در قانون روم یکی از عوامل ایجاد بردگی ارتکاب جرم سرقت بوده، بدین معنی که هرگاه سارقی دستگیر می‌شد او را مانند غلامان و بردگان به نفع مالباخته به فروش رسانده و بهای آن را به وی می‌دادند.[۲۷]

در چین دزدان بی رحم را قطعه قطعه می‌کردند ولی سایر دزدان را با این نوع شکنجه مجازات نمی‌کردند. در روسیه که کیفر دزد و قاتل یکسان بود، دزدها همیشه مرتکب قتل می‌شدند تا سرقت آن ها افشا نشود.[۲۸]

در فرانسه ، فرانسوای اول در سال ۱۵۳۴ در فرمان خود برای جلوگیری از سرقت (شکنجه چرخ) را برای مجازات سارقین برقرار کرد، این مجازات عبارت از آن بود که دست و پای سارق را شکسته و روی چرخ می‌انداختند تا جان بسپارد.[۲۹]

درآئین یهود جرم سرقت ممنوع و نامشروع بوده و سارق محکوم به ‌استرداد چهار تا پنج برابر مال مسروقه به مال باخته بوده است. مثلاً اگر کسی گاو و یا گوسفند دیگری را سرقت می‌کرد و آن را می‌کشت یا می‌فروخت مجبور بود به جای آن پنج گاو و یا گوسفند به مالک آن بدهد، بعدها این میزان تا مقدار یک پنجم بیش از مال مسروق تنزل پیدا کرد.[۳۰]

در دوران جاهلیت و تا قبل از اسلام دست سارقین را قطع می‌کردند.[۳۱] در نظام جزائی اسلام کیفر جرم سرقت بنا بر ادله احکام و موازین قرآنی (حد قطع) است که اجرای بنا بر احادیث و روایات وارده منوط به متوقف به تحقق شرایط خاصی راجع به اهلیت سارق، میزان ارزش مال مسروق، طرق اثبات و شرایط معافیت از مجازات (نقش توبه سارق) و همچنین کیفیت اجرای مجازات حد قطع است.

به منظور آشنائی با آن در اینجا کافی است که به بعضی از آیات مربوط و ترجمه آن استشهاد کنیم و توضیح سایر شرایط و نظریات صاحب نظران اسلامی را درباره شرایط مربوط به سارق و مال مسروق و معنی سرقت و غیره را در مباحث بعدی اگر ضرورت داشت توضیح خواهیم داد.

قرآن کریم در آیه ۳۸ سوره مائده مجازات سرقت را چنین مقرر فرموده است:

والسارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالاً من الله و الله عزیز حکیم:

دستهای مرد و زن دزد را قطع کنید که مجازات مذکور کیفر اعمال آنان است و مجازاتی است که از جانب خداوند متعال تعیین شده و خداوند توانای بی‌همتاست و همه شئون را از روی حکمت انجام می‌دهد» و ‌در مورد نقش توبه و معافیت سارق از مجازات به جهت ندامت و پشیمانی و اثبات توبه، قرآن کریم در آیه ۳۹ سوره مائده حکم را چنین مقرر داشته است:

«فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم »

«اگر سارق پس از ارتکاب سرقت توبه کند و عمل شایسته انجام دهد، خداوند توبه‌اش را می‌پذیرد زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است»

به طور کلی در بررسی سوابق تاریخی و قضائی سرقت در کشورهای ‌اروپایی‌ تا قبل از انقلاب کبیر فرانسه برابر آنچه که در بایگانی شاتله موجود و امروز در دسترس می‌باشد، مجازات جرم سرقت تا قبل از انقلاب در فرانسه اعلام به وسیله دار زدن بوده است، به علاوه سارقین را پس از دارزدن بر روی زمین انداخته و در معابر عمومی می‌گرداندند و زنانی که مرتکب جرم سرقت شده بودند آن ها را زنده به گور می‌کردند و این وضع تا اوایل قرن نوزدهم کم و بیش ادامه داشته است.[۳۲]

ولی از اواسط قرن نوزدهم از این شدت عمل و مجازات‌ها کاسته شده تا آنجا که مسئله شکستن حرز به وسیله سارق یکی از جهات تشدید مجازات محسوب می‌شد، پس از انقلاب کبیر فرانسه در این کشور با تصویب قانون جزای انقلابی بعد از انقلاب و پیروی از نظریات طرفداران مکتب کلاسیک و لغو مجازات اعدام و تغییرات بعدی در قانون جزای این کشور تحت تأثیر نظرات طرفداران مکتب نئوکلاسیک حاصله در طبقه‌بندی جرائم، جرم سرقت نیز سه ‌سرقت‌های جنائی و جنه تقسیم شد و برحسب مورد مجازات‌های سالب آزادی (حبس) و ‌در مورد راهزنی مجازات طرد کننده (اعدام) در قوانین سایر کشورهای ‌اروپایی‌ پیش‌بینی شده بود.[۳۳]

عدالتی و کیفردهی حقوق از دست رفته فرد و جامعه و نیز برقراری عدالت و تعادل و نظم و امنیت فرد و جامعه را تأمین کنند.

در ایران باستان و در تمدن پارتیان نیز مجازات سرقت بسیار سخت بوده است.

مالکوم کالج نویسنده تاریخ پارتیان می‌نویسد:

«قوانین پارتی برای ما رازگونه است، گویا پادشاه و فرمانروا خود سرچشمه قانون‌گذاری بوده است. به طور کلی آنچه که از تاریخ ایران باستان و وضعیت بزهکاران در عهد پارتیان می‌توان گفت آن است که کیفر بزهکاران بسیار سخت و با خشونت و ‌بی‌رحمی انجام می‌‌گرفته است و این روند حتی در دوران ساسانیان نیز که مبانی حقوقی عهد ساسانیان مأخذ از کتاب اوستا و تفاسیر آن است مجازات‌ها بسیار بی‌رحمانه و غیرانسانی بوده است، دزدی و راهزنی و هتک ناموس نیز جزای بدنی سخت و یا مجازات مرگ را داشته است از جمله قوانینی بسیار ناهنجار یکی این بود که جنایت یک فرد مستلزم هلاک همه خویشان و خانواده او می‌شد».

بحث از سرقت در اولین قانون نوشته شده به دست بشر یعنی در قوانین حمورابی که ۱۷ قرن قبل از میلاد مسیح نوشته شده است آمده است ، یکی از قدیمترین قوانینی که به دست بشر تدوین شده است به احتمال قوی مجمع القوانین حمورابی (به معنای عموی بزرگ) ششمین پادشاه بزرگ بابل است، که تاریخ تدوین آن به درستی و تحقیق معلوم نیست و مسلماًً مدت‌ها پیش از احکام موسی و قدیمی‌ترین مجموعه کتب مقدس هندوان معروف به مانو و شاید بین دو یا سه هزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است . به روایتی تاریخ زندگی او حدود ۱۹۱۳ تا ۱۹۵۵ قبل از میلاد بوده است.

مجموعه حمورابی را نمی‌توان عالی‌ترین مرحله تکامل حقوقی بابل دانست زیرا از تاریخ قوانین مذبور تا روز سرنگون شدن بابل به دست ایران بیش از ۱۹۰۰ سال گذشت و در این فاصله پیشرفت‌های بیشتری نصیب بابلیان گردید، ولی کامل‌ترین اثری است که از حقوق بابل به جا مانده است.

متن قانون نوشته شده مرکب از ۳۶۰۰ سطر و ۲۸۲ ماده است که با حروف میخی بر سنگ بزرگ سیاه ستون مانند منقش است، بالای سنگ پیکر دیده می‌شود که در برابر مجسمه خدای خورشید و عدل با خضوع ایستاده و مجموعه قوانین را از دست او دریافت می‌کند این خطوط به وسیله پروفسور شیل عضو هیئت اکتشافی و استاد آشور شناسی مدرسه عالی مطالعات باستان شناسی قرائت و ترجمه شد.

در قانون حمورابی از سرقت تعریفی نشده، امری که انتظار آن را هم نمی‌توان داشت مفهومی که از قوانین سرقت در قوانین رومی و شریعت اسلام و حقوق امروزی وجود دارد در آن زمان ملحوظ نبوده است و از جرائمی به عنوان سرقت نام برده شده که امروزه موجود است . شگفتی ما را فراهم می‌سازد. به عنوان مثال در کنار سرقت طلا و نقره و یا وسایل تولید از قبیل گاو و یا بذر و یا محصول که جرم محسوب می‌شده و قابل مجازات تشخیص داده می‌شده، عدم رعایت برخی از تشریفات خاصی از قبیل عدم تنظیم سند، یا اخذ شاهد در حین انجام معامله با توجه به تشریفاتی بدون انجام معاملات در آن زمان سبب اعمال مجازات به معاملی که از او به «سارق» تعبیر شده، می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...