دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۲-۱-۷٫ انواع خشونت در خانواده طبق مشخصات قربانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
از جمله مواردی که منجر به خشونت خانوادگی می شود، الگوهای تصمیم گیری است. گلس و استراوس(۱۹۸۸)، طی پژوهشی نشان دادند در خانواده های دموکراتیک که تصمیم گیری به صورت مشترک انجام میگیرد، میزان خشونت کم است و در خانواده هایی که تمام تصمیمات توسط یکی از زوج ها صورت میگیرد بیشترین میزان خشونت وجود دارد(اعزازی،۱۳۸۰).
انزوای اجتماعی از جمله عواملی است که با خشونت زناشویی ارتباط دارد. فیگن و براون[۲۸](۱۹۹۴)، اظهار می دارند هر چه خانواده از نظر اجتماعی منزوی باشد خطر این که زن مورد خشونت قرار بگیرد بیشتر است. عده ای از محققان و پژوهشگران معتقدند که باید علت رفتارهای خشونت آمیز را در ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد مرتکب جست و جو کرد. پژهشگران زیادی بر این عقیده هستند که خصوصیات شخصیتی مانند اعتماد به نفس پایین، حسادت بالا، وابستگی هیجانی و افسردگی، ملاک های پیشبینی کننده خشونت بر علیه زنان میباشد، هم چنین مطالعات نشان داده مردهایی که خشونت علیه زنان را اعمال میکنند از نظر شخصیتی پرخاشگری بالاتری دارند و در پاسخ به صحنه هایی که زن ها قدرت کلامی را اعمال میکنند یا می خواهند مرد را ترک کنند، خشم آن ها بیشتر از مردهای غیر ضارب برانگیخته می شود. مردان مرتکب خشونت عموما تجارب دردناک دوران کودکی، اعتیاد، الکلیسم و مشکلات دیگر را تجربه کردهاند و استراتژی آن ها در برابر این عوامل استرس زا، استراتژی مقابله ای غیر مؤثر است(زهروی،۱۳۸۹).
دچنر[۲۹](۱۹۹۴)، اظهار میدارد از جمله بیماری های روانی که با خشونت زناشویی ارتباط دارند عبارتند از: اختلالات شخصیت پرخاشگر/منفعل، اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، افسردگی، نوروزها، سایکوزها، پارانوئید، سادیسم و الکلیسم. مردانی که زنانشان را کتک میزنند، معمولا دارای ویژگی های حسادت و حس شدید مالکیت هستند، آنان توقع دارند از جزییات آن چه همسرانشان فکر میکنند و یا انجام میدهند، آگاه باشند. آنان روابط دوستانه و فامیلی همسر خود با مردان را به غلط به عشوه گری، طنازی، برای جلب توجه مردان و روابط ناسالم با آنان تعبیر میکنند(نوابی نژاد، ۱۳۸۸).
هامبرگر و هاستینگز[۳۰](۱۹۸۸)، با بهره گرفتن از تست های شخصیتی مرتکبین خشونت خانوادگی را در سه گروه قرار دادند:
گروه اول:
در این گروه افرادی با شخصیت مرزی قرار دارند، این افراد با ویژگی هایی از قبیل بی تفاوت نسبت به ارزش های اجتماعی، بدخلق، حساس و زودرنج، مضطرب، افسرده و نیز مسایل مربوط به مصرف الکل توصیف میشوند.
گروه دوم:
در این گروه افرادی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نارسیستیک قرار دارند؛ افراد این گروه خود محوری بالایی دارند، با سوء استفاده از دیگران سعی میکنند به خواسته های خود برسند، تمایل به بده بستان ندارند، احساس حق به جانب بودن میکنند. همواره تصور میکنند که خودشان صحیح عمل میکنند و دیگران در اشتباه هستند.
گروه سوم:
در این گروه افرادی با شخصیت وسواسی و وابسته قرار دارند. افرادی سخت و جدی که سعی میکنند در برابر دیگران چاپلوسانه رفتار کنند، در ضمن افراد این گروه فاقد اعتماد به نفس کافی هستند.
پرخاشگری و خشونت ممکن است در بسیاری از موقعیت های بالینی، از مسمومیت با الکل و سایر مواد و اختلالات شناختی گرفته تا کودک آزاری و اعمال ضد اجتماعی مزمن مشاهده می شود(مافی،۱۳۸۱).
۲-۲-۱-۷٫ انواع خشونت در خانواده طبق مشخصات قربانی
خشونت در خانواده میتواند طبق مشخصات قربانی تقسیم بندی شود که در زیر به انواع آن اشاره می شود:
۲-۲-۱-۷-۱٫ خشونت بین همسران:
متداول ترین نوع رفتارهای خشونت آمیز در خانواده بین زن و شوهر اتفاق می افتد که این نوع رفتارها ممکن است از طرف شوهر نسبت به زن یا برعکس به وقوع بپیوندد.
۲-۲-۱-۷-۱-۱٫ خشونت شوهر نسبت به زن:
در خشونت زناشویی اصولا خشونت از طرف شوهر نسبت به همسر به وقوع می پیوندد و این امر ریشه تاریخی بسیار طولانی دارد چنان چه جان استوارت میل فیلسوف انگلیسی در سال۱۸۶۹ نوشته است که از بدو شکل گیری جوامع انسانی، زنان در اسارت مردانی بوده اند(روی، ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۷). لیکن حمایت از زنان در برابر خشونت به عنوان یک معضل اجتماعی امری است که تنها در دهه های اخیر در غرب مطرح شده است. این موضوع(زن آزاری) همواره، در همه ی جوامع و در بین همه طبقات اجتماعی وجود داشته است و با افزایش آمار آن محققی به نام”واکر” با بررسی تأثیرات روان شناختی سوء رفتار با زنان اصطلاح “زن کتک خورده” را ابداع کرد و امروزه علایم روان شناختی آن تحت عنوان”سندرم زن کتک خورده” طبقه بندی میگردد(صادقی،۱۳۷۸). مطالعات به عمل آمده در ۳۵ کشور جهان حاکی از آن است که، یک چهارم یا حتی بیشتر زنان توسط شریک کنونی یا قبلی شان مورد سوء استفاده جسمی قرار گرفته اند(شیرافکن،۱۳۷۹). خانه های امن جمعیت عظیمی از زنان را در خود پناه میدهد و این مسایل نشان دهنده خشونت های سنگین خانوادگی است و معمولا خشونت های سبک در جایی انعکاس نمی یابد.
۲-۲-۱-۷-۱-۲٫ خشونت زن نسبت به شوهر:
خیلی از افراد وقتی درباره موضوع”شوهرآزاری” می شنوند اولین واکنش آن ها ناباوری است و در واقع به دیده تمسخر به آن می نگرند، سینجر[۳۱](۱۹۶۳)، عنوان میکند که در ۷۳درصد از تصویرها و توضیحات خشونت خانوادگی در بخش فکاهی روزنامه ها زنان به عنوان مرتکبین خشونت بودند. بنابرین می بینیم که مردآزاری از نظر تاریخی یا نادیده گرفته شده یا موضوعی برای تمسخر بوده است، در قرن۱۸ فرانسه یک زن شوهر آزار را، لباس مخصوص و عجیبی بر تن او می پوشاندند، او را بر الاغی سوار کرده و در اطراف شهر می گرداندند(استین متز و لوکا[۳۲]،۱۹۸۸).
با وجود این که تحقیات زیادی بیانگر این مطلب هستند که احتمال بروز خشونت اصولا از طرف مرد بر علیه زن صورت میگیرد ولی این موضوع را نباید از نظر دور داشت که احتمال بروز خشونت از طرف زن بر علیه مرد نیز همواره وجود داشته و نتایج تحقیقات این مسأله را آشکار ساخته اند. موری استراوس، یکی از بنیان گذاران بررسی خشونت، در بررسی های خود به این نتیجه رسید که در روابط میان زوجین، زنان نیز همانند مردان به رفتار خشونت آمیز متوسل میشوند(اعزازی،۱۳۸۰).
گزارش های دیگری در این زمینه حاکی از آن است که زنان در به راه انداختن خشونت تقریباً برابر با مردان هستند(۲۴ درصد در مورد زن ها و ۲۷ درصد در مورد مردها) و نیز با توجه به این که زنان، مردان را قوی تر و تنومندتر تصور ی کنند. برای جبران این مسأله اغلب برای ابراز خشونت از سلاح هایی مانند چاقو، قیچی، اسلحه، ظروف و … استفاده میکنند که میتوانند خطرساز و آسیب رسان باشند(اسنیکوسکی و شرون[۳۳]،۲۰۰۰).
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:16:00 ب.ظ ]
|