سازه خود ‌کارآمدی یک صفت شخصیتی فراگیر نیست بلکه خاص یک موقعیت است و بر اساس تکلیفی که در یک موقعیت خاص وجود دارد متفاوت است (مانتیگنی[۵۱] و لاکاریت[۵۲]، ۲۰۰۵).

بندورا (۱۹۷۷) باور های خود ‌کارآمدی را هسته مرکزی درک افراد از تبادلات با محیط اطراف یا نقطه اتصال بین دانش و رفتار در فرد دانست. وی معتقد بود که رابطه خود ‌کارآمدی در فرد به صورت دو جانبه بهتر درک می شود.افراد خود کارامد برای رسیدن به موفقیت تمایل دارند تا در یک تکلیف معین پافشاری کنند در حالی که افراد ناکارامد به طور ناپخته ای دست از تلاش می کشند(طهماسیان، ۱۳۸۹). وی بیان می‌کند که مهمترین منبع خود ‌کارآمدی، بازخورد عملکردی است. باور های خود ‌کارآمدی به نوبه خود به ترتیب با موفقیت یا شکست در تجارب افزایش یا کاهش پیدا می‌کند. ‌بنابرین‏ موفقیت در عملکرد، قویترین تاثیر را بر باور های خود ‌کارآمدی دارد اما دیگر منابع اطلاعاتی مثل تجارب متنوع، ترغیب اجتماعی و بر انگیختگی هیجانی نیز می‌توانند بر افزایش آن مؤثر باشد.

خود ‌کارآمدی والدینی

خود ‌کارآمدی والدینی یک سازه شناختی بسیار مهم است که بر مبنای مدل خود ‌کارآمدی بندورا تعریف شده است(کوتورونزا،۲۰۰۶). این سازه یک سازه خاص از طبقه کلی تری از سازه‌های مرتبط با ‌کارآمدی شخصی است. همان گونه که خود ‌کارآمدی اجتماعی ، خود ‌کارآمدی تحصیلی، خودکارامدی هیجانی و خود ‌کارآمدی جسمانی نیز بررسی شده است.

خودکارامدی والدینی بدین معنا است که والدین به چه میزان در توانایشان جهت به دست گرفتن همه جنبه‌های پرورش کودک احساس ‌کارآمدی می‌کنند(کولمن[۵۳] و کاراکر[۵۴]،۲۰۰۰).

فارکاس[۵۵] و والاس[۵۶]خود ‌کارآمدی والدینی را این طور تشریح کردند، خود ‌کارآمدی والدینی به باور های پدر و مادر ‌در مورد میزان ‌کارآمدی شان در حوزه ی والدگری اشاره دارد، یعنی نحوه ی استفاده آن ها از راهبرد های فرزند پروری مثبت، میزان مقابله و پشتکار آن ها در پرورش کودک که طیف گسترده ای از پیامد ها را در زندگی اجتماعی، عاطفی، رفتاری و تحصیلی کودک دارا است.

مانتیگنی و لاکاریت(۲۰۰۵) در بررسی هایشان برای تعریف خود ‌کارآمدی والدینی به چهار جز اختصاصی خود ‌کارآمدی والدینی دست یافتند.

    1. قضاوت/ باور های والدین: اشاره به باور های صورت گرفته توسط والدین و قدرت آن قضاوت ها دارد.

    1. توانمندی ها: اشاره به آنچه که شخص می‌تواند تحت شرایط مختلف، و با مهارتی که در اختیار دارد، انجام دهد.

    1. اعمال سازماندهی و اجرا شده جهت ایجاد یک مجموعه تکالیف: به معنای توانایی تلفیق خرده مهارت ها در مسیر مناسب و صحیح کارها و اجرای خوب آن ها تحت شرایط سخت و مشکل است.

  1. تکالیف ویژه موقعیت در ارتباط با والدگری کودک: اشاره به تکالیف خاص موقعیتی دارد که در ارتباط با والدگری می‌باشد و تکالیف عملی همچون غذا دادن و تکالیف عاطفی مانند آرام سازی را در بر می گیرند.

و براین اساس این طور تعریف کرده‌اند که خود ‌کارآمدی والدینی باور ها و قضاوت های یک والد از توانمندی هایش جهت سازماندهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والد گری با کودک است.

بر طبق اصول اساسی تئوری خود ‌کارآمدی بندورا(۱۹۷۷) باور های خود ‌کارآمدی والدینی بایستی هم سطح دانش مربوط به رفتار های پرورش کودک و هم میزان شایستگی در توانایی شخصی را جهت انجام نقش ویژه والدگری، با هم یکی سازد و خود ‌کارآمدی والدینی نقش واسطه بین فکر و عمل را با تاثیر گذاری بر مقاومت و پافشاری در رفتار ایفا می‌کند. به عنوان مثال والدین اگر باور داشته باشند که تلاش هایشان موفقیت آمیز خواهد بودبر شیوه خود اصرار ورزیده و به طور متقابل انتظارات ‌کارآمدی با تجربه موفقیت آمیز تقویت می شود(ابارشی،۱۳۸۸).

بر اساس پژوهش ها، خود ‌کارآمدی والدینی شیوه انضباطی مادر، باور مادر ‌در مورد روش های والدگری و حتی حساسیت و ‌پاسخ‌گویی‌ او را نیز پیش‌بینی می‌کند(کوترونزو،۲۰۰۶).

نقش خود ‌کارآمدی والدینی:

کاربرد ها و نقش های متفاوتی برای خود ‌کارآمدی والدینی در مطالعات گذشته یافت می شود. گاهی در آن ها خود ‌کارآمدی به عنوان پیش بین است، گاهی تبادلی، گاهی نتیجه و گاهی واسطه(جونز[۵۷] و پرینز[۵۸]،۲۰۰۵).

خود ‌کارآمدی والدینی به عنوان یک پیشایند، اساسا شامل تاثیر بر شایستگی والد گری است. احتمالا والدین با خود ‌کارآمدی والدینی بالا در به دست آوردن و به کار گرفتن مهارت های مؤثر والد گری از خود کفایت بالاتری نشان می‌دهند و بر عکس والدینی با خود اثر مندی پایین ممکن است در مواجه با موقعیت های چالش انگیز کودک، والد گری مؤثر را بسیار دشوار ببینند(جونز و پرینز،۲۰۰۵).

خود ‌کارآمدی والدینی به عنوان یک واسطه، عمدتاً در ارتباط بین متغیر های بوم شناختی و شایستگی والدینی دخیل است. به عنوان مثال، تتی[۵۹] و گلفاند[۶۰](۱۹۹۱) نشان دادند که خود ‌کارآمدی والدینی اثر متغیر های گوناگون روانی – اجتماعی (شامل وضعیت اجتماعی، جمعیت شناختی، مشکلات خلقی کودک، حمایت های اجتماعی- زناشویی و افسردگی)کفایت والدینی را تحت تاثیر قرار می‌داد. به ویژه زمانی که خود ‌کارآمدی والد گری کنترل شده بود. در حقیقت خود ‌کارآمدی والدینی رابطه بین متغیر های پیش‌بینی کننده مختلف و کیفیت والد گری را روشن می‌سازد.

خود ‌کارآمدی والدینی به عنوان یک نتیجه به اشکال متفاوتی به کار گرفته شده است.شایعترین آن این است که بافت اکولوژی بر خود ‌کارآمدی والدینی تاثیر دارد. متغیر های مربوط به وضعیت نامساعد اقتصادی – اجتماعی ممکن است خود ‌کارآمدی والدینی را تضعیف کند. یک جهت دیگر، ماهیت مشکلات کودک است (مانند اختلال نافرمانی مقابله ای شدید ) که ممکن است بر خود ‌کارآمدی والدینی تاثیر بگذراند(جونزو،۲۰۰۶).

در نهایت خود ‌کارآمدی والدینی ممکن است به عنوان یک متغیر تبادلی عمل کند. به عنوان مثال والدین با سطوح بالای خود ‌کارآمدی ممکن است موفقیت بیشتری در والد گری از خود نشان ‌دهند که منجر به نتایج بهتری در کودک شود و این امر به نوبه خود باعث افزایش بیشتر خود ‌کارآمدی والدینی در یک حلقه باز خوردی می شود. به همین ترتیب والدینی که از سطوح پایین خود ‌کارآمدی والدینی برخوردار هستند ممکن است در والد گری دچار نزاع و درگیری شوند و ناکامی و نتایج نا مطلوبی را در کودک تجربه کنند که منجر به کاهش بیشتری در خود ‌کارآمدی والدینی شان می شود(جونزو و پرینز،۲۰۰۵).

عوامل مؤثر بر خود ‌کارآمدی والدین

پژوهشگران عوامل گوناگون فردی و محیطی را که معتقدند بر خودکارامدی والدینی تاثیر می‌گذارد به چند دسته تقسیم کرده‌اند البته در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد. بعضی عوامل را در بستر نظریه بندورا و بعضی مستقیما آن ها را بررسی کردندکه به طور کلی می توان دو دسته ی از خصوصیات مادر و کودک جای داد.

خصوصیات مادر:

از جمله عوامل اثر گذار بر خود ‌کارآمدی والد گری خصوصیات فردی مادر که شامل تصویر مادر از روابط اولیه، حمایت اجتماعی، تحصیلات، جنسیت و سن می‌باشد.

تصور مادر از روابط اولیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...