای کسب مشروعیت سیاسی – اجتماعی
شیوه مشارکت فزاینده: در این شیوه دولت در برخورد با مشارکت به شکلی دوگانه عمل میکند. به این ترتیب که در موضع گیری های رسمی از آن حمایت میکند، اما عملا در مسیر تحقق پیشنهادهای مشارکتی اقدام مؤثری انجام نمی شود.
شیوه مشارکت واقعی: در این شیوه دولت، به طور کامل از مشارکت اجتماعی حمایت میکند و از طریق ایجاد ساز و کارها برای ورود مؤثر اجتماعات محلی در تمامی زمینه ها تلاش میکند. در این شیوه دولت متعهد به فعالیت های مشارکتی از طریق آموزش و تقویت اجتماعات محلی و …. و هماهنگی در تصمیمات مرکزی و محله ای است (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰).
- نظریه مشارکتی شری ارنشتاین
در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی، نقش مشارکت شهروندان در جوامع بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. شری مشارکت شهروندی را با تدبیر قدرت شهروندی به کار گرفت و در توضیح آن از نردبان مشارکت استفاده کرد.
جدول۲- ۱ نردبان مشارکت، منبع: (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰)
۸ – اختیار شهروندان قدرت شهروندان
۷ – قدرت تفویض شده قدرت شهروندان
۶ – شراکت قدرت شهروندان
۵ – تسکین بخشیدن مشارکت جزئی
۴ – مشاوره مشارکت جزئی
۳ – اطلاع رسانی مشارکت جزئی
۲ – درمان محرومیت از مشارکت
۱ – دستکاری و عوام فریبی محرومیت از مشارکت
در پایین ترین سطح نردبان شری هیچ قدرتی برای شهروندان وجود ندارد به عبارت دیگر، عدم مشارکت در دو رده خود را نشان میدهد، که وی آن ها را دست کاری و درمان می نامد. به نظر او دست کاری به این معنا است که بعضی سازمان های دولتی، شکل های ساخته گی از مشارکت را تدارک دیده اند که هدف واقعی آن ها آموزش شهروندان برای قبول کارهایی است که از قبل تکلیفش روشن شده است. پس از آن پله درمان است که این نوع عدم مشارکت و غیر صادقانه است. در پله اطلاع رسانی و مشاوره مرحله آگاه کردن شهروندان از حقایق موجود در مورد برنامه های حکومت و حقوق و مسئولیت های آنان و راهکار موجود میباشد. اطلاع رسانی، مشاوره و کسب نظر شهروندان، در صورتی که واقعی و جریان اطلاعات، یک وسوسه نباشد، میتواند مفید باشد (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰).
نظریه مشارکتی اسکات دیوید سون
سون گردونه ی مشارکت خود را برای بحث مشارکت شهروندی طراحی کرد. این گردونه سطوح مختلفی از مشارکت را بدون اینکه ترجیهی برای هریک قائل شود، ارائه میکند. در این مدل ، تصمیم گیری در تعاملی مستمر بین دولت و شهروندان صورت میگیرد. هرچند که دیوید سون برای سطوحی که مشارکت بیان میکند، تقدم و تاخر خاصی قائل نیست و اساسا به همین دلیل از استعاره گردونه به جای نردبان استفاده میکند، اما به هر حال سطوح چارگانه ای برای مشارکت در نظر دارد که عبارتند از:
-
- اطلاع رسانی
-
- مشاوره
-
- مشارکت
- توانمند سازی
نظریه مشارکتی دیوید دریسکل
وی معتقد است مشارکت بر سه اعتقاد ذیل مبتنی است:
-
- توسعه، در وهله اول و پیش از همه باید به نفع ساکنان محلی باشد.
-
- مردمی که در محدوده مورد برنامه ریزی زندگی میکنند، دقیق ترین اطلاعات را در باره آن محدوده دارند.
- مردمی که بیشترین تاثیرات را از تصمیمات میپذیرند، سهم بیشتری برای مشارکت در تصمیم گیری دارند.
از نظر دیوید اشکال مختلفی از مشارکت وجود دارد که در دو دسته کلی تر مشارکت و عدم مشارکت جای می گیرند.
اشکال عدم مشارکت
-
- دست کاری و تقلب: وقتی اتفاق می افتد که از نیروی کار و منابع مردم محلی، برای رسیدن به اهداف طرح استفاده می شود، بدون اینکه قدرت تصمیم گیری مؤثر به آنان اعتا شود.
-
- تزئین: وقتی است که از افراد خواسته می شود کاری را انجام دهند بدون آنکه هدف آن را بدانند.
- مساوات طلبی نمایشی: وقتی افراد ظاهراً در کارها مشارکت داده شده اند ولی در واقع اختیاری در باره موضوع و روند کارها ندارند.
اشکال مشارکت
-
- مشاوره: وقتی است که مسئولین یا برنامه ریزان نظرات مردم را جویا میشوند و به نظرات آن ها به طور جدی در تصمیم گیری ها توجه می شود
-
- بسیج اجتماعی: وقتی است که از مردم خواسته شود در برنامه ای از قبل تدارک دیده شده ، شرکت کنند. دو مرحله قبلی میتوانند به تناسب در حوزه مشارکت و یا عدم مشارکت قرار بگیرند.
-
- مسئولیت پذیری مردم: وقتی است که شهروندان فعالیتی را آغاز میکنند و خود تصمیمات را اتخاذ کرده و نهایتاً محصول نهایی کار را تعیین میکنند
- سهیم شدن در تصمیمات: وقتی است که همه اعضای جامعه، بدون در نظر گرفتن سن و سوابقشان فرصت مییابند تا در روند امور شرکت کنند و سهم برابری برای تاثیر گذاری بر تصمیمات داشته باشند. مهم این نیست که طرح توسط دولت و یا مردم آغاز شده، بلکه مهم این است متصدیان طرح، اهمیت جلب و مشارکت مردم را درک کنند (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰).
نظریه میانجی گری
این نظریه به سفارش دفتر معاونت نخست وزیر بریتانیا انجام شده است و حاوی مباحث عمیق و در عین حال کاربردی در زمینه برنامه ریزی مشارکتی است و در این رابطه، راهبرد میانجی گری را برای به حداکثر رساندن مشارکت پیشنهاد میکند. در این نظریه به مفاهیم مشارکت عمومی و مشاوره عمومی تأکید شده است. در نهایت، حرکت از مشارکت عمومی در برنامه ریزی که توسط شورا هدایت می شود و به طور عمده مبتنی بر اطلاع رسانی در باره برنامه های شورا است، به سوی برنامه ریزی مشارکتی که مبتنی بر اصول اساسی میانجی گری است، یک ضرورت محسوب میگردد (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰).
جدول۲- ۲ حرکت از مشارکت عمومی به سوی برنامه ریزی مشارکتی، منبع: (رفیعیان و همکاران، ۱۳۹۰)
مدل های مدیریت شهری
هرچند مشخصات و ساختار نهاد های قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد، وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظام های اجتماعی و سیاسی گوناگون ) تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه های عمرانی و غیره نمی شود و جهت دهی فعالیت های شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار[۳۱] از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می رود (سعیدنیا، ۱۳۸۳).
چگونگی اداره شهر ها شامل طیف وسیعی از عوامل و موضوعات مختلف و نحوه ارتباط میان آن ها می شود. عواملی مانند نظام حکومتی، قدرت شورا و شهردار، نحوه انتخاب شهردار توسط شورا از میان اعضای آن یا خارج از شورا، روش انتخاب شورا و شهردار، نحوه برقراری تعادل در رابطه شورا و شهردار، مسئولیت پذیری مدیر شهر و بی طرفی سیاسی و سایر عوامل، تعیین کننده ساختار و مدل مدیریت شهری در کشور های مختلف است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:37:00 ب.ظ ]
|