دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – تمرکزبر سطح نا آشکاری – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
-مدیریت دانش، راهبردها و فرآیندهایی هستند که قادرند تولید و جریان دانش را به منظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارات سازمان، مشتریان و کاربران در کل سازمان به وجود آورند. مدیریت دانش، فرایند گسترده ای است که امرشناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات وتجربیات داخلی سازمان را مورد توجه قرار میدهد.(البرزی،۱۳۸۴)
-مدیریت دانش عبارت از تلفیقی از کسب و ذخیرهسازی دانش آشکار، همراه با مدیریت سرمایه های فکری است دالکر با بررسی بیش از صد تعریف منتشر شده دربارۀ مدیریت دانش درسه دیدگاه آن ها را خلاصه کردهاست(دالکر،۲۰۰۵،ص۴):
-
-
- دیدگاه کسب کار: از دیدگاه بار کلی و مورای[۴۰] مدیریت دانش فعالیتی تجاری است که دو جنبه اصلی دارد. توجه به عنصرِ دانش فعالیت های کسب و کار، به عنوان جزء آشکار کسب و کار که در استراتژی، خط مشی، و رویه در همۀ سطوح منعکس می شود، و همچنین ایجاد رابطۀ مستقیم بین سرمایه های فکری و نتایج مثبت کسب و کار. از همین دیدگاه، گری[۴۱]مدیریت دانش را یک رویکرد تلفیقی و همکارانه برای خلق، کسب، سازماندهی، دسترسی و استفاده از سرمایه های فکری سازمان تعریف کردهاست.
-
-
- دیدگاه علم شناختی یاعلم دانش: از نظر ویگ[۴۲] در این دیدگاه دانش- بینشها، ادراکات، و دانش فنی کاربردی- منبعی اساسی است که به ما امکان میدهد به طور هوشمندانه عمل کنیم. در طول زمان، دانشِ مهم به اشکال دیگر-مثل کتب، فناوری، رویه ها، و سنن در درون همه سازمانها و به طور کلی در جامعه تبدیل می شود. این تغییر شکلها به انباشت تجربه منجر و وقتی به طور مناسب استفاده شود، به افزایش اثربخشی منتج می شود. دانش یکی از عوامل اصلی است که رفتار هوشمندانه شخصی، و اجتماعی را ممکن میسازد.
- دیدگاه فرایند/فناوری: از نظر اینفورمشن ویک، در این دیدگاه مدیریت دانش مفهومی است که بر اساس آن اطلاعات به دانش قابل کاربرد تبدیل و با تلاش اندک قابل استفاده برای افراد می شود که می توانند آن را به کار برند.
-تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد می شود، چرا که این تعریف اهداف را تشریح و مدیریت دانش را در جایگاه سازمانی مناسب قرار میدهد :”مدیریت دانش هر گونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعه پذیری و کاربرد آن است” مدیریت دانش به فرایند شناسایی، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و دسته بندی اطلاعات ضروری برای کسب و کار شرکت اشاره دارد، به گونه ای که عملکرد کارکنان و مزیت رقابتی شرکت را بهبود ببخشد. (واعظی، ۱۳۸۴ )
روشهای به کارگیری مدیریت دانش در سازمان را به چهار دسته: دینامیک، انسان محور، سیستم محور و منفعل تقسیم کرده اند. (افرازه،۱۳۸۴)
روش منفعل: سازمانهایی که از این روش استفاده میکنند. تمایل کمی به مدیریت دانش دارند و به صورت روشی سیستماتیک اداره نمیشوند. در این سازمانها، تعریف مناسبی از دانش وجود ندارد، از این رو، اثر بخشی در سازمان های فوق در طول مدت زمان کاهش مییابد .
روش سیستم محور: سازمانهایی که از روش نامبرده استفاده میکنند، تأکید بیشتری بر کدگذاری و استفاده از دانش آشکار دارند. به این ترتیب، تأثیرپذیری خود را از طریق فناوری اطلاعات افزایش و در مقابل، پیچیدگیهای دسترسی به اطلاعات و استفاده از آن را کاهش می دهند. بنابرین، در این روش، هزینه اندک تبادل اطلاعات و جواب سریعتر به مشتری امکانپذیرتر است و معمولاً دانش آشکار بهترتقسیم می شود، و نیز میتوان از استفاده دوباره اطلاعات کدگذاری شده، به سطح مناسبتری از دانش دست یافت. همچنین برنامه های آموزشی استاندارد و گروهی این روش، تواناییهای سازمانها را بالا برده، نیاز به داشتن اطلاعات گسترده را در میان اعضای یک سازمان کاهش میدهد.
روش انسان محور: تأکید بر روش انسان محور، بر پایه تقسیم دانشهای ضمنی است، در این روش، اطلاعات از راه شبکه های فردی غیررسمی توزیع می شود و افراد می توانند، روشهای مناسبتری را شناسایی کنند، چرا که روش مذبور در ارتباط میان اعضای یک سازمان بسیار با ارزش است.
روش دینامیک(پویا): سازمانهایی که از روش دینامیک استفاده میکنند، از هر دو نوع دانش ضمنی و آشکار، بهره می گیرند و آن ها را به بهترین نحو، مورد توجه و استفاده قرار می دهند.
سیستم محور
پویا
منفعل
انسان محور
تمرکزبر سطح آشکاری
زیاد
زیاد
کم
کم
تمرکزبر سطح نا آشکاری
شکل ( ۲‑۲) ارتباط نوع مدیریت دانش و نوع دانش(افرازه،۱۳۸۴)
نتایج بررسی های انجام شده بر روی سازمان های که روشهای نامبرده را به کار برده اند، نشان میدهد که روش دینامیک، نسبت به دیگر روشها، کارآمدی بیشتری دارد، زیرا به هر دو نوع از دانش ضمنی و آشکار توجه دارد .
با توجه به نکات بالا و از نگاهی دیگر، میتوان چنین نتیجه گرفت که روشهای مطرح در مدیریت دانش، شامل سه گروه زیر است :(افرازه،۱۳۸۴)
-
- روشهای مبتنی بر رمزگذاری: استفاده دوباره از دانشها، تبادل مستندات دانش بر پایه تکنولوژی و تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات.
-
- روشهای مبتنی بر مبنای فرد: بر پایه کار فردی – تبادل دانش بین فردی تمرکز بر مدیریت منابع انسانی.
- روشهای مبتنی بر اجتماعی نمود: بر پایه سازمان، تبادل و تولید دانش از طریق ارتباطات، سازماندهی دوباره تمرکز بر ساختار.
-همچنین میتوان چنین جمع بندی کرد که در اصل، باید هر سه روش در کنار یکدیگر به کار گرفته شوند، تا اثر بخشی بهتری به دست آید، چرا که تاکنون بسیاری از سازمانهایی که فقط یکی از این روشها را با توجه به تعریف و برداشتشان از مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی خود محور قرار داده اند، نتوانستهاند به خوبی مدیریت دانش را در سازمانشان به کار گیرند . اما برعکس سازمانهایی که ترکیبی از این سه روش را به کار گرفتهاند، مدیریت دانش مؤفقی را در سازمان خود تجربه کرده اند. (افرازه،۱۳۸۴)
اما در تحقیق حاضر مدیریت دانش به عنوان قابلیت به اشتراک گذاری دانش و قابلیت جذب دانش درنظرگرفته شده است. (زولانسکی،۱۹۹۶).
۲-۳-۲) سیر تحول مدیریت دانش
به عقیده برگرن، مدیریت دانش، مفهوم تازه ای نیست. در حقیقت، مدیریت دانش بیشتر حاصل کارِ تمدنهای قدیمی بوده است تا نوآوری های اخیر؛ کسب و کارهای سازمان یافتۀ قدیمی، به این دلیل دنبال مزیت رقابتی بوده اند که به آن ها اجازه میداد تا حد امکان، به شکل کارآمدتری به مشتریان خدمت کنند و از نزدیک به۱۵۰۰۰سال پیش، این مزیتها در دانش برگزیدۀ بازرگانان، صنعتگران، پزشکان و مدیران دولتی برای مراجعات بعدی ثبت شده بود. تقریبا۵۰۰۰سال قبل، در بین النهرین مردم هزاران لوح رُسی را که مربوط به ثبت قراردادهای حقوقی، برآوردِ مالیاتها، میزان فروش و قوانین بودند از دست دادند. راه حل این مسأله، شروع به کار نخستین مؤسسۀ اختصاصی برای مدیریت دانش یعنی کتابخانه بود. ولی به ادعای ویگ و پروساک، ریشۀ مدیریت دانش، به ۳۰۰۰سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد، اگرچه به شکل تخصصی تحت این عنوان نبوده است.(احمدی وصالحی،۱۳۹۱، ص۷۵)
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 04:46:00 ب.ظ ]
|