نظام محیطی

(عوامل تنیدگی زای زندگی ، منابع اجتماعی)

بهداشت و سلامت

بحران های زندگی و نقاط عطف(عوامل مرتبط با رویدادها)

ارزیابی شناختی و

پاسخ مقابله‌ای

نظام شخصی

(عوامل شخصی و جمعیت شناختی)

شکل ۲- ۱ چهارچوب مفهومی مقابله اقتباس از زیدنر واندلر[۷۲] (۱۹۹۶،ص ۲۷ به نقل از مهدی پور،۱۳۸۳)

الگوی مطرح شده در نمودار فوق مبین آن است که در فرایند مقابله ابتدا باید دو نظام محیطی یعنی استرس‌زاهای موجود زندگی و منابع اجتماعی موجود مرتبط با آن و نظام شخصی یعنی عوامل شخصی مانند اعتماد به نفس و تحول من و غیره را در نظر گرفت. سپس باید دانست که بحران ها و نقاط عطف آن ها با رویدادهای زندگی از عوامل محیطی و شخصیتی تأثیر پذیرفته و ارزیابی شناختی و پاسخ‌های مقابله‌ای شخص ، سلامت و بهداشت روانی را به طور مقابل تحت تأثیر قرار می‌دهد. به عبارتی فرایند مقابله و ارزیابی با لحاظ کردن نظام محیطی و شخصیتی تأثیرپذیر از منابع مقابله شخصی ، انسان ها را در مهار بحران‌ها یاری می‌کند که این خود منجر به تأمین بهداشت و سلامت روانی شده و متقابلاً این باعث تغییر در منابع محیطی و شخصی می‌شود (زیدنر و اندلر۱۹۹۶).

فرایند فوق به ما می‌گوید که مفاهیم ارزیابی شناختی و فرآیندهای مقابله به نقش فعال و انتخاب گر انسان تأکید دارد. به طوری که انسان را موجودی مختار فرض کرده که می‌تواند با ارزیابی پیامدهای مسأله ، از پیش دست به انتخاب بزند. ارزیابی و فرآیندهای مقابله ، استرس‌زاهای محیطی محاط بر شخص و واکنش های ارائه شده نسبت به آن ها و نقش استرس‌زاها را در تغییر مدت سازش یافتگی تحت تأثیر قرار می‌دهد. با توجه ‌به این موارد ، الگوی مورد نظر انسان ها را عوامل فعالی می‌داند که می‌توانند از عوامل استرس‌زا تأثیر بپذیرند و به پیامدهای آن به شکل‌های مختلفی جهت بدهند (موس و اسکافر ، ۱۹۹۳).

منابع مقابله

انسان در جهت کنارآیی با مشکلات و بحران های روزمره خود از شیوه ‌ها و روش هایی استفاده می‌کند. افراد در به کارگیری سبک‌های مختلف مقابله و غلبه بر استرس و استرس‌زاها منابع مختلفی را در دسترس خود دارند که این منابع به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک دسته آن منابعی است که به محیط فرد مربوط می‌شوند و ما می‌توانیم اصطلاحات آن ها را منابع محیطی بنامیم مانند حمایت اجتماعی ، محیط خانواده و محیط کار و دسته دیگر منابعی است که به خود فرد و ویژگی‌های درون فردی مربوط می‌شوند. مانند تحول من ، خودکارآمدی ، خوش بینی ، احساس یکپارچگی و توانایی حل مسئله که این دسته را نیز اصطلاحاً منابع شخصی می‌نامیم. در این قسمت پیرامون آن دسته ازمنابع محیطی و شخصی که با عملکرد خانواده ارتباط بیشتری دارد توضیحاتی ارائه می‌شود.

منابع محیطی

یکی از منابع محیطی مهم که انسان را با توجه به مدنی الطبع بودنش در مقابله با بحران یاری می‌کند ، حمایت اجتماعی می‌باشد. شبکه اجتماعی ما مردمی ‌را در بر می‌گیرد که می‌توانیم به آن ها تکیه کنیم. مردمی‌که به ما اجازه می‌دهند که بدانیم آن ها نگران ارزش ها هستند و ما را دوست دارند. بر همین اساس هر کسی که متعلق به شبکه اجتماعی است ، حمایت اجتماعی را تجربه می‌کند. شواهد مبتنی بر اینکه طرق غیر انطباقی تفکر و رفتار به طور نا متناسبی در میان افراد با حمایت های اجتماعی کم روی می‌دهد در حال افزایش است. میزان کفایت اجتماعی موجود شخص ، هم در آسیب پذیری و هم در مقابله وی نقش دارد. آسیب پذیری جسمی ‌و روانشناختی به موازات کاهش حمایت اجتماعی افزایش می‌یابد. ‌به این معنی که حمایت اجتماعی به عنوان سپری در مقابل آشفتگی‌ های زندگی در دنیای پیچیده عمل می‌کند. حمایت اجتماعی به ما امنیت و اعتماد به خود می‌دهد تا رویکردهای دیگر را بسنجیم و مهارت های مقابله‌ای اضافی را کسب نماییم (ساراسون و ساراسون[۷۳]، ۱۹۸۷، ترجمه نجاریان و همکاران ، ۱۳۷۷).

۱- نقش خانواده در مقابله به عنوان یکی از منابع محیطی

یکی دیگر از منابع محیطی خانواده می‌باشد. کاپلان و سادوک (۱۳۷۳) خانواده را یک نظام مهم حمایتی در نظر گرفته می‌گوید : این نهاد از افراد خود به طرق گوناگون حمایت می‌کند که از آن جمله می‌توان به مواردی مانند جمع‌ آوری اطلاعات از دنیای بیرون و توزیع آن در میان افراد خانواده ، راهنمایی اعضا ، تأمین منبع ایدئولوژی ، راهنمایی اعضا و کمک به حل مسائل آنان ، اعطای کمک و ارائه خدمات ، تأمین محل استراحت و کسب نیروی تازه و تأمین نهادی به عنوان مرجع و کنترل اشاره کرد. زندگی خانوادگی می‌تواند به شخص در جریان دشواری هایش کمک نموده ساختاری فراهم سازد تا او در زمینه‌های مهم و تعیین کننده اخلاقی ، شغلی و سایر موارد تصمیم گیری کند. این کمک در تصمیم گیری تا حد زیادی مشکلات فرد را حل نموده به عبارتی می‌توان گفت که فرد را در مقابله با بحران های روزمره یاری می‌کند و به همین علت مسایل و مشکلات به کمک خانواده به طرز عملی تری حل و فصل می‌شوند و در این زمینه خانواده به شکل راهنما و میانجی عمل می‌کند. خانواده مرکزی انباشته از نقطه نظرات و مهارت ها و دانش‌هایی است که می‌توانند به هر یک از اعضای نیازمند خود کمک کند. از طرفی با تأثیری که در پرورش ویژگی‌های شخصی و مختصات روانی فرد دارد منبع مهمی ‌جهت مقابله با فشار روانی به حساب می‌آید (کوپر[۷۴]ترجمه قرچه داغی ۱۳۷۳).

با توجه به موارد فوق چنین استنباط می‌شود که اگر در محیط‌های خانوادگی ارتباط میان اعضا و ساخت داخل خانواده ها بر اساس نزدیکی ، صمیمیت و تفاهم بین افراد استوار باشد ، همه اعضا نسبتاً علیه فشارهای زندگی مقاوم و مصون می‌شوند. چرا که هر فرد شیوه ‌هایی را در خانواده می‌آموزد که به وسیله آن ها این قدرت را می‌یابد تا با موقعیت‌های ناکام کننده یا تعارض زا یا دارای فشار روانی به گونه‌ای مناسب روبرو شود. در کنار دو عامل محیطی فوق محیط کار نیز با توجه به اینکه بخشی از نیازهای روانی انسان از جمله ارتباط مناسب با دیگران ، نیاز به پیشرفت و ترقی ، نیاز به تعلق و مواردی از این قبیل را ارضا می‌کند و همچنین اثر بخشی آن در پرورش ابعاد روان شناختی انسان مثل شکل گیری خود پنداره مثبت ، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا فرد بتواند به نحو مناسب تری با مسائل برخورد داشته ، اثر منفی فشار روانی ناشی از آن ها را خنثی نماید. به عبارتی مشارکت در کار از شدت استرس افراد می‌کاهد و با تأمین نیازهای مختلف فرد را در جهت مقابله مناسب تر با معضلات و مشکلات زندگی صنعتی یاری می‌رساند (کوپر، ترجمه قرچه داغی،۱۳۷۳).

۲- منابع شخصی

منابع شخصی مقابله مجموعه پیچیده‌ای از عوامل شناختی ، شخصیتی و بازخوردی است که مهیا کننده بخشی از زمینه روانی فرد برای مقابله می‌باشد. این منابع عبارتند از : ویژگی های زمینه‌ای نسبتاً پایدار که انتخاب فرآیندهای ارزیابی و مقابله را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند. مواردی مانند تحول من ، کارآمدی خود ، خوش بینی ، احساس یکپارچگی ، سبک های شناختی از جمله مهمترین منابع شخصی به شمار می‌روند که به اختصار توضیح داده می‌شوند (موس و اسکافر، ۱۹۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...