کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 نشانه‌های عشق در مردان
 درآمد از محتوای آموزشی برای معلمان
 انتخاب باکس مناسب گربه
 درآمد از انیمیشن‌سازی با هوش مصنوعی
 بیماری بامبل فوت در پرندگان
 انتخاب باکس مناسب سگ
 بازاریابی خلاصه در شبکه‌های اجتماعی
 راهنمای استفاده از Copilot
 انتخاب نژاد مناسب گربه برای خانه
 از بین بردن شک در رابطه
 ایجاد امنیت روانی در رابطه
 درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 درآمد از تولید و فروش محصولات غذایی خانگی
 راهنمای نگهداری از ایگوانا
 شناخت طوطی اسکندر (شاه طوطی)
 دلایل احساس عدم پیشرفت در روابط عاشقانه
 درآمد از اجاره وسایل خانه آنلاین
 انتخاب شغل پردرآمد در ایران و اشتباهات رایج
 اشتباهات درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی مهارت‌های نرم
 کسب درآمد از نوشتن مقاله آنلاین
 فروش محصولات فیزیکی آنلاین
 تکنیک‌های سئو برای فروشگاه آنلاین
 معرفی محبوب‌ترین نژادهای سگ
 درآمد از نوشتن و فروش کتاب الکترونیکی
 انتخاب حیوان خانگی کم‌دردسر
 آموزش استفاده از ابزار Jasper
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



در همین راستا ابتدا حوزه هایی از مالکیت فکری که با بهداشت عمومی در ارتباط است را بیان می‌کنیم سپس استثنائاتی که موافقتنامه تریپس ‌در مورد بهداشت عمومی پذیرفته است را مورد بحث قرار می‌دهیم.

الف: حوزه هایی از مالکیت فکری که تحت پوشش موافقتنامه تریپس است و با بهداشت عمومی ارتباط دارد عبارتند از:

۱-حق اختراع ۲-علائم تجاری ۳-اسرار تجاری [۱۴۲]

الف(۱): حق اختراع و ارتباط آن با بهداشت عمومی: بنابر تعریف قانون ثبت اختراعات و علائم تجاری “اختراع نتیجه ی فکر فرد یا افراد است که برای اولین بار فرایند یا فرآورده های خاص را ارائه می‌کند و مشکلی در یک حرفه، فن، فناوری، صنعت مانند آن ها را حل می کند. ‌بنابرین‏ از جمله اهداف اعطای حق ثبت اختراع، این است که مردم به صنعت و خلاقیت روی بیاورند. به عنوان مثال، برای کشف یک داروی خاص، بعضا میلیون ها دلار هزینه می شود، اگر دولت فقط به شخصی که آن را کشف کرده اجازه بدهند، از آن کشف پول در بیاورد این یک نوع حمایت است که باعث ایجاد انگیزه ی بیشتر برای نوآوری های بیشتر است ولی اگر هرکسی بتواند از آن اختراع استفاده کند، دیگر کسی به نوآوری و کشف داروهای جدید روی نمی آورد. ‌بنابرین‏ دولت باید از افرادی که هزینه کرده‌اند و اختراعی(داروی جدید) را خلق کرده‌اند حمایت کند که به آن حق ثبت اختراع می‌گویند.[۱۴۳] بنابرین حق ثبت اختراع یکی از الزامات بهداشت عمومی است زیرا به موجب این حق، حق انحصاری تولید از اختراع به دارنده ی آن اعطا می شود که این امر موجب افزایش سود مادی و در نتیجه افزایش انگیزه تولید کنندگان می شود و در نهایت همین حمایت از دارو و فناوری های جدید و حفظ انگیزه برای سرمایه گذاری در این عرصه موجب می شود ، سلامت انسان‌ها در مقابل بیماری‌ها مورد حفاظت قرار گیرد.[۱۴۴]

یکی از نمونه هایی که در عرصه بین‌المللی در این زمینه به وجود آمده و ‌در مورد آن بحث شده، پرونده داروهای ژنریک در کاناداست. موضوع این پرونده عبارت بود از مقرراتی که در کانادا به تمام شرکت‌ها اجازه می‌داد از شش ماه قبل از پایان حمایت از حق اختراع هر یک از محصولات دارویی ، برای بازاریابی آن محصولات جهت فروش پس از انقضای دوره مذکور، اقدام کنند و همچنین محصولات خود را از شش ماه قبل از انقضای دوره، برای فروش در آینده انبار کنند.[۱۴۵] که این امر مورد اعتراض اتحادیه اروپا قرار گرفت و این مقرره را ناقض بند ۱ ماده ۲۸ تریپس[۱۴۶] دانست.در مقابل کانادا استدلال می کرد که با توجه تفسیر ماده۳۰ تریپس و اشاره به مجوز این مقرره به اعضا برای اعمال استثنائات محدود در این زمینه به شرط رعایت شروط آن،اجازه چنین کاری داشته زیرا آن ها معتقد بودند تمام شروط ماده ۳۰ تریپس[۱۴۷] را رعایت کرده‌اند. در نهایت هیات رسیدگی بدوی به اختلافات اعضای سازمان تجارت جهانی ضمن تأیید دیدگاه اتحادیه ی اروپا تأکید کرد حق انحصاری فروش به مشتریان نهایی تنها یکی از حقوق مورد حمایت حق اختراع است و در نتیجه استثنای انبار کردن محصولات را ناقض بند ۱ ماده ۲۸ تریپس دانست. اما هیات رسیدگی بدوی به اختلافات استثنا مجوز بازاریابی محصولات را ناقض بند ۱ ماده۲۸ ندانست و معتقد بود این استثنا با توجه به ماده ۳۰ تریپس استثنایی محدود است.[۱۴۸]

در انتهای این بحث باید بیان شود که ثبت اختراع به معنای اجازه تولید نیست بلکه به معنای جلوگیری ساخت ، استفاده و تولید دیگران از اختراع است و این ثبت به معنای اثبات ایمن بودن محصول برای مصرف کنندگان و قابلیت درمان بیماری نیست و برای کسب مجوز تولید باید آزمایشاتی بر روی اختراع انجام شود تا مشخص شود این اختراع قابلیت تولید دارد یا خیر [۱۴۹].

الف(۲): علائم تجاری و تاثیر آن در بهداشت عمومی: علامت تجاری نشانه ای است که قابلیت تشخیص کالا یا خدمات یک شرکت را نسبت به شرکت‌های دیگر فراهم می‌سازد و همچنین این علائم تجاری مورد حمایت حقوق مالکیت فکری هستند.[۱۵۰] از این رو در موافقتنامه ی تریپس هم علائم و نشانه هایی که قابلیت حمایت به عنوان علائم تجاری را دارد تعریف شده و حداقل حقوقی که باید به صاحبان آن اعطا شود معین می‌کند و همچنین این موافقتنامه تأکید می‌کند که علائم خدماتی هم باید مانند علائم تجاری کالا مورد حفاظت قرار گیرند.[۱۵۱]

حال که مفهوم علامت تجاری مشخص شد، باید دید که این علائم چه ارتباطی با بهداشت عمومی دارد و تا چه اندازه بر روی آن تاثیر می‌گذارد؟ در پاسخ باید گفت شرکت‌های دارویی برای طی مراحل تحقیقات و کشف داروها ، مبلغ قابل توجهی هزینه می‌کنند، علاوه بر آن به طور معمول از کشف یک داروی جدید در آزمایشگاه ها تا زمانی که یک شرکت داروسازی بتواند آن را به صورت قابل مصرف برای بیماران به بازار دارویی عرضه کند، حدود ۱۰ سال طول می کشد. برای جبران این هزینه ها شرکت‌های دارو سازی ، دارو های جدید خود را به عنوان اختراع ثبت می‌کنند و تحت عنوان یک برند خاص داروی خود را به صورت انحصاری در بازار عرضه می‌کنند که این انحصار طبق قوانین بین‌المللی حدود ۱۵ تا ۲۵ سال است.[۱۵۲] اما موضوع اصلی در این بحث مدت انحصار دارو نیست بلکه موضوع ،علامت تجاری است که آن دارو را در بازار عرضه می‌کند. زمانی یک علامت تجاری دارای اعتبار است که ،در مراجع صالح داخلی و بین‌المللی به ثبت برسد و بر این اساس است که موافقتنامه تریپس ثبت اینگونه علائم را به رسمیت شناخته و برای مشخص کردن مدت اعتبار این علائم تجاری بیان کرده که ( ثبت اولیه و هر تجدید ثبت علائم تجاری حداقل برای ۷ سال خواهد بود و همچنین می توان علامت تجاری را به صورت نامحدود تجدید کرد).[۱۵۳] در نهایت باید گفت مهمترین وظیفه ی این علامت‌های تجاری در زمینه دارو، جلوگیری از عرضه داروهای تقلبی[۱۵۴] در کشورها می‌باشد به نحوی که زمانی یک علامت تجاری مورد شناسایی کشورها قرار می‌گیرد و از اعتبار خاصی برخوردار می شود این امر موجب می شود تا بیمار با اطمینان خاطر از داروهای این برند استفاده کنند زیرا داروهایی که توسط این برند عرضه می شود ، داده های آزمایشگاهی مشخصی دارد و به بهبود سلامت انسان‌ها کمک می‌کند و در نهایت همین امر موجب می شود داروهای تقلبی جایگاهی در بازارهای دارویی نداشته باشند.

لازم به ذکر است داروهای تقلبی مشکلی عمده در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته اند. زیرا اغلب شامل مقادیر کم یا فاقد مواد تشکیل دهنده اثر گذار بر روی بیماری هستند که همین امر موجب آسیب رساندن به سلامت انسان‌ها می شود.[۱۵۵] ‌بنابرین‏ وجود علامت‌های تجاری اطمینان آور در عرصه ی سلامت و بهداشت عمومی اثرات مهمی دارد که در صورت غفلت از آن ها ممکن است آثاری غیر قابل جبران را در این عرصه در پی داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 03:41:00 ب.ظ ]




۲-۵- مزایا و معایب فناوری اطلاعات

۲-۵-۱- مزایای فناوری اطلاعات

قابلیت‌های چشمگیر فناوری اطلاعات مزایای زیادی را برای سازمان ها در بردارد که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

    • فناوری اطلاعات دارای توانایی ذخیره سازی، پردازش و انتقال اطلاعات است و موجب افزایش توانایی افراد یا سازمان برای ارتباطات آسان، دقیق، و کم هزینه‌ می‌شود.

    • با به کارگیری فناوری اطلاعات، مسأله یابی و فرصت یابی که سنگ زیر بنای تصمیم گیری و برنامه ریزی استراتژیک است، سریع و دقیق انجام می‌گیرد و کیفیت تصمیمات افزایش وزمان مورد نیاز برای اخذ تصمیم کاهش می‌یابد.

    • خطای انسانی در شبکه پردازش اطلاعات سازمانی کاهش می‌یابد.

    • از مشخصه‌ های فناوری جدید بر قراری ارتباط سریع بین کارکنان است، این ارتباط و انتقال مبنی بر سرعت رشد وسایل ارتباط جمعی الکترونیکی است که تا چند سال قبل ناشناخته بود.

    • فناوری اطلاعات موجب افزایش خلاقیت و کارایی کارکنان شده و با خلق راه‌های جدید جهت ارتباطات داخلی‌، کارکنان را در اطلاعات که مبنای قدرت سازمان هاست، سهیم می‌کند.

    • با تسلط فناوری اطلاعات بر فضای اداری، فضای دفتر بیشتر مفهومی انتزاعی خواهد بود و هر کجا که انسان تلفنی و یا پایانه‌ای در اختیار داشته باشد، همان‌جا دفتر اوست.

    • فناوری اطلاعات امکان انتشار اطلاعات را در سطحی وسیع اما با هزینه‌ای کم امکان پذیر کرده و امکان انتخاب اطلاعات مفید و مورد نظر را می‌دهد.

    • فناوری اطلاعات مشاغل را غنی‌تر ساخته و به آن ها معنی می‌دهد.

    • فناوری اطلاعات ارتباطات هماهنگ راتسهیل می‌کند.

    • ارتباطات با توسعه در ارتباط می‌باشد و می‌تواند منجر به توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شود. نقش بالقوه ارتباطات و فناوری اطلاعات در توسعه اجتماعی در دو سطح مشاهده می‌شود: فرد و گروه.

    • فناوری اطلاعات و توسعه اقتصادی؛ اگر هدف این باشد که محرومان به تساوی بیشتری نایل شوند فناوری اطلاعات وارتباطات می‌تواند به طرق مختلف این جریان را حمایت کند. همچنین فناوری اطلاعات به کارگیری نظام اداری آزاد منشانه، غیر متمرکز همراه با مشارکت عموم مردم را تشویق و یاری می‌کند.

    • توسعه سیاسی وفناوری اطلاعات؛ توسعه سیاسی دارای سه خصوصیت است. اول اینکه، همراه با تضمین منابع سنتی قدرت، موجب افزایش تمرکز قدرت در جامعه می‌شود. دوم اینکه، به تدریج که حکومت ها پیش می‌روند سازمان ها خصوصیات مختلفی به خود می‌گیرند. نهایتاًَ، توسعه سیاسی با مشارکت روز افزون در سیاست، تحرک توده مردم و شناخت بیشتر افراد و گروه ها و ملت به صورت یکپارچه نیازمند است. وسایل ارتباط جمعی بالقوه می‌توانند به حمایت و تشویق مردم به مشارکت بپردازند. روشن است که فناوری اطلاعات بالقوه می‌تواند به توسعه سیاسی کمک کند.

    • فناوری اطلاعات یکی از عوامل عمده برتری رقابتی برای مؤسسات و سازمان ها بوده و از
      استراتژی-های مؤسسه حمایت می‌نمایند.

    • فناوری اطلاعات توانمند سازی کارکنان را تسهیل می‌کند (وارث، ۱۳۷۷، ص ۵۴).

  • فناوری باعث تغییر تفکر، اصلاح اشتباهات ، خلاصه کردن حقایق برای اداره اطلاعات، و کار مشارکت جویانه می‌شود ( سالمون[۳۸] ، ۱۹۹۹).

۲-۵-۲- محدودیت‌های فناوری اطلاعات

از جمله محدودیت ها و مشکلات در زمینه فناوری اطلاعات می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

    • سرعت پیشرفت فناوری اطلاعات، این عامل گاهی به حدی است که از ظرفیت انسان ‌در شناخت کاربردها و هدایت آن به سوی نتایج موردنظر پیشی می‌گیرد.

    • فناوری اطلاعات ممکن است حریم زندگی خصوصی افراد را از بین ببرد.

    • فناوری اطلاعات از طریق تمرکز اطلاعات می‌تواند تمرکز قدرت را موجب شود. نباید اجازه داد این قدرت در دست اقلیتی کوچک قرار گیرد.

    • در جامعه تحت سلطه فناوری اطلاعات امکان سوء استفاده از هر زمانی در تاریخ بیشتر است.

    • افزایش شکاف میان اغنیا و فقرا و نیز فاصله میان جوانان و بزرگسالان به عنوان یکی از مشکلات فناوری اطلاعات مطرح می‌گردد. دلیل این مشکل حداقل سطح تمکن مالی جهت استفاده از این امکانات است، و دیگری توانایی بشر برای تسلط بر آن است.

    • هزینه های انتقال فناوری و مربوط بودن فناوری انتقال یافته نیز از مشکلات مهم است.

  • فناوری اطلاعات سرمایه بر است و کشورهایی مثل آمریکا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، هلند، و ژاپن تجهیزات تخصصی سطح بالا را دارند و علاوه بر این فناوری اطلاعات به نیروی انسانی مطلع در آن زمینه نیاز دارد (شاهراه اطلاعاتی، مفید یا زیانبار، ۱۳۷۴، ص ۷۰-۷۱).

۲-۶- فناوری اطلاعات در کتابخانه ها

۲-۶-۱- تاریخچه ورود فناوری اطلاعات به کتابخانه ها

طرح مارک که یکی از طرح‌های خودکارسازی کتابخانه ها بود و توسط کتابخانه کنگره و با هدف استقرار نظامی خاص برای تبدیل اطلاعات کتاب‌شناختی به شکل ماشین خوان آغاز شده بود، تحول بزرگی در ایجاد و گسترش فهرست‌های رایانه ای به وجود آورد.به دنبال این تحولات کتابخانه ها برخی خدمات خود از جمله امانت و گردش کتاب را به شکل ماشینی انجام داده، در خودکارسازی کتابخانه ها تأثیر چشمگیری داشتند (نوذری امینی، ۱۳۸۰).

در دهه ۱۹۷۰ ریزرایانه ها ساخته شد و به کتابخانه ها راه یافت. در دهه ۱۹۸۰ علم اطلاع رسانی پیشرفت زیادی کرد، به گونه ای که نظام‌های پیچیده ذخیره و بازیابی اطلاعات در عمل به کار گرفته شد و استفاده از نظام‌های دیجیتالی برای فهرست نویسی و روش‌های جدید به اشتراک گذاری رکوردهای کتاب‌شناختی منابع به وجود آمد. سرانجام در دهه ۱۹۹۰، پروتکل هایی طراحی گردید که کاربران آشنا به نظام ساده جستجو را قادر می‌ساخت تا کاوش هایی در نظام‌های دوربرد با بهره گرفتن از ساختارهای فرمان انجام دهند (مهدیان،۱۳۷۹،ص ۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ب.ظ ]




روانی وپریشانی نتیجه انسداد راه های رسیدن به تحقق خود وتمایلات معطوف به کمال است (سرمد،۱۳۷۵).

شخصیت ناسازگار دردیدگاه واقعیت درمانی همان هویت شکست است .افراد ی که هویت شکست پیدا می‌کنند بیشتر تمایل دارند تنها وغیر منطقی باشند ونیز حالت های خود انتقادی پیدا کنند، ضمنا رفتارهای آن ها نیز بیشتر انعطاف ناپذیرتر وغیر اثر بخش تر است .غالبا این افراد خود حالتهایی نظیر ضعف ،مسئولیت ناپذیری وعدم اعتماد به نفس را نشان می‌دهند. افرادی که هویت شکست دارندممکن است مستعد تسلیم شدن ،ابراز نشانه های مرضی ناسازگارانه ویا حتی ابتلا به اعتیاد باشند (کارور شی یر[۲۷] ،۱۹۹۶،به نقل از رضوانی ،۱۳۷۵).

در این دیدگاه اعتقاد براین است که به طور کلی ناسازگاری شخصی درطی سال‌های اولیه زندگی ‌و هنگامی آغاز می شود که فرد نمی تواند نیاز خودرا برای تجربه عشق یا احساس ارزشمند بودن ارضا کند یا در این زمینه تلاشی به عمل نمی آورد (کاروروشی یر،۱۹۹۶،به نقل از سرمد ،۱۳۷۵).

به طور کلی نمی توان درمورد سازگاری به ویژه سازگاری اجتماعی تعریفی واحد ارائه داد .سازگاری اجتماعی امری کاملاًنسبی است وباید آن را متناسب باشرایط بومی واجتماعی تعریف کرد (گرینبرگ[۲۸]و همکاران ،۱۹۹۲).سازگاری طیف گسترده ای دارد وجنبه هایی چون خانواده ،همسالان واجتماع رادربرمی گیرد که دررأس همه آن ها سازگاری اجتماعی قرار دارد (تینتو[۲۹] ،۱۹۹۳). آبراهام وورگس[۳۰] (۱۹۸۶)سازگاری اجتماعی را به معنای تطابق با مقتضیات اجتماعی ،رعایت اصول وقوانین جامعه ‌و کارایی در تماس های اجتماعی تعریف می‌کنند.

به اعتقاد دینکرا[۳۱] و همکاران (۲۰۰۵)،سازگاری فرایندی پیوسته است که طی آن فرد رفتار خود را باهدف ایجاد رابطه ای بسنده و مؤثر با محیط ،سایر انسان ها وخود تغییر می‌دهد (دینکرا و همکاران ،۲۰۰۵،به نقل از مدیدی ،۱۳۸۷) .اساس سازگاری اجتماعی به وجود آوردن تعادل بین خواست های خود وانتظارات اجتماع است که می‌تواند ‌بر تمام ابعاد زندگی فرد تاثیر بگذارد (دینکرا و همکاران ،۲۰۰۵،به نقل از مدیدی ،۱۳۸۷).

سازگاری اجتماعی عبارت از سازگاری فرد با محیط خود که ممکن است با تغییردادن خود یا محیط به دست آید (پور افکاری ،۱۳۸۰)و دربرگیرنده ارزیابی های ذهنی و عینی است. بدین معنی که ارزیابی های ذهنی از میزان رضایت فرد از ارتباط با دوستانش ناشی می شود وارزیابی عینی به معنی پذیرش فرد توسط همسالان وی می‌باشد (اسکات ،۱۹۸۹).

ملاک‌های سازگاری

معیارهای معینی برای ارزیابی سازگاری یک فرد نسبت به محیط ابداع شده اند که می توان به معیارهایی که درذیل ذکر شده اند ،اشاره کرد :

۱-آسودگی یا آرامش روان شناختی: یکی از ضروری ترین علایم ناتوانی درسازگاری آن است که شخص از لحاظ روان شناختی به گونه ای احساس ناراحتی نماید که ممکن است حالت‌های افسردگی ،اضطراب،وسواس فکری ،اندیشه ی مربوط به گناه یا ترس از بیماری وغیره رادربرگیرد. تجربه کردن ناراحتی اغلب به معنای بی کفایتی درسازگاری روانشناختی است ( عیدیان ،۱۳۸۵).

۲-کارایی شغلی: معیار دیگری که نشان دهنده ی این است که شخصی از سازگاری خوبی برخوردار است ،کارایی شغلی می‌باشد. ‌بنابرین‏ نتیجه گرفته می شود که شخص باید برای برخوداری از سازگاری بهنجار،کارایی شغلی کاملی داشته باشند .

۳-نشانه های سایکو سوماتیک: گاهی تنها علامت سازگاری نامناسب به شکل آسیب به بافت های بدن جلوه می‌کند .یک شخص بهنجار دارای سازگاری خوب ،نباید از مشکلات سایکوسوماتیک رنج بکشد .

۴-پذیرش اجتماعی: بعضی از افراد سازگار از نظر اجتماعی مورد پذیرش هستند یعنی افرادی هستند که دیگران آن ها را می‌پذیرند (عیدیان ،۱۳۸۵)

ویژگی های افراد دارای سازگاری اجتماعی

سازگاری مطلوب ‌و کامل دوواژه قابل تأمل هستند. فرد ممکن است دارای سازگاری کامل باشد ولی سازگاری مطلوب هنگامی به وجود می‌آید که فرد بین آنچه که درباره ی خود می اندیشد ،رابطه ی منطقی برقرار می کند .این رابطه ،نوعی سازگاری است که دارای ویژگی های خاص خود می‌باشد (ملکی تبار ،۱۳۸۹).

افراد سازگار از منظر اجتماعی دارای ویژگی های زیرهستند :

۱-افراد سازگار هم قادر وهم مایل به گرفتن وانجام دادن مسئولیت متناسب با سن ‌خود هستند

۲-افراد سازگار درتجارب مربوط به دوره ی رشد خود با میل ‌و رغبت شرکت می‌کنند.

۳-افراد سازگار تمایل به پذیرش تجارب ومسئولیت های مربوط به نقش ویا موقعیتی که درآن قرار می گیرنددارند.

۴-افراد سازگار درهنگام مواجهه با مشکلات احتمالی در زندگی ،مشتاقانه به حل وفصل آن ها می پردازند .

۵-افراد سازگار با ازبین بردن موانع رشد وایجاد شادکامی اززندگی خویش لذت می‌برند.

۶-افراد سازگار قادرند تادرحالت تعارض ‌و نگرانی وناکامی ،تصمیمات منطقی بگیرند.

۷-افراد سازگار به جای این که برای شکست های خود دلیل تراشی کند ودیگران را مقصر شکست خود بدانند ،از مشکلات قبلی خود عبرت می گیرند.

۸- افراد سازگار دردنیایی واقعی زندگی می‌کنند نه دردنیایی خیالی وپر از توهم .

۹-افراد سازگار درهنگام تصمیم گیری بیشتر بر عقل ومنطق خود تکیه می‌کنند تا بر احساسات (نوابی نژاد واکبری ،۱۳۸۸).

رویکردهای مربوط به سازگاری اجتماعی

رویکرد روانکاوی :

فرویدبه عنوان سردمدار نظریه های روانکاوی معتقد بود که بین نیاز سازمان یافته ی جامعه وعمل به مقررات ونیاز فرد به ارضا فوری امیال اساسی بدون ملاحظه ی نیاز های دیگران ،تعارض اساسی وحل نشدنی وجوددارد. این تعارض در واقع ،جدال بین فراخود دربرابر نهاد یعنی تعارض بین دواصل واقعیت (اجتماع)دربرابر اصل لذت است (پروچاسکا ونورکراس[۳۲] ،۱۹۹۹، به نقل از سید محمدی ،۱۳۸۱).در این حالت است که ناسازگاری درفرد بروز می‌کند وفرد ،سازگاری خودرا از دست می‌دهد که ازعوامل اصلی بروز این تعارض که منجر به ناسازگاری فردی می شود ،ریشه دردوران کودکی فرد می‌باشد. دردیدگاه فروید ،چنانچه کودک درهریک از مراحل رشدی تثبیت شود، راه هایی که کودک با بهره گرفتن از آن ها خودرا از تثبیت می رهاند تاثیر عمیقی ‌بر شخصیت وسازگاری وی دردوران بزرگسالی خواهد داشت (ساعتچی ،۱۳۷۷،به نقل از فرقدانی ،۱۳۸۲)وروابطش با اطرافیان مختل خواهدشد یا به عبارتی دچار ناسازگاری اجتماعی می شود که ارتباط فرد با دیگران قطع خواهد شد. همچنین در این دیدگاه، فردی سازگار است که دارای منِ قوی وسالم باشد تا بتواند میان دو پایگاه دیگر شخصیت یعنی نهاد وفرامن تعادل وهماهنگی ایجاد کند (چهاردولی ،۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ب.ظ ]




به هر حال پرداختن افراطی و شدید به فعالیت‌های مربوطه به شغل و اهداف غیر واقعی و دست نیافتنی را در رابطه بار کار خویش دنبال کردن به گفته بسیاری از محققان اولین علائم و مراحل هشدار دهنده فرسودگی است

پنج استراتژی برای هوشمندانه کار کردن به جای زیاد کار کردن

فکر می کنید چند دقیقه از یک ساعت کاری به طور کامل تمرکز دارید؟ ممکن است این امر شما را متعجب کند که این زمان چقدر کم است تحقیقات نشان داده است که بیشتر افراد می‌توانند بین ۵ تا ۱۰ برابر در هر ساعت کاری مولدتر باشند اگر فکر می کنید که این گفته اغراق آمیز است می توانید این آزمایش ساده را انجام دهید

بیشتر افراد این توصیه را شنیده اند که باید هوشمندانه تر کار کنند ونه زیادتر ولی تعداد کمی واقعا از این توصیه پیروی می‌کنند

این روزها بیشتر صاحبان تجارت و مدیران اجرایی برای دستیابی اهدافشان ساعت های طولانی مشغول کار هستند اگر شما مجبور شوید ساعت های زیادی از یک ر.ز عادی را برای تکمیل کارتان کار کنید سپس کار را اشتباه انجام می دهید در اینجا ۵ استراتژی برای کمک به شما در هوشمندانه تر کار کردن به جای بیشتر کار کردن ارائه می شود:

۱) استراتژی اول: تمرکز

فکر می کنید چند دقیقه از یک ساعت کاری به طور کامل تمرکز دارید؟ ممکن است این امر شما را متعجب کند که این زمان چقدر کم است تحقیقات نشان داده است که بیشتر افراد می‌توانند بین ۵ تا ۱۰ برابر در هر ساعت کاری مولد تر باشند اگر فکر می کنید که این گفته اغراق آمیز است می توانید این آزمایش ساده را انجام دهید یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در کنار خود قرار دهید و شروع کنید به آگاه شدن از سطح تمرکزتان هر وقت که تشخیص دادید که روی کارتان تمرکز کامل ندارید مدت زمانی را که حواستان پرت بوده است یادداشت کنید اگر این تمرین را به خوبی انجام دهید بعد خودتان راکاملا شوکه خواهید کرد اگر شما بتوانید مهارت ایجاد تمرکز کامل درساعت های کاریتان را ارتقا دهید از میزان تولیدتان متعجب می شوید

۲) استراتژی دوم: اهرم

اهر هنر استفاده از ابزار جهت افزایش کیفیت کار یا بهره وری است این ابزارها می‌تواند تکنولوژی باشدمثل: نرم افزارهای کامپیوتری یا می‌تواند استراتژی های سازمانی نظیر سیستم های بهتر باشد شما معمولا از چه ابزارهایی برای حداکثر کردن نتایج کارتان استفاده می کنید؟ برای مثال فروشنده ای که از طریق سمینارها یا کنفرانس ها تلویزیونی فروش می‌کند مشخص است نسبت به کسی ک فرد به فرد می فروشد میزان فروش بیشتری داشته باشد چه کاری می توانید انجام دهید تا زمانن دانش یا مهارت هایتان اهرم شما باشند؟

۳) استراتژی سوم: تفویض اختیار

یک بخش خاص اهرم عبارت از تفویض اختیار است یعنی به کارگیری افراد دیگر جهت انجام قسمت هایی از کار شما تا وقتتان برای فعالیت های سودآورتر آزاد شود بیایدی دوباره به مثال فروشنده نگاهی بیاندازیم اگر فروشنده خاصیدر انعقاد قراردادهای فروش متبحر باشد ممکن است دست به تفویض وواگذاری امور اجرایی فروش زده تا بتواند به عنوان یک فروشنده زمان بیشتری را برای قراردادها اختصاص دهد اگر سود حاصل از افزایش فروش بیشتر از هزینه واگذاری باشد پس شما سیستم مناسبی دارید همیشه شنیدن این نکته در بین شکایت های صاحبان تجارت که فروشندگان آن ها از آینده نگری متنفرند و واقعا ‌در مورد آن احساس بدی دارند باعث تعجب من می شود در فعالیت های تجاری خودم من همیشه افرادآینده نگر حرفه ای را استخدام کرده ام که در این زمینه قوی بودند وبا این کار زمان را برای تیم فروش آزاد کرده تا آن ها کاری را که در آن توانمند هستند انجام دهند فروشندگی! البته این استراتژی سودآور است و همه خوشحال هستند

۴) استراتژی چهارم: مدیریت زمان

من اغلب می شنوم که صاحبان تجارت می‌گویند که تعداد کارکنان بخش خصوصی خیلی زیاد است زیرا آن ها همیشه ساعت های زیادی را تلف می‌کنند تا کار را انجام دهند نظر من مخالف این موضوع است اگر شما نمی توانید در یک روز عادی کاری کارتان را انجام دهید پس شما احتمالا فاقد مهارت های تمرکز اهرم و تفویض اختیار (واگذاری) هستند یا یک مدیر که در استفاده از زمان ضعیف است مدیریت زمان هنر سازماندهی خودتان است تا بتوانید تمام کارهایتان را در یک روز کاری استاندارد انجام دهید اگر شما مدیریت زمان را با مهارت های دیگرتان ترکیب کنید (رئوس مطالب فوق الذکر) سپس شما می توانید بهره وری بالایی در یک روز کاری به دست آوردی و نیازی به ساعات اضافی ندارید

سازماندهی یک روز از پایان روز قبلی شروع می شود اگر شما این کار را هنگام استراحتتان انجام دهید مغزتان به شما کمک خواهدکرد که کارآمدتر باشید تخمین زده شده که ۵۰ درصد از زمان استراحت وقف سازماندهی مغز و ساختار دادن به دانش و ‌تجربیات به دست آمده در طول روز می شود

اگر شما کارهای روز بعدتان را برنامه ریزی کنید متوجه می شوید که فرایندهای طبیعی ذهن در زمان استراحت با شما کار می‌کنند تا شما درتحقق برنامه هایتان کمک کنید مبانی مدیریت زمان را یاد بگیرید و هر روز از آن ها استفاده کنید

۵) استراتژی پنجم: تمایز قائل شدن بین فعالیت ها

من مطمئن هستم که شما قانون ۲۰/۸۰ رات می دانید؛ ۸۰% از نتایج کارتان از ۲۰% تلاش هایتان به دست می‌آید دلیل اینکه این مسئله ‌در مورد افراد زیادی صادق است این است که آن ها نمی دانند که کدام تلاششان بهترین نتایج را به همراه می آورد اگر شما نتایج خوب را ثبت کنید سپس شما می توانید قاعده ۲۰/۸۰ را تغییر دهید تا برای شما به طور موثرتری ‌کار کند اگر شما می دانستید که کدام ۲۰% از فعالیت شما بهترین نتایج را تولید می‌کند سپس شما می توانستید خودتان را سازماندهی کنید تا وقت بیشتری را صرف آن کارها بکنید و ‌بنابرین‏ سودتان درهر ساعت افزایش می یافت اگر شما خصوصیات ۲۰% از مشتریانتان را که ۸۰% تجارت شما را پوشش می‌دهند می دانستید پس شما می توانستید آن گروه از مشتریان را مورد هدف قرار دهید فرانک بتگر با بهره گرفتن از قانون ۲۰/۸۰ از یک نماینده بیمه ورشکسته به پردرآمدترین شرکت بیمه در آمریکا تبدیل شد کتاب او هنوز در دسترس استن و ارزش زیادی برای خواندن دارد

استراتژی شما قرار دادن این ۵ استراتژی برای کار در تجارتتان است

شما الان ۵ استراتژی دارید همه کاری که شما باید انجام دهید این است که نگاه کنید به راه هایی که می توانید این استراتژی ها را برای خودتان و تجارتتان به کار گیرید

الف) شخصیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ب.ظ ]




این مدل چارچوبی برای تشخیص است که کماکان به طور وسیعی به وسیله کارگزاران تحول سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل به کارگزاران تحول سازمان نشان می‌دهد که برای تشخیص مسائل و مشکلات سازمان چه جاهایی را باید جستجو کرد و در پی یافتن چه چیزی بود. بورد شش حوزه یا بخش بسیار مهم اهداف، ساختار، پرداخت ها، ساز و کارهای هماهنگی و کنترل، روابط و رهبری را مشخص ‌کرده‌است. این بخش ها در واقع عواملی هستند که اگر سازمان به دنبال کسب موفقیت می‌باشد باید به نحو صحیح با آن ها برخورد نماید.

مجریان تحول سازمانی، همزمان بررسی فرآیندها و فعالیت های درون هر بخش را به عنوان یک نقشه شناختی جهت جستجوی علائم مشکل، مورد استفاده قرار می‌دهند. فرض کنید در کالای عمده ای که یک سازمان تولید می‌کند مشکلاتی وجود دارد و این مشکلات ریشه در اختلال هایی داشته باشد که مربوط به یکی از بخش ها یا تعدادی از بخش های مطرح شده در مدل است. این مشکلات می‌تواند ناشی از ساختارهایی باشند که دقیق و عالمانه طراحی نشده اند، ناشی از رهبری ضعیف، مبهم بودن اهداف بلند مدت و کوتاه مدت یا وجود اهداف چندگانه ‌در مورد محصول و یا فقدان سازوکار های مفید کنترلی نظارتی یا هماهنگی باشد.

___________________________________________

۱-French & Bell

۲-۱۶-۳ مدل اثربخش کامینگز – وورلی

در باب مدیریت برنامه های تحول سازمانی این پرسش مطرح است که در فعالیت های تغییر موفق، چه عناصر کلیدی دخالت دارند؟ کامینگز و اورلی پنج مجموعه از مجموعه های ضروری را برای مدیریت تغییر اثربخش ذکر می نمایند:

ایحاد انگیزه برای تغییر، ایجاد تصویری از آینده مطلوب مورد نظر، ایجاد نوعی حمایت اساسی از تغییر اثربخش، تعیین مدیریت گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، حفظ میزان شتاب.

در مرحله اول، افراد را باید تحریک و ترغیب کرد تا خواهان تغییر شوند و این باور را در آن ها شکل داد که تغییر ضروری است و آن ها رابه ترک وضع موجود به نفع آینده ای نامطمئن متعهد کرد. صاحب نظران مذکور برای ایجاد آمادگی برای تغییر سه روش را پیشنهاد می‌کنند. حساس نمودن افراد نسبت به فشارهای ایجاد تغییر، یعنی چرا تغییر باید صورت گیرد؛ نشان دادن تفاوت ها یا اختلاف ها بین وضعیت موجود امور و وضعیت آینده امور؛ بیان انتظارات مثبت و واقع بینانه نسبت به مزیت های مترتب بر تغییر.

مجموعه فعالیت های بعدی یعنی غلبه بر مقاومت در برابر تغییر به سه روش تحقق می‌یابد: برخورد همدلانه و صادقانه با احساسات ناشی از زیان یا اضطرابی که افراد به واسطه تغییر دچار آن می‌شوند؛ دادن اطلاعات وسیع ‌در مورد تغییر؛ نحوه اجرای آن و تشویق افراد به مشارکت و دخالت در برنامه ریزی و اجرای آن. یکی از قدیمی ترین و موثرترین استراتژی های غلبه بر مقاومت در برابر تغییر، دخالت دادن اعضای سازمان در برنامه ریزی و اجرای تغییر است. ایجاد چشم اندازی واقع بینانه از آینده سازمان نشان می‌دهد که چگونه آن آینده بر وفق مراد افراد و گروه ها خواهد بود. چشم انداز آینده عدم اطمینان را کاهش می‌دهد، رفتار را جهت داده و نشان می‌دهد که آینده به نفع آن ها خواهد بود و تشریح می‌کند که آینده دست نیافتنی است. رسالت سازمان ارزش ها و شرایطی که اهداف سازمان را ملموس و عینی می‌سازد را در پی دارد و این امر باعث می شود تا اعضای سازمان بتوانند نیرهای خود را در این راستا جهت دهند. ایجاد پشتیبانی و حمایت های سیاسی عامل

_________________________________________

۱-Cummings & Worley

بسیار مهمی در موفقیت فعالیت های تغییر و نوآوری است. بانیان این مدل پیشنهاد می‌کنند که کارگزار تحول سازمانی باید قدرت خود را در موفقیت ارزیابی نماید، افراد کلیدی که حمایت آن ها برای موفقیت برنامه تغییر ضروری است شناسایی کنند و آن ها را متقاعد سازند که تغییر ، فواید مثبتی برای آن ها در پی خواهد داشت.

فعالیت هایی که مدیریت گذار از ووضعیت موجود به وضعیت مطلوب ارتباط پیدا می‌کنند بی نهایت حائز اهمیت هستند. بک هارد و هاریس هستند که برای مدیریت گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب سه وجموعه فعالیت باید صورت گیرد. برنامه ریزی فعالیت عبارتند از: توالی فعالیت ها؛ رویدادها و مجموعه ترکیبی این دو که باید در خلال برنامه گذرا صورت گیرد. برنامه ریزی ایجاد تعهد نسبت به تغییر متضمن کسب حمایت و تعهد افراد کلیدی افراد سازمان است که رهبر، منابع و نیروی مورد نیاز برای تحقق مرحله گذرا را در اختیار دارند. مدیریت ساختار اشاره به ایجاد ساختارهای موازی یادگیری برای شروع، رهبری، نظارت و تسهیل تغییر دارد. این مدل برای تداوم شتاب تغییر، به منظور انجام و تثبیت تغییر الگوهایی را مطرح می‌کند. به اعتقاد ما این مدل برای مدیریت برنامه های تحول سازمان ارزشمند است.

۳-۱۶-۴ عناصرلازم برای تحول:

    1. سازمان بایستی تمایل به تحول را داشته باشد

    1. بایستی متخصصین وعاملین تحول در سازمان باشند

    1. بخشی در سازمان باشد که روند تحول را در سازمان اجرا کند.

  1. فرهنگ وارزشهای حاکم بر سازمان

۲-۱۷ شاخص های آماری مورد نیاز برای مدیریت تحول سازمانی:

اهداف، ساختار، رهبری، ارتباطات، پاداش ها، مکانیزم های مفید، نگرش به تغییر سازمانی است.

__________________________________________

Backhard & Haris -1

۲-۱۷-۱ اهداف:

– اهداف سازمانی به روشنی و وضوح بیان شده است.

– از نظر شخصی با اهداف بیان شده واحد کاری خود موافقم.

– من هدف این سازمان را درک می کنم.

– اولویت های این سازمان به وسیله کارکنان فهمیده شده است.

– من تمایل دارم در تصمیمات مربوط به اهداف واحد کاری خود شرکت نمایم.

۲-۱۷-۲ ساختار:

– تقسیم کار در این سازمان منعطف است.

– تقسیم کار در این سازمان موجب دستیابی به اهداف سازمان می‌گردد.

– حالتی که وظایف کاری تقسیم شده است از یک حالت منطقی پیروی می‌کند.

– ساختار واحد کاری من به خوبی طراحی گردیده است.

– تقسیم کار در این سازمان به تلاش های افراد برای رسیدن به اهداف سازمان کمک می‌کند.

۲-۱۷-۳ رهبری:

-سرپرست متبسم من از تلاش هایم حمایت می‌کند.

-هنجارهای رهبران سازمان به ترقی سازمان کمک می‌کند.

-تلاش های رهبر سازمان با انجام اهداف سازمان نتیجه می‌دهد.

-برای من روشن است که رئیسم همواره برای هدایت تلاش های کاری من می کوشد.

-تلاش های رئیس خود، برای نفوذ در من و سایر اعضای واحد کاری را به خوبی در می یابم.

۲-۱۷-۴ ارتباطات:

-از نظر ارتباطی با سرپرست خود هماهنگ و سازگارم.

-هر وقت در کارم به مشکل بر می خورم، می توانم با شخص دیگری صحبت کنم.

-روابط من با گروه کاری دوستانه و حرفه ای می‌باشد.

-روابطی که برای شغلم مورد نیاز است به خوبی مشخص نموده ام.

-در این سازمان مشکلی از تضاد حل نشده وجود ندارد.

۲-۱۷-۵ پاداش:

-شغلم در سازمان به من فرصت ترقی به عنوان یک فرد حقیقی را می‌دهد.

-ملاک های پرداخت حقوق و دستمزد در این سازمان به صورت منصفانه و عادلانه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]