بند اول: پیشگیری بر اساس معیار ذهن

تقسیم بندی محیطی به دو نوع محیط عینی و محیط ذهنی تقسیم می شود.محیط عینی همان محیط بیرونی و واقعی و به اعتباری شخصی و نوعی است.یعنی شامل تمام مواردی که در بیرون از وجود آدمی و در عالم پیرامون او وجود دارد می شود.محیط ذهنی در واقع قوه ادراکی یا تخیلی اشخاص در ذهن است که در درون آدمی وجود دارد.انسان درکی که از عالم واقع دارد به صورت تصویر ها یا تصوراتی در ذهن او نقش می بندد.بسیاری از عوامل در شکل دهی و جهت دهی به محیط ذهنی نقش ایفا می‌کنند که هر کدام از آن ها ممکن است تصور ما را از محیط پیرامون خود بسازد.مانند:سینما، رسانه، مطبوعات، روابط اجتماعی و… بحثی که در اینجا مهم است این است که همان‌ طور که داشتن یک محیط امن و سالم در پیشرفت و تعالی فردی و شکوفایی استعداد افراد جامعه بسیار مؤثر است و هر چه جامعه امن تر آن جامعه دارای پیشرفت و شکوفایی بیشتری خواهد بود به همان نسبت هم باید به محیط ذهنی و ایجاد امنیت برای این محیط توجه داشت.عموما جرم شناسان شرط اساسی و عامل اصلی وقوع جرائم را محیط ذهنی مجرم می دانند.یعنی نطفه یک عمل مجرمانه در ذهن و روان فرد شکل می‌گیرد.هرچه ذهن محیط امن تری داشته باشد امکان وقوع جرم به مراتب کمتر از ذهنی است که دائما مضطرب است و درگیر انواع خواستنهای بیجا و گره‌های روانی است.ممکن است که حتی محیط ناامن باشد اما ذهن فرد از یک شرایط آرام و امنی برخوردار باشد در این مواقع هم امکان وقوع جرم به شدت اندک است.یا برعکس ممکن است محیط سالم و امن باشد ولی ذهن نا آرام و فاقد امنیت لازم و منجر به وقوع جرم گردد.پس نتیجه می گیریم که داشتن یک محیط ذهنی آرام و امن یکی از عوامل مهم بازدارنده در وقوع جرائم است.[۴۶]

گفتیم که نطفه یک جرم در ذهن آدمی شکل می‌گیرد.اگر این جنین ذهنی محیطی برای تغذیه انحرافات و خصایص زشت انسانی نباشد هر فکر مجرمانه و سوء نیتی عقیم خواهد ماند. این ذهن است که با بهره گرفتن از داده هایی که از طریق حواس پنج گانه دریافت می‌دارد آن ها را تجزیه و تحلیل و تصمیم نهایی برای انجام عملی می‌گیرد.هر چه این داده ها پالایش یافته تر و دارای سلامت بیشر باشد تصمیم درست تر خواهد بود.اما حتی اگر داده های بیرونی نیز دارای آلودگی هایی باشد ولی تربیت ذهن و پرورش آن به گونه ای باشد که به راحتی این آلودگی ها و پلشتی ها را به کناری بزند و بر ضد تحریکات و ترغیبات مجرمانه بتواند تصمیم گیری کند باز هم نتایج پیشگیری را شامل می شود.محیط بیرونی و عینی نیز نمودی از آن چیزی است که در ذهن افراد رخ می‌دهد.صحنه جامعه بازتاب ذهن افراد است که به صورت عینی و افعال گوناکون نمود پیدا ‌کرده‌است.در این حالت هر چه محیط زیست انسانی سالم تر و در آن تنش و ناراحتی کمتر باشد ‌به این نتیجه می‌رسیم که ذهن افراد از آرامش و اطمینان بیشتری برخوردار است.هر چه که محیط ذهن را به سمت باورهای مثبت و تلقینات درست هدایت کنیم نتایج بهتر و مثبت تری نیز در جهت پیشگیری از جرائم خواهیم گرفت.

بند دوم: پیشگیری عمومی و اختصاصی

پیشگیری عمومی از جرم به طور کلی عوامل عمومی بزهکاری مثل فقر،فرهنگ،اجتماع را مورد تحلیل قرار می‌دهد و نظر به جرم خاصی ندارد.ولی در تعریفی گویا پیشگیری اختصاصی به عوامل خاص تر و نزدیکتر جرم می پردازد و جرم خاصی را مدنظر داشته و اهداف کلان و نهادهای عمومی را مورد بررسی قرار نمی دهد.در نظریه سودمندی کیفر انریکو فری درباره آثار مفید اجرای کیفر می نویسد،کیفر باید متضمن سه نوع فایده باشد:۱-پیشگیری عمومی(که به آن پیشگیری گروهی نیز می‌گویند،برای ارعاب کسانی که آمادگی جرم را دارند)۲-پیشگیری اختصاصی(برای جلوگیری محکوم علیه از تکرار جرم)۳-پیشگیری غیر مستقیم(به نشانه تشویق انسان‌های درستکار و تشدید تنفر از جرم)[۴۷] در پیشگیری عام کیفری هدف استفاده از جنبه‌های ارعاب آمیز و بازدارنده حقوق کیفری خصوصاً مجازات هاست.استدلال هم این است که ترس از دستگیری و مجازات و شدت آن و محرومیت های اجتماعی و برچسب هایی که برای فرد دارد همه باعث می شود که هزینه انجام جرم برای افراد بالا رود و مجرم را از ارتکاب جرم منصرف نماید.زیرا در صورت نبودن مجازات ممکن است که مجرمان وسوسه شوند و به ارتکاب جرم دست بزنند.پس اعمال کیفر می‌تواند به عنوان یک عامل ‌پیش‌گیر در عدم ارتکاب جرائم باشد که از جمله اهداف عام پیشگیری است.

در پیشگیری اختصاصی از نزدیک با جرایم روبرو می‌گردند و در هر مورد از جرم راهکارهای پیشگیرانه اختصاصی ارائه می نمایند.در تعریف خاص پیشگیری از جرم،جرم شناسان نظرات متفاوتی دارند:

۱- عده ای معتقدند که پیشگیری خاص از بزهکاری عبارت از این است که در آن عوامل جرم زا از بین می رود آنهم از طریق وسایل و ابزاری که دولت و جامعه مدنی به منظور مهار خاص بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل جرم زا و یا مدیریت مناسب عوامل محیطی و اجتماعی به کار می گیرند.در این پیشگیری خاص باید عوامل جرم زا نشانه گذاری شده و از بین برود یا با مدیریت مناسب اماکن و اجتماع مستعد بزه عوامل مستوجب جرم را به کنترل خود در آورد.

۲-برخی دیگر معتقدند پیشگیری خاص عبارت از تدابیری خاص است که ارتکاب جرم از سوی بزهکاران را کم می‌کند.در این نوع از پیشگیری از یکسو علل اثرگذار بر روی جرم را شناسایی کرده و بعد از آن تدابیر لازم برای مبارزه و از بین بردن این علل را اعمال می‌کنند.نکته ای که اینجا باید گفته شود این است که در این نوع پیشگیری به موشکافی دقیق در علل به وجود آورنده یک جرم می پردازند و با ارائه راه حل سعی در جلوگیری از وقوع آن می نمایند.

۳-گروه دیگری معتقدند که این نوع از پیشگیری مجموعه اقدامات غیر قهرآمیزی است که برای تحقق هدفی ویژه یعنی مهار بزهکاری،کاهش تعداد جرائم و در نهایت کاهش شدت بزه از طریق تاثیر گذاری بر عوامل و علل وقوع بزه انجام می‌گیرد.

۴- عده ای معتقدند که پیشگیری هر تدبیر سیاست جنایی است که هدف نهایی آن محدود کردن عوامل جرم زا و به حداقل رساندن امکان وقوع جرم از طرق غیر ممکن ساختن،دشوار کردن،یا کاهش احتمال آن یا کاهش تشدید آن بدون استفاده از کیفر یا تهدید به وسیله آن است. که تعریفی گسترده تر از سایر تعاریف است.[۴۸] در پیشگیری کیفری خاص از جرم پیشگیری از تکرار جرم توسط بزهکار مدنظر است،که با اصلاح و بازپروری مجرمین و حرفه آموزی آن ها انجام می‌گیرد.این امر طبق قسمت دوم بند ۵ اصل ۱۶۵ قانون اساسی از وظایف قوه قضاییه است و ماده ۳ آیین نامه سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی نیز به آن پرداخته است.یعنی از یکسو مجرم هم در حال تحمل مجازات است و از سوی دیگر اقدامات اصلاحی و تربیتی بر روی او اعمال می‌گردد.اصلاح بزهکار و همنوا کردن آنان با جامعه با توجه به هنجارهای اجتماعی و قانونی به موجب اصول جرم شناسی کاربردی یا بالینی باید با رعایت اخلاق جرم شناختی باشد.[۴۹]

بند سوم: پیشگیری فعال و انفعالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...