۲-۱۲-۴ ارزش انحلال

ارزش انحلال شرکت عبارت است از وجوه نقدی که شرکت بابت فروش دارایی هایش از کسر بدهی ها دریافت می‌کند و به حداقل ارزشی گویند که ارزش سهام از آن پایین‌تر نمی رود. ارزش انحلال در زمانی که شرکت در حال ورشکستگی باشد و یا مالکان و مسئولان یک شرکت در حال فعالیت نتوانند آن را بر اساس قدرت سودآوری به فروش برسانند، مورد توجه قرار می‌گیرد.

۲-۱۲-۵ ارزش با فرض تداوم فعالیت شرکت

ارزش با فرض تداوم فعالیت یعنی ارزش شرکت به عنوان یک واحد اقتصادی، که قرار است فعالیت آن ادامه یابد. از این دیدگاه ارزش شرکت بر اساس مقادیر مندرج در ترازنامه مشخص نمی گردد، بلکه توانایی شرکت از نظر حجم فروش و ایجاد سود مورد توجه قرار می‌گیرد.

۲-۱۲-۶ ارزش ذاتی

ارزش ذاتی یک قلم دارایی، عبارت است از مجموع ارزش فعلی جریان های نقدی حاصل از یک قلم دارایی، بر مبنای نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می‌باشد. این مفهوم در موقع سرمایه گذاری در اوراق بهادار یک شرکت مطرح گشته و سرمایه گذاران با هدف کسب حداکثر بازده، ارزش شرکت را ارزیابی می نمایند. معمولاً ارزش ذاتی را ارزش سرمایه گذاری نیز می‌نامند. ارزش ذاتی یک سهم، برآورد ارزش یک سهم با توجه به مجموعه کل اطلاعات موجود می‌باشد.

۲-۱۲-۷ ارزش منصفانه

در اساسنامه شرکت های خصوصی، به ویژه ‌در مورد پیش‌بینی تعیین قیمت منصفانه جهت انتقال سهام به وسیله حسابرس شرکت، اصطلاح ارزش منصفانه به کار می رود. در اساسنامه ها و قرارداد ها مفهوم ارزش بازار رایج تر است و بیشتر به کار می رود. اساس مفهوم ارزش منصفانه تمایل به رعایت عدالت ‌در مورد طرفین است.

۲-۱۳ نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام (BE/ME)

این نسبت یکی از نسبت های مورد استفاده در پیش‌بینی بسیاری از متغیر ها از جمله بازده سهام است که فاما و فرنچ در سال ۲۰۰۳ در تحقیق خود این نسبت را به عنوان یکی از عوامل برآورد کننده بازده مورد انتظار سهام در مدل تعادلی و سه عاملی خود بیان نمودند.

طبق مطالعات انجام شده نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، بیان‌گر رشد بالقوه‌ آتی شرکت است. وقتی انتظار بر این باشد که شرکتی در آینده رشد کند، ارزش دفتری به خاطر ماهیت حسابداری تعهدی، نمی‌تواند رشد بالقوه‌ شرکت را نشان دهد، اما ارزش بازار منبع قابل اتکایی برای استنباط رشد بالقوه‌ آتی شرکت به شمار می‌رود. ‌بنابرین‏ انتظار بر این است که ارزش دفتری، (و نه ارزش بازار) شرکت‌های دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار پایین، نسبت به ارزش دفتری شرکت‌های دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بالا، سریع‌تر رشد کند. با این حال اگر فرصت‌های رشد و توسعه‌ آتی شرکت که بازتاب نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار است، پیش‌تر مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گرفته باشد، در قیمت سهام اثر گذاشته و نمی‌تواند دلیلی روشن بر قدرت نسبت ارزش دفتری بر قیمت بازار در پیش‌بینی بازده مقطعی سهام باشد. ‌بنابرین‏ نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار نه تنها با فرصت‌های رشد و توسعه آتی شرکت بلکه با دیگر عوامل نظیر عدم کارایی بازار سرمایه یا عوامل ریسک خاص بازار، هم‌ بسته است و ریسک خاص بازار نیز با بازده آتی سهام همبستگی دارد؛ در حالی که عدم کارایی بازار فاقد این همبستگی است (عمارزاده، ۱۳۹۰).

۲-۱۴ نقدشوندگی

نقدشوندگی برای سالیان متمادی به عنوان یکی از مهمترین زمینه‌های ایجاد نوآوری مالی شناخته شده است. تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در زمینه عوامل تاثیرگذار بر بازده دارایی ها صورت گرفته است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که بازده های مورد انتظار سهام، هم به صورت مقطعی و هم در طول زمان با نقدشوندگی رابطه منفی دارند. آمیهیود نشان داد که قسمتی از بازده مازاد سهام، جبرانی برای عدم نقدشوندگی مورد انتظار بازار می‌باشد. تحقیقات آمیهیود و مندلسون[۳۳]، برنان [۳۴]و همکاران، داتار[۳۵] و همکاران، ژاکوبی[۳۶] و همکاران، آمیهیود و بن مارشال[۳۷] همگی حکایت از رابطه منفی میان نقدشوندگی و بازده مورد انتظار دارایی ها دارند. مطالعات نشان می‌دهند که نقدشوندگی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر تصمیمات سرمایه گذاران در انتخاب پرتفوی می‌باشد. ‌بنابرین‏ سرمایه گذاران عقلایی به صرف ریسک بالاتری برای نگهداری اوراق بهادار با نقدشوندگی پایین نیاز دارند و عملاً به هنگام تشکیل پرتفوی خود، میزان نقدشوندگی آن ها را مد نظر قرار می‌دهند. ولی با این وجود، توجه نسبتاً کمی به معیار نقدشوندگی در فرایند تشکیل پرتفوی شده است. لیوو[۳۸] نقدشوندگی را به صورت زیر تعریف نموده است:

« نقدشوندگی دارایی ها عبارت است از توانایی معامله سریع حجم بالایی از اوراق بهادار با هزینه پایین و تأثیر قیمتی کم.»

تأثیر قیمتی کم ‌به این معنی است که قیمت دارایی در فاصله میان سفارش تا خرید، تغییر چندانی نداشته باشد. نقدشوندگی، یک معیار چند بعدی است و معیار منحصری وجود ندارد که بتواند تمام ابعاد نقدشوندگی را پوشش دهد. تاکنون متغیرهای جایگزین بسیاری برای نقدشوندگی معرفی شده اند که از آن جمله می توان به ارزش معامله، تعداد معامله، حجم معامله، گردش معاملات سهام[۳۹]و تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش اشاره نمود.

سرمایه گذاران یا فروشندگان برای معامله در بازار متحمل هزینه هایی می‌شوند که به آن هزینه معاملات گفته می شود. این هزینه ها تحت تاثیر، میزان نقدشوندگی است. در این رابطه آمیهود و مندلسون[۴۰](۲۰۰۸) بیان داشتند که تمامی هزینه های مبادله سهام که توسط خریدار و فروشنده پرداخت می شود، جزء هزینه نقدشوندگی است که در نبود نقدشوندگی کامل رخ می‌دهد.

هزینه های معاملات که در نقدشوندگی پایین رخ می‌دهد را می توان در ۳ طبقه قرار داد: (بذرافشان، ۱۳۸۸)

الف- هزینه معاملات مستقیم(دلال)

هزینه معاملات مستقیم به عنوان بارزترین هزینه های فرایند معاملات ، مانند دستمزد کارگزاران (دلال)[۴۱]، حق الزحمه مبادله[۴۲] و مالیات[۴۳] انجام معامله می‌باشد. همچنین باید بیان داشت که خریداران سهام مجموع چنین هزینه هایی که برای فروش و نگهداری اوراق بهادار علاوه بر هزینه خرید متحمل خواهند شد را به عنوان هزینه معاملات مستقیم در نظر می گیرند (رز و همکاران[۴۴]، ۲۰۰۸)، (آمیهود و مندلسون[۴۵]، ۲۰۰۸).

ب- هزینه اثر قیمتی[۴۶]

اثر قیمتی بیانگر امتیاز قیمتی در فرایند انجام معامله می‌باشد، یعنی میزان صرفی که هنگام خرید یا میزان تخفیفی که در هنگام فروش به دلیل شرایط معامله متحمل می‌شویم را هزینه اثر قیمتی می نامیم(همان منبع ،۳۲). این امتیاز قیمتی در سه صورت به وجود می‌آید که در زیر به تشریح آن می پردازیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...